تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب دربار به روایت دربار (فساد سیاسی)
معرفی کتاب دربار به روایت دربار (فساد سیاسی)
کتاب دربار به روایت دربار (فساد سیاسی) نوشتهٔ «ریحانه درودی» و منتشرشده توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اثری پژوهشی در حوزهٔ تاریخ معاصر ایران است که به بررسی مفاسد سیاسی و ساختار قدرت در دوران پهلوی میپردازد. این کتاب با تکیه بر خاطرات و روایتهای درباریان و نزدیکان محمدرضا پهلوی تلاش کرده تصویری از فساد، وابستگی و استبداد در ساختار حکومت پهلوی ارائه دهد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دربار به روایت دربار (فساد سیاسی)
کتاب «دربار به روایت دربار (فساد سیاسی)» با رویکردی مستند و بر پایهٔ خاطرات و روایتهای افراد نزدیک به دربار پهلوی، به بررسی ابعاد مختلف فساد سیاسی، وابستگی به قدرتهای خارجی و استبداد در ساختار حکومت پهلوی میپردازد. این اثر بخشی از مجموعهٔ «دانستنیهای انقلاب اسلامی برای جوانان» و هدف آن آشناکردن نسل جدید با واقعیتهای پشت پردهٔ حکومت پهلوی از زبان خود درباریان است. کتاب در سه بخش اصلی تنظیم شده و هر بخش به یکی از ابعاد مهم فساد و ناکارآمدی حکومت پهلوی میپردازد. نویسنده با استناد به خاطرات چهرههایی چون «حسین فردوست»، «اردشیر زاهدی»، «فریده دیبا»، ملکه پهلوی و دیگران تلاش میکند تصویری از مناسبات قدرت، روابط با بیگانگان، ساختار استبدادی و پیامدهای سیاستهای غلط این دوره ارائه دهد. این اثر در قالبی تحلیلی و مستند بهویژه برای مخاطبانی که به تاریخ معاصر ایران و زمینههای انقلاب ۱۳۵۷ در ایران علاقهمند هستند، سودمند است.
خلاصه کتاب دربار به روایت دربار (فساد سیاسی)
کتاب حاضر با تکیه بر خاطرات و روایتهای افراد نزدیک به دربار پهلوی، سه محور اصلی را دنبال میکند؛ وابستگی حکومت پهلوی به قدرتهای خارجی، استبداد و تمرکز قدرت در شخص شاه و پیامدهای سیاستهای غلط و فساد ساختاری در حکومت. نویسنده ابتدا به نقش بیگانگان بهویژه انگلستان و آمریکا در بهقدرترسیدن و تثبیت سلطنت پهلوی میپردازد و نشان میدهد که بسیاری از تصمیمات کلان ایران، انتصابات و حتی سیاستهای داخلی و خارجی، تحتتأثیر فشار قدرتهای خارجی بوده است. در ادامه، کتاب به ساختار استبدادی حکومت محمدرضا پهلوی میپردازد؛ جایی که شاه با بیاعتنایی به مشورت، تکیه بر اطرافیان متملق و حذف هرگونه مشارکت مردمی، فضای سیاسی را بهشدت بسته و خفقانآور میکند. خاطرات درباریان ازجمله «فریدون هویدا» و «مینو صمیمی»، تصویری از درباریان چاپلوس، فساد اداری و بیتوجهی به خواست مردم ارائه میدهد. بخش سوم کتاب به سیاستهای غلط و پیامدهای آن میپردازد؛ از اصلاحات ارضی و صنعتیسازی شتابزده تا گسترش فساد اقتصادی و اجتماعی در میان خاندان سلطنتی و اطرافیان شاه. نویسنده با نقل روایتهایی از درباریان نشان میدهد که چگونه بیکفایتی، فساد و بیتوجهی به واقعیتهای جامعه زمینهساز سقوط سلطنت پهلوی و وقوع انقلاب ۱۳۵۷ شد.
چرا باید کتاب دربار به روایت دربار (فساد سیاسی) را خواند؟
این کتاب با استفاده از خاطرات و روایتهای افراد نزدیک به قدرت، امکان مشاهدهٔ ساختار حکومت پهلوی از زاویهای متفاوت را فراهم میکند. خواننده با مطالعهٔ این اثر با ابعاد پنهان فساد سیاسی، وابستگی به بیگانگان و استبداد دربار آشنا میشود و میتواند زمینههای اجتماعی و سیاسی انقلاب ۱۳۵۷ را بهتر درک کند. این کتاب بهدلیل استناد به منابع دستاول و روایتهای درونی، به علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران و پژوهشگران حوزهٔ سیاست و جامعه پیشنهاد میشود.
خواندن کتاب دربار به روایت دربار (فساد سیاسی) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران تاریخ معاصر ایران، علاقهمندان به مطالعات انقلاب و کسانی که بهدنبال شناخت ساختار قدرت و فساد سیاسی در دورهٔ پهلوی هستند، مناسب است.
بخشی از کتاب دربار به روایت دربار (فساد سیاسی)
«فصل پنجم: نیمقرن خطا و انحراف
همانگونه که در فصلهای پیشین مطرح شد، وابستگی به قدرتهای بیگانه و استبداد دو ویژگی اساسی سلسلهٔ پهلوی بهشمار میآمد و بدیهی است که چنین نظامی در اجرای سیاستها و طراحی برنامههای خود مرتکب تخلفات و اشتباهات فاحش و فراوانی شود. نتیجهٔ طبیعی چنین طرحها و سیاستهایی پدید آمدن نابسامانی در تمامی عرصههای جامعه بود و این نابسامانیها به نوبهٔ خود به افزایش کجیها و نقصها در سیاستها و برنامههای آتی منجر میشد. در این فصل با نمونههای گوناگونی از سیاستها و طرحهای ناقص آکنده از تخلّفات و خطاهای عصر پهلوی که بر زبان و قلم درباریان آمده است، آشنا میشویم:
الف ـ رضاخان: اولین خشت کج
ملکه پهلوی دربارهٔ اعتقادات رضاشاه میگوید:
«البته رضا اهل نماز و روزه و این قبیل امور نبود. به اصطلاح هُرهُری مذهب بود، اما یک اعتقادات سنتی داشت و مثل همهٔ مردم، که از مرگ و دنیای دیگری که باید به آن برویم وحشت داریم، یک نوع خوف از مرگ و مطالب مربوط به پس از مرگ داشت. به نظر من خیلی از مرگ میترسید. به همین خاطر حرفهای مربوط به بهشت و جهنم را اوایل ازدواجمان قبول داشت و در روزهای عزاداری لب به کنیاک، که مشروب مورد علاقهاش بود، نمیزد. حتی قبل از رسیدن به پادشاهی، دنبال دستهٔ سینهزن راه میافتاد و یکی دوبار هم در جوانی قمه زده بود، اما کمکم حرفهای فروغی در او اثر کرد و کار به جایی رسید که بهکلی منکر بهشت و جهنم شد و میگفت: در آن دنیا آتشی وجود ندارد بلکه این آتش را ما از این دنیا با خودمان میبریم. بهشت و جهنم را خود انسان در این دنیا برای خودش میسازد! و از این قبیل حرفها ....
حسینعلیخان اسفندیاری، شوهرخواهرم که پزشک مخصوص رضا بود، اعتقادی به حرفهای مذهبی نداشت و حتی با عزاداری امام حسین (ع) هم مخالف بود و میگفت: «در هیچ کجای دنیا مردم برای دشمنان خودشان عزاداری نمیکنند (!) این عربها دشمن ملت ایران بودهاند و به ما حمله کردهاند و جان و مال و ناموس ایرانیان را مورد تعرض قرار دادهاند» و از این قبیل حرفها میزد....»
حجم
۵۸۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۵۸۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه