
کتاب خاطرات محسن (جلد دوم، شغلی به نام مردن)
معرفی کتاب خاطرات محسن (جلد دوم، شغلی به نام مردن)
معرفی کتاب خاطرات محسن (جلد دوم، شغلی به نام مردن)
کتاب الکترونیکی «شغلی به نام مردن (خاطرات محسن ۲)» نوشتهٔ سیده سحر سجادی و تصویرگری عارفه هاتفی، توسط نشر کاروان ادب منتشر شده است. این اثر در قالب داستانی نوجوانانه، روایتگر دغدغهها و ماجراهای پسری نوجوان به نام «محسن» است که با زبان طنز و نگاهی انتقادی به مسائل روزمره، خانواده و جامعه میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب خاطرات محسن (جلد دوم، شغلی به نام مردن)
در «شغلی به نام مردن (خاطرات محسن ۲)» با دنیای نوجوانی روبهرو هستیم که در میانهٔ بحرانهای هویتی، دغدغههای عاشقانه و تلاش برای یافتن جایگاه خود در جامعه دستوپنجه نرم میکند. داستان در فضای شهری معاصر میگذرد و با نگاهی طنزآمیز، به موضوعاتی مانند کار، استقلال مالی، روابط خانوادگی و تجربههای نخستین عشق میپردازد. نویسنده با انتخاب زاویه دید اول شخص، مخاطب را به درون ذهن و احساسات «محسن» میبرد و او را در مسیر پرپیچوخم بلوغ و تصمیمگیریهای گاه عجولانه و کودکانهاش همراه میکند. این کتاب ادامهای بر خاطرات پیشین محسن است و با روایت ماجراهای تازه، تصویری از دغدغههای نوجوانان امروز ارائه میدهد. فضای داستان، ترکیبی از واقعیتهای تلخ و شیرین زندگی نوجوانان است که با چاشنی طنز و شوخطبعی روایت میشود.
خلاصه کتاب خاطرات محسن (جلد دوم، شغلی به نام مردن)
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! ماجراهای «محسن» با دغدغهای عاشقانه آغاز میشود؛ او که دل در گروی «صدیقه» دارد، برای رسیدن به وصال، راههای مختلفی را امتحان میکند. ابتدا با فال گرفتن از حافظ و امید به نشانهای برای عشقش، روزهایش را میگذراند. اما به زودی متوجه میشود که برای جلب توجه خانواده و رسیدن به خواستهاش، باید به استقلال مالی برسد. تلاشهای محسن برای یافتن شغل، او را از شاگردی در مکانیکی و کبابی تا کارآفرینی با واکسزدن کفش و شاگردی در عطاری میکشاند. هر بار با شکست یا اتفاقی غیرمنتظره روبهرو میشود؛ از دزدیدهشدن وسایل کارش تا اخراج از عطاری به خاطر اشتباه در دادن دارو. در میانهٔ این ناکامیها، آشنایی با پیرمردی به نام «عمو حسن» و جمعی از دوستان او، مسیر تازهای پیش پای محسن میگذارد. سوءتفاهمی درباره بیماری محسن و تلاش پیرمردها برای کمک به او، ماجرا را به سمت سفر به شهرستان و رویارویی با خانواده میبرد. در نهایت، حقیقت آشکار میشود و محسن با احساس شرمندگی و پشیمانی، به ارزش صداقت و حمایت خانواده پی میبرد. داستان با نگاهی انتقادی و طنزآمیز، تجربههای تلخ و شیرین نوجوانی را به تصویر میکشد، بیآنکه پایان ماجرا را به طور کامل افشا کند.
چرا باید کتاب خاطرات محسن (جلد دوم، شغلی به نام مردن) را خواند؟
این کتاب با روایت طنزآمیز و صمیمی، تجربههای نوجوانی را از زاویهای متفاوت به تصویر میکشد. دغدغههای هویتی، تلاش برای استقلال، مواجهه با شکست و امید به آینده، همگی در قالب داستانی پرماجرا و شخصیتپردازی ملموس روایت شدهاند. خواننده با همراهی محسن، با چالشهای بلوغ، روابط خانوادگی و معنای واقعی صداقت و مسئولیتپذیری روبهرو میشود. این اثر فرصتی برای همذاتپنداری با نوجوانان و درک بهتر دنیای آنها فراهم میکند.
خواندن کتاب خاطرات محسن (جلد دوم، شغلی به نام مردن) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان، والدین و مربیانی که دغدغهٔ شناخت دنیای نوجوانان را دارند مناسب است. همچنین برای کسانی که با مسائل هویتی، استقلال مالی و روابط خانوادگی نوجوانان سروکار دارند، میتواند مفید باشد.
بخشی از کتاب خاطرات محسن (جلد دوم، شغلی به نام مردن)
«بد دردیست عاشقی، بد دردی. گاهی احساس میکنم دردی بیعلاج از نوک انگشتان پا آغاز میشود و میآید. میآید و وارد قلبم میشود و قلبم همچون نارنجکی که ضامن آن را کشیده باشند و آمادهی پرتاب است. میخواهد منفجر شود... گاهی حس میکنم فقط حافظ حال مرا درک میکند. برای همین است که گفته است: دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد. ز فکر آنان که در تدبیر درمانند. درمانند. آخر بگو آقا محسن نائت کم بود. آیک: کم بود. چه کم داشتی؟ اصلا تو چهارده ساله را جه به عشق و عاشقی.... نه ولی خوب دست خودم که نیست؟ دست خودم هست؟ تقصیر صدیقه است. اگر او این همه خانم نبود. اگر او این همه زیبا نبود. اگر او این همه با کمالات نبود. شاید میتوانستم عاشقش نباشم. اما الان نمیتوانم. نمیتوانم نمیشود دیگر... نمیشود.... کارم شده است این که هر روز پول تو جیبی از پدرم بگیرم و به بهانهی خرید بستنی در این روزهای گرم تابستانی به سراغ پسرک فال فروشی بروم که فال حافظ میفروشد. آخر این هم شد زندگی؟ اصلا امروز را فال حافظ میگیرم بعدش قول میدهم دیگر فال نخرم. فقط خدا کند آن پرندهی زبان بسته نوکش را به سمت فالی ببرد که در آن فقط حرف از وصال باشد. خسته شدم بس که فال گرفتم و اشعار غم انگیز آمد و حافظ گفت صبوری کن و به پدر و مادر خود نیکی کن... اصلا یک سوال اگر من به پدر و مادرم نیکی کنم به وصال صدیقه میرسم؟»
حجم
۱۰٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶ صفحه
حجم
۱۰٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶ صفحه
نظرات کاربران
سحر عزیزم موضوع کتاب عالی بود امیدوارم همیشه موفق باشی❤😍
داستان بسیار جذابی داره، مخصوصا بخش هایی که طنز درش به کار رفته واقعا جالبه، خوندنش رو بهتون توصیه میکنم
داستان عالی و طنزآمیزی داره. هم برای نوجوانها هم برای بزرگسالها جالبه
داستانش قشنگه و طنز جالبی هم داره