
کتاب تصویری شیطانی
معرفی کتاب تصویری شیطانی
معرفی کتاب تصویری شیطانی
کتاب الکترونیکی «تصویری شیطانی» (A Devilish Image) نوشتهٔ «دونا آندرز» با ترجمهٔ «علیرضا افشاری» و انتشار از سوی انتشارات لیوسا، یک رمان معمایی و دلهرهآور است که در بستر زندگی شهری و روستایی آمریکا روایت میشود. داستان حول محور زنی جوان به نام «ابی کارتر» میچرخد که پس از مرگ مشکوک خالهاش، ناخواسته وارد ماجرایی پر از رمز و راز و تهدید میشود. این کتاب با فضاسازی پرتنش و شخصیتپردازی دقیق، مخاطب را به دل معمایی خانوادگی و جنایی میبرد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تصویری شیطانی
«تصویری شیطانی» اثری از «دونا آندرز» است که در ژانر تریلر روانشناختی و معمایی قرار میگیرد. داستان در فضای معاصر آمریکا رخ میدهد و با مرگ ناگهانی و مشکوک کارولینا، خالهٔ شخصیت اصلی، آغاز میشود. ابی کارتر، زنی جوان و هنرمند، پس از از دست دادن شغل و خانهاش در نیویورک، به زادگاه خانوادگی خود بازمیگردد تا با واقعیتهای تلخ و رازآلود گذشته و حال روبهرو شود. روایت کتاب با لحن پرتعلیق و فضاسازیهای دقیق، حس ناامنی و تعلیق را در سراسر داستان حفظ میکند. حضور کارآگاه ویلیامز و شخصیتهای فرعی دیگر، به پیچیدگی معما و روابط انسانی داستان میافزاید. کتاب به موضوعاتی چون تنهایی، مسئولیت خانوادگی، ترسهای درونی و تهدیدهای ناشناس میپردازد و در عین حال، تصویری از زندگی زنان مستقل و آسیبپذیر در جامعهٔ مدرن ارائه میدهد. فضای داستان، ترکیبی از زندگی شهری و روستایی، و تقابل گذشته و حال است که به تدریج لایههای پنهان ماجرا را آشکار میکند.
خلاصه کتاب تصویری شیطانی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان با صحنهای مرموز آغاز میشود: کودکی در شبی مهتابی به خانهای قدیمی آورده میشود و در پس زمینه، سایههایی از گذشته و ارواح خانوادگی حضور دارند. روایت اصلی حول زندگی «ابی کارتر» شکل میگیرد؛ زنی جوان که در نیویورک زندگی میکند و به عنوان هنرمند مشغول است. ابی در همان روزی که شغلش را از دست میدهد، خبر مرگ ناگهانی خالهاش کارولینا را دریافت میکند. این مرگ، که در ابتدا تصادفی به نظر میرسد، به سرعت رنگ و بوی معمایی و جنایی به خود میگیرد؛ چرا که کارآگاه ویلیامز به او اطلاع میدهد مرگ خالهاش مشکوک است و احتمال قتل وجود دارد. ابی پس از حملهٔ مردی ناشناس در آپارتمانش، به زادگاه خانوادگی خود بازمیگردد تا هم با سوگ خالهاش کنار بیاید و هم راز مرگ او را کشف کند. در خانهٔ اجدادی، ابی با خاطرات گذشته، مسئولیتهای خانوادگی و تهدیدهای جدید روبهرو میشود. سایهٔ مردی مرموز که او را تعقیب میکند، حضور کارآگاه ویلیامز و روابط پیچیده با نامزدش سام، ابی را درگیر معمایی میکند که مرز میان واقعیت و توهم، امنیت و خطر، گذشته و حال را در هم میآمیزد. داستان با فضاسازی پرتنش، تعقیب و گریز، و کشف تدریجی رازها پیش میرود و ابی باید میان حفظ میراث خانوادگی و نجات جان خود، انتخاب کند.
چرا باید کتاب تصویری شیطانی را خواند؟
این رمان با ترکیب عناصر معمایی، روانشناختی و هیجانانگیز، تجربهای پرکشش برای علاقهمندان به داستانهای رازآلود و پرتعلیق فراهم میکند. «تصویری شیطانی» با پرداختن به موضوعاتی چون ترس، تنهایی، مسئولیت خانوادگی و تهدیدهای پنهان، مخاطب را به دل ماجرایی میبرد که تا پایان، حس تعلیق و کنجکاوی را حفظ میکند. شخصیتپردازی دقیق و فضاسازی ملموس، امکان همذاتپنداری با دغدغهها و ترسهای شخصیت اصلی را فراهم میآورد و خواننده را با لایههای پنهان یک خانواده و شهری کوچک روبهرو میسازد.
خواندن کتاب تصویری شیطانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای دوستداران رمانهای معمایی، تریلر روانشناختی و داستانهایی با محوریت زنان مستقل و رازهای خانوادگی مناسب است. همچنین کسانی که به روایتهایی با فضای پرتعلیق و شخصیتپردازی عمیق علاقه دارند، از خواندن این اثر لذت خواهند برد. اگر دغدغههایی مانند تنهایی، مواجهه با گذشته یا تهدیدهای ناشناس برای کسی جذاب است، این رمان میتواند انتخاب مناسبی باشد.
بخشی از کتاب تصویری شیطانی
«ابی کارتر از بالای شانهاش نگاهی به پشت سرش انداخت و سرعت گامهایش را در امتداد خیابان پنجم بیشتر کرد. مردی که کت قهوهای روشن به تن داشت و از هفت خیابان آنطرفتر به دنبال او بود، همچنان تعقیبش میکرد.لعنتی! شاید او تمام آن پانزده تقاطع را از جایی که ابی صبح زود آپارتمانش را ترک کرده بود و پیاده در حال رفتن به گالریاش بود، او را تعقیب میکرد. ابی از کجا میبایست میفهمید که مردی در حال تعقیب اوست؟ حواسش به جایی بود که داشت میرفت، نه به پشت سرش. اما با همان نگاه اول مشخصات آن مرد در ذهن او نقش بست: قدبلند، سر و وضع ژولیده و موهای بلند و نامرتبی که چهرهاش را از دید پنهان میکرد. فکر کرد که آن مرد ولگردی خیابانی است که قصد مزاحمت دارد؛ ولی این سومین بار طی ده روز گذشته بود.وقتی ابی سر چهارراه بعدی منتظر سبز شدن چراغ عابر پیاده بود، تصمیمی سریع گرفت. یک تاکسی در حال نزدیک شدن بود. ابی دست تکان داد، تاکسی توقف کرد، او به سرعت سوار آن شد و مردی را که تعقیبش میکرد و او را میدید که داشت دور میشد، پشت سر جا گذاشت.ابی روی صندلی عقب تاکسی لم داد و چند نفس عمیق کشید. بسیار وحشتزده بود و میدانست حضور آن مرد در پشت سرش بهشدت او را تهدید میکند.»
حجم
۳۱۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
حجم
۳۱۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه