کتاب صبورا (جلد دوم) فاطمه بهشتی آریا + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب صبورا (جلد دوم)

کتاب صبورا (جلد دوم)

انتشارات:انتشارات نظری
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب صبورا (جلد دوم)

معرفی کتاب صبورا (جلد دوم)

کتاب الکترونیکی «صبورا» (جلد دوم) نوشتهٔ «فاطمه بهشتی آریا» و منتشرشده توسط انتشارات نظری، روایتی داستانی از زندگی خانواده‌ای ایرانی در بستر تحولات اجتماعی و خانوادگی معاصر است. این رمان با محوریت شخصیت «صبورا» و مادرش «برکه»، به مسائل و دغدغه‌های نسل جوان، روابط خانوادگی، مهاجرت، و چالش‌های اجتماعی می‌پردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب صبورا (جلد دوم)

«صبورا» در ادامهٔ جلد نخست، داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که با مشکلات و بحران‌های متعددی روبه‌رو هستند. فضای داستان در شهری کوچک و میان خانواده‌ای گسترده شکل می‌گیرد؛ جایی که روابط خویشاوندی، سنت‌ها و دغدغه‌های روزمره، بستر اصلی روایت را می‌سازند. این کتاب در دههٔ ۱۴۰۰ نوشته شده و به مسائل روز جامعه، از جمله مهاجرت جوانان، فشارهای تحصیلی، و چالش‌های شغلی زنان می‌پردازد. روایت با تمرکز بر شخصیت‌های زن، به ویژه «برکه» و دخترش «صبورا»، تصویری از تلاش زنان برای حفظ خانواده و عبور از بحران‌ها ارائه می‌دهد. در کنار این محور، داستان‌هایی از دیگر اعضای خانواده، مانند «سام» و «سهیل»، نیز روایت می‌شود که هرکدام با مشکلات و انتخاب‌های خاص خود دست‌وپنجه نرم می‌کنند. کتاب با نگاهی واقع‌گرایانه به روابط خانوادگی، تأثیرات اجتماعی و روانی مهاجرت، و نقش زنان در مدیریت بحران‌ها می‌پردازد و تصویری ملموس از زندگی طبقه متوسط ایرانی ارائه می‌دهد.

خلاصه کتاب صبورا (جلد دوم)

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان جلد دوم «صبورا» با ادامهٔ زندگی خانوادهٔ «برکه» و فرزندانش پیش می‌رود. پس از حوادث جلد اول، خانواده همچنان با مشکلات جدیدی روبه‌رو است. «برکه» که سرپرستار بیمارستان است، با چالش‌های کاری و مسئولیت‌های خانوادگی دست‌وپنجه نرم می‌کند. «صبورا» دختر بزرگ خانواده، در آستانهٔ ازدواج با «امیرعلی» افسر نیروی انتظامی قرار می‌گیرد و دغدغه‌های تحصیل و آینده‌اش را با خواستگاری و سنت‌های خانوادگی درمی‌آمیزد. در این میان، «سام» پسر کوچک‌تر خانواده، به دلیل نارضایتی از شرایط تحصیلی و فشارهای اجتماعی، تصمیم به ترک تحصیل و مهاجرت غیرقانونی می‌گیرد. روایت، مسیر پرخطر و پرماجرای سام و دوستش را در عبور از مرز و ورود به پاکستان دنبال می‌کند؛ جایی که با واقعیت‌های تلخ مهاجرت، قاچاق انسان و ناامنی روبه‌رو می‌شوند. همزمان، «برکه» و «صبورا» با نگرانی و دلهره، تلاش می‌کنند سام را به بازگشت ترغیب کنند. داستان با تمرکز بر روابط عاطفی، بحران‌های خانوادگی، و تأثیر تصمیم‌های فردی بر سرنوشت جمعی، پیش می‌رود و تصویری از امید، دلسوزی و رنج مادرانه را به نمایش می‌گذارد. پایان داستان باز است و سرنوشت شخصیت‌ها در هاله‌ای از ابهام باقی می‌ماند.

چرا باید کتاب صبورا (جلد دوم) را خواند؟

این رمان با پرداختن به مسائل ملموس و روزمرهٔ خانواده‌های ایرانی، به ویژه دغدغه‌های جوانان دربارهٔ تحصیل، مهاجرت و هویت، روایتی صادقانه و بی‌پیرایه از زندگی معاصر ارائه می‌دهد. «صبورا» با شخصیت‌پردازی دقیق و روایت چندلایه، خواننده را با چالش‌های عاطفی، اجتماعی و اخلاقی شخصیت‌ها همراه می‌کند. کتاب برای کسانی که به دنبال شناخت بهتر روابط خانوادگی، نقش زنان در مدیریت بحران، و تأثیر تصمیم‌های فردی بر سرنوشت جمعی هستند، تجربه‌ای قابل تأمل فراهم می‌کند.

خواندن کتاب صبورا (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های خانوادگی و اجتماعی، کسانی که دغدغهٔ مهاجرت، روابط نسل‌ها، یا چالش‌های زنان در جامعهٔ ایرانی را دارند، مناسب است. همچنین برای نوجوانان و جوانانی که با بحران‌های هویتی و انتخاب‌های دشوار روبه‌رو هستند، می‌تواند همذات‌پنداری و آگاهی‌بخشی ایجاد کند.

بخشی از کتاب صبورا (جلد دوم)

«برکه: عمه جان اگه همین طوری پیش برید شما هم مریض می‌شین خدایی نکرده به فکر سلامتی خودتون باشین. راحت شدعمد: آره راحت شد دخترم ولی ای کاش توی رختخواب مخودش از دنیا رفته بود. بمیرم برای آون تن تیکه تیکه شده اش.افسرجوان هم به جهت زحماتی که قبلا به برکه دربیمارستان داده بودند و به هرحال همشهری هم بودند برای مجالس آمدند. برکه درزنانه بود اما خانواده افسرجوان را شناخت. چهلم رمضان رو هم- برای پدرتون سنگ تموم بگذارید. ندارکه نبود آبروی خودتان است. کم و کسری هم اگر هست به من بگید.7 < چشم دختردایی.آنها برکه را دختردایی صدا می‌کردند. یک روز برکه در بیمارستان مشغول کارهایش بود موقع رفتن به خانه هنگامی که با نگهبان خداحافظی می‌کرد نگهبان به او اشاره کرد. خانم... اون جناب سروان ۳ شمسا خنب رکه با نعحب نگاه کرد:- جناب سروان؟!و نگهبان ادامه داد:- همون که برای خلاف کارمیومد بیمارستان.اگرنگهبان توضیح نداده بود ب رکه شاید دروحله اول او را نمیشناخت.جوان با لباس شخصی بسیار شیک و مرتب از ماشین خودش پیاده نگهبان را دید که با کنجکاوی نگاه می‌کند.افسرجوان که نامش امیرعلی... بود بسیار مودبانه جلو آمد و گفت:- ببخشید خانم دکتر.برکه: من دکترنیستم.آمیرعلی: ببخشید خانم... میشه لطفا چند لحضه وقتتون رو بگیرم.برکه: چیزی شده؟ مشکلی پیش آومده؟امیرعلی: خیر چیزی نشده عرض خصوصی داشتم. 0برکه: اینجا جلوی در بیمارستان؟ خب تشریف می‌آوردید داخل.امیرعلی: گفتم شاید اینجا برای شما بهتر باشه.و سپس ادامه داد:- تشریف میارید چند لحظه داخل ماشین زیربارون ممکنه سرما بخورین.۰ .(- ممنوم من خودم ماشین دارم. نهگیان صدام کرد اومدم ببینم چی شده.افسر جوان:-آخه اینجا درست نیست.برکه: داخل ماشین شما نادرست تره. جلوی محل کارمن؟!. حالا زودتر بفرمایید امر تونرو.امیرعلی من من کنان گفت:- می‌خواستم اجازه بگیرم برای امرخیره... و بعد از مکثی اضافه کرد:- برای دخترخانومتان. اگر شما اجازه بدهید خدمت برسیم با خانواده.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۶۰۴ صفحه

حجم

۲٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۶۰۴ صفحه

قیمت:
۲۰۲,۴۰۰
تومان