
کتاب همسایه فضایی (جلد پنجم؛ قهرمانان بیسبال)
معرفی کتاب همسایه فضایی (جلد پنجم؛ قهرمانان بیسبال)
معرفی کتاب همسایه فضایی (جلد پنجم؛ قهرمانان بیسبال)
کتاب الکترونیکی «همسایهٔ فضایی ۵: قهرمانان بیسبال» نوشتهٔ ای. آی. نیوتن با تصویرگری «آنجان سارکار» و ترجمهٔ «حمیراء واقف» توسط نشر برکه آبی منتشر شده است. این کتاب جلد پنجم از مجموعهای داستانی برای نوجوانان است که ماجراهای پسری نوجوان و دوست فضاییاش را روایت میکند. داستان در بستر ورزش بیسبال و دغدغههای نوجوانانه شکل میگیرد و به موضوعاتی مانند دوستی، رقابت و اخلاق ورزشی میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب همسایه فضایی (جلد پنجم؛ قهرمانان بیسبال)
این کتاب در قالب داستانی ماجراجویانه و طنزآمیز، زندگی روزمرهٔ نوجوانی به نام «هریس» را دنبال میکند که همسایهای فضایی به نام «زیک» دارد. ماجراها در فضایی معاصر و آشنا برای نوجوانان رخ میدهد و محوریت آن حول ورزش بیسبال و تلاش برای ورود به تیم نوجوانان شهر است. نویسنده با بهرهگیری از عناصر علمی-تخیلی، چالشهای اخلاقی و اجتماعی را در قالب رقابتهای ورزشی و روابط دوستانه به تصویر میکشد. کتاب به دغدغههایی مانند رعایت انصاف، اهمیت تمرین و تلاش، و مواجهه با وسوسهٔ تقلب میپردازد. فضای داستان سرشار از شوخی، هیجان و موقعیتهای قابل لمس برای نوجوانان است و در عین حال، به موضوعات جدیتری مانند مسئولیتپذیری و حفظ راز دوستان نیز اشاره دارد. این جلد از مجموعه، با تمرکز بر مسابقات بیسبال و نقشآفرینی شخصیتهای اصلی، تصویری از رشد فردی و گروهی نوجوانان ارائه میدهد.
خلاصه کتاب همسایه فضایی (جلد پنجم؛ قهرمانان بیسبال)
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با آغاز فصل بهار و شروع تمرینهای بیسبال هریس و دوستش راکسی شروع میشود. آنها تصمیم دارند وارد تیم نوجوانان شهرشان، چارجرز، شوند. زیک، همسایهٔ فضایی هریس، به جمع آنها میپیوندد و با وجود ناآشنایی اولیه با بیسبال، به سرعت پیشرفت میکند. هریس متوجه میشود زیک از نیروهای ویژهاش برای موفقیت در بازی استفاده میکند و این موضوع باعث نگرانی و تردید در دوستیشان میشود. در طول مسابقات، زیک با استفاده از تواناییهایش به تیم کمک میکند اما هریس او را به رعایت انصاف و تلاش واقعی تشویق میکند. زیک در نهایت تصمیم میگیرد بدون استفاده از نیروهایش بازی کند و با تمرین و پشتکار، مهارتهایش را تقویت میکند. داستان با تمرکز بر ارزش دوستی، اهمیت صداقت و تلاش برای رشد فردی پیش میرود و شخصیتها با چالشهای اخلاقی و ورزشی روبهرو میشوند.
چرا باید کتاب همسایه فضایی (جلد پنجم؛ قهرمانان بیسبال) را خواند؟
این کتاب با ترکیب فضای علمی-تخیلی و ورزش، داستانی پرهیجان و آموزنده برای نوجوانان خلق کرده است. روایت ماجراهای یک نوجوان و دوست فضاییاش در بستر رقابتهای ورزشی، فرصتی برای پرداختن به موضوعاتی مانند دوستی، صداقت، اهمیت تمرین و مواجهه با وسوسهٔ تقلب فراهم میکند. مخاطب با خواندن این داستان، علاوه بر سرگرمی، با چالشهای اخلاقی و اجتماعی نوجوانان آشنا میشود و میتواند با شخصیتها همذاتپنداری کند.
خواندن کتاب همسایه فضایی (جلد پنجم؛ قهرمانان بیسبال) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان ۱۱ سال به بالا که به داستانهای علمی-تخیلی، ورزش و ماجراجویی علاقه دارند مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغههایی مانند دوستی، رقابت سالم و رشد فردی دارند، جذاب خواهد بود.
فهرست کتاب همسایه فضایی (جلد پنجم؛ قهرمانان بیسبال)
- وقت حرفزدن: معرفی شخصیتها و شروع تمرین بیسبال هریس و راکسی - من را به گردش ببرید: ورود زیک به جمع دوستان و آشنایی او با بیسبال - دایلن وارد میشود: تمرینهای بیشتر و تلاش برای ورود به تیم چارجرز - مسابقهٔ انتخابی: رقابت برای انتخاب بازیکنان تیم و چالشهای اخلاقی استفاده از نیروهای ویژه - اولین بازی: مسابقهٔ تیم چارجرز و مواجهه با مشکلات جدید - تماشای مسابقهٔ حرفهای: الهام گرفتن از بازیکنان حرفهای و گفتگو دربارهٔ صداقت در ورزش - بازی بزرگ: تمرین و تلاش برای مسابقهٔ نهایی و تصمیم زیک برای بازی منصفانه هر فصل به یکی از مراحل رشد شخصیتها، چالشهای ورزشی و اخلاقی و روابط دوستانه میپردازد و سیر داستان را به سمت نتیجهگیری اخلاقی و شخصی هدایت میکند.
بخشی از کتاب همسایه فضایی (جلد پنجم؛ قهرمانان بیسبال)
«هریس و راکسی تصمیم داشتند شانس خود را برای بازی در تیم چارجرز، که تیم بیسبال نوجوانان شهرشان بود، امتحان کنند. تیم چارجرز مقابل تیمهای دیگر از شهرهای اطراف بازی میکرد. راکسی توپ را به هوا پرتاب کرد و فریاد زد: «پرتاب پاپ آپ!» هریس به بالا نگاه کرد و دستکشش را بالا برد تا از چشمانش در برابر نور خورشید محافظت کند. توپ شروع به پایین آمدن کرد. صدایی در نزدیکی هریس پرسید: «هی بچهها، چهکار میکنید؟» او زیک بود؛ دوست جدید هریس و همسایهٔ دیوار به دیوار او که از قضا انگار یک موجود فضایی از سیارهٔ تراگاس هم بود. هریس راز او را میدانست. اما راکسی نه. هریس بدون اینکه چشم از توپ بردارد، گفت: «بیسبال تمرین میکنیم.» توپی که راکسی پرتاب کرده بود، بهنرمی روی دستکش او فرود آمد. زیک پرسید: «بیس... بال؟» راکسی پرسید: «شما در تراگاس بیسبال ندارید؟» هریس و راکسی توضیح کوتاهی در مورد ورزش بیسبال، هدفگیری و پرتاب توپ، دریافت توپ، ضربهزدن و دویدن میان نواحی مختلف زمین به زیک دادند. زیک لبخند زد و گفت: «این بازی خیلی شبیه بازیای است که من قبلاً انجام میدادم. اسمش بونکاس است. فقط فرقش این است که در بونکاس، چوب بازی نازکتر است و همزمان ده تا توپ داخل بازی هستند!» راکسی با تعجب گفت: «ده تا توپ! پسر من حتماً باید یک روز این تراگاس را ببینم.»»
حجم
۲۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۲۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه