تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب نواب، اسطوره مهر
معرفی کتاب نواب، اسطوره مهر
معرفی کتاب نواب، اسطوره مهر
کتاب الکترونیکی «نواب: اسطورهٔ مهر» (نگاهی به زندگانی و مبارزات شهید سیدمجتبی نواب صفوی) نوشتهٔ پروین قائمی و منتشرشده توسط موسسهٔ فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، روایتی داستانی از زندگی و مبارزات یکی از چهرههای تأثیرگذار تاریخ معاصر ایران است. این اثر با نگاهی روایی و قصهگو، فراز و نشیبهای زندگی نواب صفوی را از کودکی تا شهادت به تصویر میکشد و برای مخاطبان جوان و علاقهمند به تاریخ انقلاب اسلامی نگاشته شده است. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نواب، اسطوره مهر
این کتاب با رویکردی داستانی و روایی، زندگی سیدمجتبی نواب صفوی را در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران قرن چهاردهم هجری روایت میکند. نویسنده تلاش کرده است با بهرهگیری از خاطرات نزدیکان، اسناد تاریخی و گفتوگو با همسر نواب، تصویری ملموس و انسانی از این شخصیت ارائه دهد. کتاب در قالب مجموعهای از فصلهای کوتاه، از تولد و کودکی نواب در خانوادهای مذهبی تا ورودش به حوزه علمیه، فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، شکلگیری فدائیان اسلام و نقشآفرینی در رویدادهای مهمی چون مقابله با کسروی و ترور رزمآرا را دنبال میکند. اثر حاضر بخشی از مجموعه «دانستنیهای انقلاب اسلامی برای جوانان» است و با هدف آشنایی نسل جدید با چهرههای تأثیرگذار تاریخ معاصر ایران تهیه شده است. فضای کتاب، علاوه بر روایت زندگی فردی نواب، به بازتاب شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران در دوران پهلوی و سالهای منتهی به انقلاب اسلامی نیز میپردازد.
خلاصه کتاب نواب، اسطوره مهر
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با روایت تولد و کودکی سیدمجتبی نواب صفوی آغاز میشود؛ کودکی که از همان ابتدا نشانههایی از روحیهٔ متفاوت و دغدغههای دینی در او دیده میشود. نویسنده با پرداختن به روابط خانوادگی، تأثیر مادر و پدر بر شخصیت نواب و فضای اجتماعی آن دوران، زمینههای شکلگیری شخصیت او را ترسیم میکند. با ورود نواب به حوزه علمیه و آشنایی با جریانهای فکری و سیاسی، مسیر زندگی او به سوی مبارزه با استبداد و استعمار شکل میگیرد. تشکیل گروه فدائیان اسلام و نقش نواب در مقابله با احمد کسروی، از نقاط عطف داستان است. کتاب به ماجرای ترور رزمآرا، زندان و شکنجههای نواب و یارانش و سرانجام شهادت او میپردازد. در کنار روایت مبارزات سیاسی، به ابعاد انسانی و خانوادگی نواب نیز توجه شده و لحظات عاطفی و دغدغههای شخصی او به تصویر کشیده میشود. نویسنده تلاش میکند با روایت جزئیات زندگی روزمره، روابط دوستانه و خانوادگی و حتی خاطرات کوتاه از اطرافیان، چهرهای چندبعدی از نواب صفوی ارائه دهد، بیآنکه صرفاً به وقایع سیاسی بسنده کند.
چرا باید کتاب نواب، اسطوره مهر را خواند؟
این کتاب با روایت داستانی و زبانی نزدیک به زندگی روزمره، زندگی یکی از چهرههای مهم تاریخ معاصر ایران را بازگو میکند. خواننده با مطالعهٔ آن، نهتنها با فراز و نشیبهای زندگی نواب صفوی و شکلگیری فدائیان اسلام آشنا میشود، بلکه تصویری از فضای اجتماعی و سیاسی ایران در دهههای میانی قرن چهاردهم هجری به دست میآورد. اثر حاضر برای کسانی که به دنبال شناخت شخصیتهای تأثیرگذار و روندهای فکری و مبارزاتی تاریخ معاصر ایران هستند، اطلاعات و روایتهایی دستاول ارائه میدهد.
خواندن کتاب نواب، اسطوره مهر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران، دانشآموزان و دانشجویان رشتههای علوم انسانی، پژوهشگران حوزهٔ انقلاب اسلامی و کسانی که به دنبال شناخت زندگی و اندیشههای نواب صفوی و جریان فدائیان اسلام هستند، مناسب است. همچنین برای نوجوانان و جوانانی که به روایتهای داستانی از زندگی شخصیتهای تاریخی علاقه دارند، جذاب خواهد بود.
فهرست کتاب نواب، اسطوره مهر
- میلاد: روایت تولد و کودکی نواب صفوی و فضای خانوادگی او. - آغاز مبارزه: ورود نواب به عرصهٔ فعالیتهای اجتماعی و مذهبی و نخستین نشانههای مبارزه. - پدر: نقش پدر در تربیت و شکلگیری شخصیت نواب. - آبادان: سالهای نوجوانی و کار در شرکت نفت و مواجهه با بیعدالتی. - نجف: تحصیل در حوزه علمیه و آشنایی با جریانهای فکری و سیاسی. - کسروی: ماجرای مقابله با احمد کسروی و شکلگیری فدائیان اسلام. - دادخواهی: روایت حمایت نواب از مردم و پیگیری عدالت اجتماعی. - غدر: اشاره به خیانتها و مشکلات در مسیر مبارزه. - نماز جهاد: سفرهای تبلیغی و فعالیتهای نواب در کشورهای اسلامی. - بام کاهگلی: زندگی خانوادگی و دغدغههای روزمره نواب. - غربت: سالهای پایانی زندگی، فشارها و دستگیری. - آخرین دیدار: روایت ملاقات خانواده با نواب پیش از شهادت.
بخشی از کتاب نواب، اسطوره مهر
«زن دستش را به کمرش گرفت و از جا بلند شد. همیشه توی سینهاش گره میخورد. امّا این بار هر چه میگذشت، سبکبالتر میشد و جابکتر راه میرفت. احساس عجیبی داشت؛ انگار این بچه با او حرف میزد. انگار چیزی توی دلش میگفت که موجود عجیبی به دنیا خواهد آمد. انگار قرار نبود درد بکشد، رنج ببرد. زن با خود فکر کرد «اگه پسر باشه، به یاد مظلومیت امام حسن(ع) که افتاد، سیل اشک به پشت پلکهایش هجوم آورد. پرندهها مثل هر روز با اشتیاق دانهها را نوک میزدند و سر و صدای شادمانهای را به راه انداخته بودند. یادش آمد که مادرش همیشه میگفت: «بمیرم واسهٔ مظلومیت امام حسن(ع). بتونی بزنی توی دهن دشمن و مجبور بشی سکوت کنی» خیلی سخته...» و حالا میدید که سالهاست همه سکوت کردهاند. از آن وقتی که رضاشاه قلدر سرکار آمد، مردم خوندل خوردند و سکوت کردند و یک نفر پیدا نشد که توی روی اینها بایستد و حرفش را بزند. زن با خود فکر کرد «سکوت داریم تا سکوت» و بعد مثل همیشه با فرزندی که در دل داشت حرف زد: «تو میآئی و این سکوت رو میشکنی. مثل رعدا...» و ناگهان آسمان برقی زد و صدای رعد، از افق شنیده شد. پرندهها بالبال زدند و پریدند. یک مرتبه حس عجیبی توی دل زن پیچید و بچه با پای کوچکش به او لگد زد. دل زن ضعف رفت. میدانست که این بار، نه فقط با تن که باید با جانش منتظر آمدن این کودک باشد. حس زن هیچ وقت به او دروغ نگفته بود. میدانست که مزدهٔ شادی، مزدهٔ بشارت، در راه است!»
حجم
۶۴۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۸۹ صفحه
حجم
۶۴۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۸۹ صفحه