کتاب پایان غبطه

معرفی کتاب پایان غبطه

کتاب الکترونیکی «پایان غبطه (زندگی داستانی سردار شهید احمد کاظمی)» نوشتهٔ نادره عزیزی‌نیک و منتشرشده توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی، روایتی داستانی از زندگی و مبارزات «احمد کاظمی» از فرماندهان برجستهٔ دفاع مقدس است. این اثر با بهره‌گیری از خاطرات و روایت‌های نزدیکان و همرزمان، زندگی این فرمانده را از دوران نوجوانی تا شهادت به تصویر می‌کشد و در قالب داستان‌های کوتاه، فراز و نشیب‌های زندگی او را بازگو می‌کند. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب پایان غبطه

این کتاب با نگاهی داستانی به زندگی «احمد کاظمی» می‌پردازد؛ فرمانده‌ای که نقش مهمی در سال‌های دفاع مقدس و پس از آن در ساختار نظامی و امنیتی ایران ایفا کرد. روایت کتاب از نوجوانی احمد کاظمی در نجف‌آباد آغاز می‌شود و با ورود او به عرصهٔ مبارزات انقلابی، حضور در لبنان و سوریه، و سپس نقش‌آفرینی در کردستان و جبهه‌های جنوب ادامه می‌یابد. کتاب در قالب بیست داستان کوتاه، وقایع مهم زندگی و فرماندهی او را در عملیات‌های مختلف جنگ ایران و عراق، مدیریت بحران‌ها، و تلاش‌هایش برای حفظ وحدت و امنیت کشور روایت می‌کند. اثر حاضر علاوه بر پرداختن به ابعاد نظامی و مدیریتی، به جنبه‌های انسانی، خانوادگی و دغدغه‌های شخصی این فرمانده نیز توجه دارد. فضای کتاب، ترکیبی از روایت‌های میدانی، خاطرات شخصی و تحلیل‌های اجتماعی است که تصویری چندلایه از یک فرمانده جنگ و یک انسان دغدغه‌مند ارائه می‌دهد.

خلاصه کتاب پایان غبطه

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان «پایان غبطه» با روایت نوجوانی «احمد کاظمی» در نجف‌آباد و ورودش به فعالیت‌های انقلابی علیه رژیم پهلوی آغاز می‌شود. او پس از پیروزی انقلاب، به لبنان و سوریه می‌رود تا آموزش‌های چریکی ببیند و در کنار مبارزان فلسطینی بجنگد، اما با مشاهدهٔ اختلافات داخلی و بی‌انضباطی‌ها، به ایران بازمی‌گردد. با شروع بحران کردستان و سپس آغاز جنگ ایران و عراق، کاظمی به سرعت در صفوف سپاه قرار می‌گیرد و در عملیات‌های مهمی چون شکست حصر آبادان، آزادسازی خرمشهر، عملیات‌های والفجر و خیبر، فرماندهی نیروها را برعهده می‌گیرد. روایت کتاب، علاوه بر صحنه‌های نبرد، به روابط انسانی، دغدغه‌های خانوادگی، و حسرت‌های شخصی او می‌پردازد؛ از جمله آرزوی شهادت و دلتنگی برای دوستان شهیدش. در بخش‌هایی از کتاب، نقش کاظمی در مدیریت بحران‌های پس از جنگ، مقابله با ضدانقلاب در کردستان و بازسازی مناطق آسیب‌دیده نیز برجسته می‌شود. داستان با روایت آخرین روزهای زندگی او و حسرت وصال به دوستان شهیدش به پایان می‌رسد، بی‌آنکه پایان قطعی و سرنوشت نهایی او را به‌طور کامل افشا کند.

چرا باید کتاب پایان غبطه را خواند؟

این کتاب با روایت داستانی و جزئی‌نگر، زندگی یکی از فرماندهان تأثیرگذار دفاع مقدس را از زاویه‌ای متفاوت به تصویر می‌کشد. خواننده با مطالعهٔ این اثر، نه‌تنها با فراز و نشیب‌های جنگ و مدیریت بحران‌های نظامی آشنا می‌شود، بلکه با دغدغه‌های انسانی، خانوادگی و اجتماعی یک فرمانده درگیر جنگ نیز روبه‌رو خواهد شد. اثر حاضر، تصویری ملموس از فضای اجتماعی و سیاسی دهه‌های اخیر ایران ارائه می‌دهد و به مخاطب امکان می‌دهد تجربه‌های زیستهٔ یک نسل را از نزدیک لمس کند.

خواندن کتاب پایان غبطه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران، دفاع مقدس، زندگی‌نامه‌های داستانی و روایت‌های مستند از جنگ مناسب است. همچنین برای پژوهشگران حوزهٔ مطالعات جنگ، دانشجویان رشته‌های تاریخ و علوم اجتماعی، و کسانی که دغدغهٔ شناخت ابعاد انسانی و مدیریتی فرماندهان جنگ را دارند، اثری قابل توجه به شمار می‌آید.

فهرست کتاب پایان غبطه

- مقدمه: معرفی کلی شهید احمد کاظمی و جایگاه او در دفاع مقدس. - زندگی‌نامه: روایت خودنوشت از کودکی، نوجوانی، ورود به مبارزات انقلابی و تجربه‌های اولیه در لبنان و سوریه. - آزادی با سکوت: داستانی از مبارزات انقلابی در نجف‌آباد و مواجهه با ساواک. - سرزمین بی‌رهبر: تجربه‌های احمد کاظمی در لبنان و مشاهدهٔ اختلافات گروه‌های فلسطینی. - کردستان، احمد، کومله: ورود به بحران کردستان و نقش‌آفرینی در مقابله با گروه‌های مسلح. - مروارید سپاه: روایت عملیات‌های چریکی و پاکسازی مناطق غرب کشور. - جبهه‌ی کم‌خطر را نمی‌خواهم: حضور در جبهه‌های جنوب و آغاز فرماندهی در عملیات‌های بزرگ. - حمله به عقبه: روایت عملیات ثامن‌الائمه و شکست حصر آبادان. - تولد تیپ هشت: شکل‌گیری تیپ نجف اشرف و سازماندهی نیروها. - جنگ تانک با نفر: روایت نبردهای سنگین و تاکتیک‌های جنگی در عملیات‌های مختلف. - فاتح خرمشهر: نقش کاظمی در آزادسازی خرمشهر و مدیریت نیروها. - پل خیبر: روایت عملیات خیبر و مقاومت در جزایر مجنون. - نه گفتن دو دوست به یکدیگر: رابطهٔ احمد کاظمی با همرزمانش و فقدان دوستان شهید. - کارد صدام: روایت بمباران شیمیایی و فجایع انسانی در جنگ. - حلبچه، پی‌سپاه: حضور در عملیات‌های غرب کشور و مواجهه با بمباران شیمیایی حلبچه. - بار دیگر شلمچه: نبردهای پایانی جنگ و مقاومت در شلمچه. - جنگ بعد از صلح کذائی: روایت حملهٔ مجدد دشمن پس از پذیرش قطعنامه و نقش مردم در دفاع. - منجی کردستان در سال ۷۲: مقابله با ضدانقلاب و بازگرداندن امنیت به مناطق غربی. - جبهه‌ی دیگر: فعالیت‌های پس از جنگ، مدیریت نیروی هوایی و زمینی سپاه و دغدغه‌های اجتماعی و خانوادگی. - پایان غبطه: روایت واپسین روزهای زندگی و حسرت وصال به دوستان شهید.

بخشی از کتاب پایان غبطه

«احمد سرش را با احتیاط از روی زمین داغ بالا می‌آورد. خورشید از وسط آسمان به شیشه‌ی نفربرها و جیپ‌ها می‌تابد و به چشم احمد منعکس می‌شود. آسمان آبی اولین روز بهار ۵۴ با دود لاستیک و بوی باروت خاکستری شده است. احمد با دلی پر درد سرش را می‌چرخاند. از میان دود و گرد و غبار، جوان‌های چفیه‌بسته را در دو طرف جاده‌ی آسفالته می‌بیند. صدای سوت خمپاره بار دیگر او را به زمین می‌چسباند. وقتی از مینی‌بوس پیاده می‌شد، به شوق روبه‌رو شدن با سربازهای اسرائیلی قدم به جاده‌ی پرترافیک گذاشت و از رفتن به زیارت دختر سه ساله‌ی امام حسین و عمه‌ی غمخوارش در اولین روز سال ۵۹ صرف‌نظر کرد. حالا که متوجه شد طبق معمول دو گروه چپ فلسطینی به فرمان روسایشان به جان هم افتاده‌اند، از شدت خشم سرش را در خاک فرو می‌برد. ناله می‌کند... - ای خاک... کاش در دنیا زبان باز می‌کردی و بر سر مسلمانی که مقابل چشمان دشمن خونخوار به طرف برادر خود نشانه می‌رود فریاد ۲« ی ذنب تلث» سر می‌دادی! احمد خودش را سینه‌خیز به طرف چرخ‌های نفربری که دوشکا بر آن سوار است می‌رساند. می‌خواهد کاری کند تا جوان فلسطینی را از برادرکشی برحذر دارد. در پشت ماشین سنگر می‌گیرد. با زبان عربی فریاد می‌زند: اسرائیلی‌ها را می‌زنی! فلسطینی درحالی که قطار تیربار را جلو می‌برد، به پشت سرش نیم‌نگاهی می‌اندازد. ایرانی ... برای کمک آمده‌ای! لازم نیست! فقط خودت را به ساختمان مرکزی الفتح برسان و به ابوعمار بگوء سریع نیروهای حافظ صلح را خبر کند. بگو تلفات ما بیشتر شده... از طرف مصری‌ها کمک زیادی رسیده ... با کاتیوشا خمپاره...»