کتاب هوش هیجانی؛ مهارت های خلق عمومی

کتاب الکترونیکی «هوش هیجانی؛ مهارت های خلق عمومی» نوشتهٔ داود حاج خدادادی در انتشارات یار مانا چاپ شده است.

درباره کتاب هوش هیجانی؛ مهارت های خلق عمومی

هوش هیجانی شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجان‌های خود و دیگران است. کسانی که از هوش هیجانی بیشتری برخوردارند می‌توانند عواطف خود و دیگران را کنترل کرده، بینِ پیامدهای مثبت و منفی عواطف تمایز گذارند و از اطلاعات عاطفی برای راهنمایی فرایند تفکر و اقدامات شخصی استفاده کنند. مردم مدت‌هاست كه دربارهٔ هوش هیجانی صحبت می‌كنند، اما به‌نوعی نتوانسته‌اند از قدرت آن استفاده كنند. به‌هر‌حال، به‌عنوان یك جامعه، ما همچنان بیشتر انرژی خودسازی‌مان را روی دستیابی به موفقیت تحصیلی، تجربه و هوش شناختی متمركز می‌كنیم، در‌حالی‌كه از هوش هیجانی و اثر آن بر موفقیت‌هایمان غافلیم. غافلیم از اینكه این هوش را می‌توان آموخت و به‌كار بست و در سایهٔ آن حس بهتری داشت. این کتاب دریچه‌ای به شناخت بهتر این هوش و راه‌های استفاده از آن را پیش روی ما باز می‌کند.

کتاب هوش هیجانی؛ مهارت های خلق عمومی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به کتاب‌های رشد و توسعهٔ فردی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب هوش هیجانی؛ مهارت های خلق عمومی

«درماندگی آموخته شده

فرد خوشبین جهان موجود را بهترین جهان ممکن می‌داند. همین نکته شخص را به سمت خشنودی پایدار هدایت می‌کند. او احساس درماندگی نمی‌کند. احساس درماندگی از کجا می‌آید؟ سلیگمن به همراه همکارانش آزمایش‌هایی را بر روی سگ‌ها انجام دادند و به نتایج حیرت‌انگیزی دست یافتند. آزمایش ایشان به این طریق بود که:

به سگ اول شوک الکتریکی دادند و می‌توانست از آن فرار کند. سگ دوم همان شوک را دریافت می‌کرد، با این تفاوت که نمی‌توانست فرار کند. البته سگ سومی هم بود که هیچ شوکی را تجربه نمی‌کرد. روز بعد سگ‌ها را به محفظه‌ای مخصوص بردند و به هر سه شوک دادند و شرایط به‌گونه‌ای بودکه هر سه می‌توانستند از بالای مانع بپرند و فرار کنند. طی چند ثانیه، سگی که یادگرفته بود شوک‌ها را کنترل کند فهمید که باید از روی مانع بپرد و موفق به فرار شد. سگی که شوکی را دریافت نکرده بود نیز به همان نتیجه رسیده بود و در چند ثانیه‌ٔ اول موفق به فرار شد. اما سگی که آموخته بود کاری نمی‌تواند انجام دهد هیچ تلاشی برای فرار نکرد. گرچه می‌توانست از روی مانع بپرد و از شوک رهایی یابد، خیلی زودتسلیم شد و در محفظه درازکشید. با وجود اینکه مرتباًً شوک دریافت می‌کرد، اما هرگز به این نتیجه نرسید که صرفاً با پریدن از روی مانع از شوک راحت خواهد شد. سـلیگمن بـا ایـن آزمایـش وآزمایش‌هـای تکمیلـی‌ای کـه انجـام داد بـه ایـن نتیجـه رســید کــه: «درماندگــی آموختنــی اســت.» درماندگــی آموخته‌شــده درواقــع وا‌کنــش رهـاکـردن اسـت و فـردی کـه دچـار درماندگـی می‌شـود بـر ایـن بـاور اسـت کـه هـرکاری انجـام دهـد بی‌فایـده اسـت و درنهایـت خیلـی زود تسـلیم می‌شـود و دسـت از تلاش می‌کشــد.»