تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب چه اتفاقی برایت افتاد
معرفی کتاب چه اتفاقی برایت افتاد
معرفی کتاب چه اتفاقی برایت افتاد
کتاب الکترونیکی «چه اتفاقی برایت افتاد؟ (گفتگویی درباره آسیب، تابآوری و درمان)» نوشتهٔ مشترک «اپرا وینفری» و «بروس دی پری» و با ترجمهٔ محبوبه فهندژسعدی، اثری در حوزه روانشناسی و علوم اعصاب است که به بررسی تأثیرات آسیبهای دوران کودکی بر رفتار و سلامت روان افراد میپردازد. این کتاب با همکاری انتشارات روزآمد منتشر شده و به شیوهای گفتوگومحور، مفاهیم علمی را با روایتهای شخصی و مثالهای واقعی پیوند میزند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب چه اتفاقی برایت افتاد
«چه اتفاقی برایت افتاد؟» حاصل همکاری «اپرا وینفری» و «بروس دی پری» است که با رویکردی علمی و انسانی به موضوع آسیبهای روانی، بهویژه در دوران کودکی، میپردازد. این کتاب در قالب گفتوگو میان نویسندگان، مفاهیم پیچیده علوم اعصاب و روانشناسی را با مثالهای ملموس و داستانهای واقعی ترکیب میکند. اثر حاضر در دورهای نوشته شده که توجه به سلامت روان و پیامدهای آسیبهای کودکی بیش از پیش اهمیت یافته است. نویسندگان تلاش کردهاند با زبانی قابل دسترس، پلی میان یافتههای علمی و تجربههای زیسته برقرار کنند و نشان دهند که چگونه گذشتهٔ هر فرد میتواند رفتارها، احساسات و حتی سلامت جسمی او را در بزرگسالی شکل دهد. کتاب، علاوه بر پرداختن به نظریههای علمی، به تجربههای شخصی «اپرا وینفری» و روایتهای مراجعان «بروس دی پری» نیز میپردازد و از این رهگذر، تصویری چندلایه از تأثیرات آسیبهای روانی ارائه میدهد.
خلاصه کتاب چه اتفاقی برایت افتاد
پیام اصلی کتاب بر اهمیت پرسش «چه اتفاقی برایت افتاد؟» به جای «چه مشکلی داری؟» تأکید دارد. نویسندگان توضیح میدهند که بسیاری از رفتارها و واکنشهای افراد، ریشه در تجربههای اولیه و آسیبهای دوران کودکی دارند. کتاب با روایتهایی از زندگی «اپرا وینفری» و مراجعان «بروس دی پری»، نشان میدهد که چگونه رویدادهای دردناک یا نادیدهگرفتهشده در کودکی، ساختار مغز و سیستمهای عصبی را تغییر میدهند و بر احساس امنیت، اعتماد به نفس و توانایی برقراری ارتباط تأثیر میگذارند. اثر، به نقش والدین و مراقبان در شکلگیری جهانبینی کودکان میپردازد و توضیح میدهد که پاسخدهی مناسب یا نامناسب به نیازهای کودک، چگونه میتواند مسیر رشد روانی و حتی جسمی او را تعیین کند. همچنین، کتاب به اهمیت ریتم، نظم و ارتباطات انسانی در تنظیم احساسات و بازسازی تعادل روانی اشاره دارد و توضیح میدهد که چگونه افراد میتوانند با شناخت ریشههای درد و آسیب، مسیر بهبودی و تابآوری را طی کنند. نویسندگان با مثالهایی از اختلال استرس پس از سانحه، اعتیاد و مشکلات رفتاری، نشان میدهند که بسیاری از این مسائل، پاسخهای سازگارانهٔ مغز به شرایط دشوار گذشته هستند و با تغییر نگاه به گذشته و درک عمیقتر از خود، امکان رشد و بهبود فراهم میشود.
چرا باید کتاب چه اتفاقی برایت افتاد را خواند؟
این کتاب با ترکیب روایتهای شخصی و یافتههای علمی، به درک عمیقتری از ریشههای رفتارها و احساسات انسان کمک میکند. خواننده با مطالعهٔ آن میتواند بفهمد که بسیاری از مشکلات روانی و رفتاری، نتیجهٔ آسیبهای تجربهشده در گذشتهاند و با تغییر زاویهٔ نگاه، امکان بهبود و رشد وجود دارد. اثر حاضر، ابزارهایی برای شناخت بهتر خود و دیگران ارائه میدهد و به اهمیت همدلی، پرسشگری و توجه به گذشته در فرآیند درمان و رشد فردی میپردازد.
خواندن کتاب چه اتفاقی برایت افتاد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای والدین، معلمان، مشاوران، درمانگران و هر کسی که با کودکان یا افراد آسیبدیده سر و کار دارد، مفید است. همچنین افرادی که به دنبال درک ریشههای مشکلات روانی، اضطراب، افسردگی یا رفتارهای ناسازگار در خود یا اطرافیان هستند، میتوانند از مطالب آن بهره ببرند.
فهرست کتاب چه اتفاقی برایت افتاد
- مقدمهها: معرفی نویسندگان و بیان اهمیت موضوع آسیبهای روانی و تأثیر آن بر زندگی افراد.- فصل ۱: معنی بخشیدن به دنیا — بررسی چگونگی شکلگیری جهانبینی کودکان و نقش تجارب اولیه در سازماندهی مغز و رفتار.- فصل ۲: به دنبال تعادل — توضیح دربارهٔ اهمیت نظم، ریتم و تعادل در رشد روانی و جسمی، و نقش مراقبان در ایجاد حس امنیت و تنظیم احساسات.- فصلهای بعدی (در کتاب): پرداختن به موضوعاتی مانند استرس، تابآوری، نقش حافظه و خاطرات در شکلگیری رفتار، و راهکارهایی برای بازسازی و درمان آسیبهای روانی. هر فصل با مثالهای واقعی و توضیحات علمی همراه است تا خواننده بتواند ارتباط میان تجربههای زیسته و یافتههای علمی را بهتر درک کند.
بخشی از کتاب چه اتفاقی برایت افتاد
«وقتی دختر جوانی بودم. مرتب کتک میخوردم. در آن زمان سرپرستها پذیرفته بودند که برای آدب کردن کودک تنبیه بدنی کار درستی است. مادربزگم، هاتیما این ایده را قبول کرده بود. ولی من حتی در سن سه سالگی یکی از بدترین کتکهایی که به خاطر میآورم در یکی از روزهای یکشنبه صبح بود. رفتن به کلیسا نقش مهمی در زندگی ما داشت. درست چاهی که در پشت خانه بود فرستادند. خانهی مزرعهای که با مادربزگم در آن زندگی میکردم فاقد سیستم آب لولهکشی بود. مادربزرگ از پنجره نیم نگاهی به من انداخت و دید که انگشتانم را در آب چرخاندم. او از این کار من عصبانی شد. گرچه من معصومانه، مثل هر کودک دیگری غرق رویاهای کودکانه خود بودم. او عصبانی شد؛ چون این آب آشامیدنی ما بود و من در آن دست کرده بودم. از من پرسید آیا با آب بازی کردی؟ جواب دادم «نه.» او مرا خم کرد و با خشونت شلاق زد آنچنان که گوشت تنم ورم کرد. بعد از آن بهترین لباس روز یکشنبه را پوشیدم. از جای زخمها خون جاری شد و اثر قرمز رنگی بر روی شلوارم بر جا گذاشت. جای لکه خون کبود به نظر میرسید. مادربزرگم به این دلیل که لباسم را خونی کرده بودم مرا تنبیه کرد و سپس به مدرسه یکشنبه فرستاد. برای کوچکترین دلایل، مثل ریختن آب، شکستن شیشه، ناتوانی در انجام کارها، کتکخوری خود را میآوری. ولی اگر ترکهای در دسترس نبود باید میگشتم و یکی پیدا میکردم. یک شاخهی نازک جوان کارایی خوبی داشت. ولی اگر ترکه خیلی نازک بود، باید دو یا سه تا را به هم میبافتم تا قویتر شود. او اغلب مرا مجبور میکرد که این ترکهها را به هم ببافم. گاهی تنبیه را برای شب یکشنبه نگه میداشت که تازه حمام کرده بودم و لخت بودم. وقتی تحمل آن برایم دشوار بود میگفت بغضت را فرو بده و لبخند بزن. خاکش کن انگار که اتفاقی نیفتاده است.»
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۶ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۶ صفحه