
کتاب خانه دکتر دی
معرفی کتاب خانه دکتر دی
کتاب الکترونیکی «خانهٔ دکتر دی» (House of Doctor Dee) نوشتهٔ «پیتر اکروید» و با ترجمهٔ «فرزام حبیبیاصفهانی» توسط انتشارات لیوسا منتشر شده است. این رمان در دستهٔ آثار پستمدرن و تخیلی قرار میگیرد و با روایت دوگانه، مرز میان واقعیت و خیال را در لندن معاصر و گذشته جستوجو میکند. داستان حول محور خانهای اسرارآمیز و شخصیت تاریخی «دکتر جان دی» میگردد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب خانه دکتر دی
«خانهٔ دکتر دی» اثری است که در آن «پیتر اکروید» با بهرهگیری از سبک پستمدرن، به سراغ تاریخ، اسطوره و هویت شهری لندن میرود. این رمان در دورهای نوشته شده که علاقه به بازخوانی تاریخ و تلفیق آن با روایتهای معاصر در ادبیات انگلیسی پررنگ بود. اکروید با انتخاب خانهای قدیمی در منطقه کلرکنول لندن، بستری برای تلاقی دو روایت فراهم میکند: یکی روایت «ماتیو پالمر» در زمان حال و دیگری روایت «دکتر جان دی» در قرن شانزدهم. این ساختار دوگانه، امکان مقایسهٔ دغدغههای انسان مدرن با ذهنیتهای عصر رنسانس را فراهم میآورد. در پسزمینهٔ داستان، لندن به عنوان شهری زنده و رازآلود، همواره حضوری پررنگ دارد و مرز میان گذشته و حال، واقعیت و خیال، بارها جابهجا میشود. اکروید با ارجاع به شخصیت واقعی «دکتر جان دی» ـ دانشمند، منجم و مشاور ملکه الیزابت اول ـ به تاریخ و افسانههای انگلیسی جان تازهای میبخشد و خواننده را به تماشای لایههای پنهان شهر و ذهن انسان دعوت میکند.
خلاصه کتاب خانه دکتر دی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با «ماتیو پالمر»، محقق جوانی آغاز میشود که خانهای قدیمی را از پدرش به ارث برده است. او که رابطهای سرد و پیچیده با والدینش دارد، پس از مرگ پدر، برای نخستین بار به خانهٔ موروثی در کلرکنول لندن قدم میگذارد. فضای خانه، ترکیبی از معماری دورههای مختلف و نشانههایی از گذشتههای دور است و به تدریج حس غریبی و بیگانگی در ماتیو شکل میگیرد. او در خانه با اشیاء و نشانههایی روبهرو میشود که به گذشتهای رازآلود اشاره دارند. روایت دوم، به قرن شانزدهم بازمیگردد و از زبان «دکتر جان دی» ـ دانشمند، منجم و کیمیاگر ـ نقل میشود. دکتر دی درگیر پژوهشهای علمی، نمایشهای عجیب و تلاش برای ارتباط با نیروهای ماورایی است. دو روایت به صورت متناوب پیش میروند و خانه، نقطهٔ اتصال این دو جهان است. ماتیو در جستوجوی هویت خود و معنای میراث پدرش، به تدریج با تاریخچهٔ خانه و زندگی دکتر دی آشنا میشود. مرز میان واقعیت و خیال، گذشته و حال، در طول داستان بارها محو میشود و لندن به عنوان شهری چندلایه و اسرارآمیز، نقش مهمی در شکلگیری فضای رمان دارد. داستان با تداخل خاطرات، رؤیاها و وقایع تاریخی، خواننده را به سفری درونی و بیرونی میان دو زمان میبرد، بیآنکه پایان قطعی یا پاسخی روشن ارائه دهد.
چرا باید کتاب خانه دکتر دی را خواند؟
این رمان با ساختار روایی دوگانه و تلفیق تاریخ و تخیل، تجربهای متفاوت از خواندن داستانهای شهری و تاریخی ارائه میدهد. «خانهٔ دکتر دی» برای کسانی که به کشف لایههای پنهان شهرها، مرز میان واقعیت و خیال، و تأثیر گذشته بر زندگی امروز علاقه دارند، جذاب است. همچنین، حضور شخصیت واقعی «دکتر جان دی» و بازآفرینی لندن قرن شانزدهم، فرصتی برای آشنایی با تاریخ، اسطوره و علم در بستر داستانی فراهم میکند. این کتاب، مخاطب را به تماشای پیوندهای نادیدنی میان انسان، مکان و زمان دعوت میکند.
خواندن کتاب خانه دکتر دی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای پستمدرن، داستانهای معمایی و تاریخی، و کسانی که به تاریخ لندن، فلسفه، علوم غریبه و مرزهای واقعیت و خیال علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای خوانندگانی که به روایتهای چندلایه و شخصیتهای پیچیده جذب میشوند، تجربهای متفاوت خواهد بود.
بخشی از کتاب خانه دکتر دی
«همه رویدادها از زمانی شکل گرفت که خانهای از پدرم به من به ارث رسید. تا بعد از مرگ پدرم هرگز مطلبی در مورد آن خانه نشنیده بودم و تابستان امسال برای نخستین بار آنجا را دیدم. خانه در منطقهای در کلرکنول، جایی که پیشتر حتی اسمش را هم نشنیده بودم، قرار داشت. از ایلینگ برادوی با مترو به فارینگدان رفتم. گرچه احتیاجی به صرفهجویی پول یا پرداختن هزینه تاکسی نداشتم، اما از بچگی عاشق این بودم که از زیر زمین به اینطرف و آنطرف بروم و دیگر عادت کردهام که هروقت میخواهم به جایی بروم، از مترو استفاده کنم و راستش هیچ ایرادی در این کار نمیبینم. مگر شاید برای ایجاد احساسی نیرومندتر به منظور تغییر. ماجرا از اینجا آغاز میشود که من خط اصلی را در ناتینگ هیل ترک میکنم و با پله برقی به طبقات بالاتر و به سمت خطوط دیگر میروم. ایستگاههای این خط را به درستی نمیشناسم، شاید به کمی تطبیق و تحول نیاز داشته باشم. همچنان که قطار از ایستگاه خیابان دگویر به سمت خیابان گریتپورتلند در مراکز قدیمی شهر پیش میرود، این عدم شناخت، رنگ بیشتری به خود میگیرد. هر بار که درِ اتوماتیک واگن، پس از پیاده شدن مسافران بسته میشود، احساس گیجی بیشتری میکنم ـ شاید هم نوعی فراموشی باشد ـ حتی مسافران هم تغییر شکل دادهاند و فضای داخل واگن هم عوض و شاید هم وحشتناکتر شده است. درست پیش از اینکه قطار به فارینگدان برسد، از تونل بیرون آمد و برای لحظهای آسمان پریدهرنگ را دیدم که روشنایی ملالآور و بیرنگ و روی ایلینگ را در خاطرم زنده کرد، اما به محض آنکه از ایستگاه بیرون رفتم و قدم به خیابان کاوکراس گذاشتم، آن روشنایی را که دیده بودم، محو شد. روشنایی شهر، مرواریدگونه در غرب؛ ملالانگیز در جنوب؛ تاریک و مهگرفته در شمال؛ و تیز و زننده در شرق است. اینجا نزدیک مرکز شهر هم، کاملاً کیفیتی دودگرفته دارد، آنقدر که میتوانم بوی سوختگی را احساس کنم.»
حجم
۳۲۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
حجم
۳۲۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه