تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب داداش خرسی جیگر داشته باش
معرفی کتاب داداش خرسی جیگر داشته باش
معرفی کتاب داداش خرسی جیگر داشته باش
کتاب الکترونیکی «داداش خرسی جیگر داشته باش» نوشتهٔ استن برنستین و جن برنستین با ترجمهٔ فلورا وجدانی و تصویرگری کامبیز خالقی، توسط نشر رمز منتشر شده است. این کتاب در دستهٔ داستانهای کودک و نوجوان قرار میگیرد و به موضوعاتی مانند دوستی، شجاعت و مواجهه با زورگویی میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب داداش خرسی جیگر داشته باش
«داداش خرسی جیگر داشته باش» داستانی کودکانه است که در فضایی روستایی و میان خانوادهای از خرسها روایت میشود. این کتاب در قالب داستانی ساده و قابل درک برای کودکان، به مسائلی مانند زورگویی، دوستی، اعتماد به نفس و اهمیت ایستادگی در برابر ناعدالتی میپردازد. فضای داستان با شخصیتهایی چون راراشخرسی، فواهرخرسی و فرسدراز شکل میگیرد و ماجراهای روزمرهٔ آنها، بستری برای طرح دغدغههای کودکان در مواجهه با مشکلات اجتماعی و روابط گروهی فراهم میکند. کتاب در سال ۱۳۹۸ منتشر شده و با تصویرگری رنگی، جذابیت بیشتری برای مخاطبان خردسال ایجاد کرده است. روایت داستان، کودکان را با موقعیتهایی آشنا میکند که ممکن است در زندگی واقعی با آنها روبهرو شوند و به آنها کمک میکند تا راهحلهایی برای این موقعیتها بیابند.
خلاصه کتاب داداش خرسی جیگر داشته باش
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان با معرفی خانوادهٔ خرسیها آغاز میشود؛ راراشخرسی و خواهرش فواهرخرسی در کنار مادرشان زندگی میکنند. فواهرخرسی با مشکلی روبهرو میشود: طناب بازیاش را بچههای دیگر در پارک گرفتهاند و پس نمیدهند. راراشخرسی تصمیم میگیرد به خواهرش کمک کند و سراغ بچهها میرود. در پارک، فرسدراز و گروهش طناب را گرفتهاند و حاضر نیستند آن را پس بدهند. راراشخرسی با آنها روبهرو میشود و تلاش میکند طناب را پس بگیرد، اما با زورگویی و تمسخر گروه روبهرو میشود. در ادامه، گروه بچهها راراشخرسی را به چالش میکشند و او را وادار میکنند تا برای اثبات شجاعتش، کاری خطرناک انجام دهد. راراشخرسی با تردید و نگرانی، وارد ماجرا میشود و در نهایت با کمک یک بزرگتر (بن کشاورز) متوجه میشود که همیشه لازم نیست برای پذیرفتهشدن در گروه، کارهای نادرست انجام داد. داستان با بازگشت طناب به فواهرخرسی و یادگیری درسهایی دربارهٔ دوستی، شجاعت و مرزبندی با رفتارهای نادرست به پایان میرسد.
چرا باید کتاب داداش خرسی جیگر داشته باش را خواند؟
این کتاب با زبانی کودکانه و داستانی ملموس، به موضوعاتی مانند زورگویی، فشار گروهی و اهمیت شجاعت در مواجهه با ناعدالتی میپردازد. روایت داستان به کودکان کمک میکند تا با موقعیتهایی که ممکن است در زندگی روزمره با آنها روبهرو شوند، آشنا شوند و راههایی برای مقابله با آنها بیابند. تصویرگری رنگی و شخصیتپردازی جذاب، فضای داستان را برای کودکان دلپذیرتر میکند و آنها را به همدلی با شخصیتها وادار میسازد.
خواندن کتاب داداش خرسی جیگر داشته باش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان گروه سنی ب (۷ تا ۹ سال) مناسب است؛ بهویژه برای کودکانی که با موضوعاتی مانند زورگویی، فشار همسالان یا نگرانی از پذیرفتهشدن در جمع روبهرو هستند. والدین و مربیان نیز میتوانند از این داستان برای گفتگو دربارهٔ دوستی و شجاعت با کودکان بهره ببرند.
فهرست کتاب داداش خرسی جیگر داشته باش
- معرفی خانوادهٔ خرسیها: آشنایی با شخصیتهای اصلی و فضای داستان- مشکل فواهرخرسی: گمشدن طناب و شروع ماجرا- رویارویی با گروه فرسدراز: مواجهه با زورگویی و فشار گروهی- چالش شجاعت: تلاش راراشخرسی برای اثبات خود و ورود به موقعیت خطرناک- کمک بن کشاورز: نقش بزرگترها در حل مشکلات و آموزش ارزشها- بازگشت به خانه: حل مشکل و یادگیری درسهایی دربارهٔ دوستی و شجاعت
بخشی از کتاب داداش خرسی جیگر داشته باش
«یهو فواهرخرسی از راه رسید و با نگرانی داد زد: «مامانخرسی! مامانخرسی!» مامانخرسی گفت: «چی شده عزیزم؟» خواهرفرسی گفت: «بررش ... برر نش ..» مامانخرسی گفت: «آرو؟ پاشو عزیزم. حالا بگو چی شده؟» فواهرخرسی گفت: «چند تا از بچههای قلدر توی پارک طناب منو گرفتن و پسش ندادن.» مامانخرسی باز هم زیاد متوجه نشد چه خبره ولی راراشخرسی رفت سراغ بچهها. مطمئن بود این چیزها زیر سر فرسدراز و رفیقهاشه. زورشون به همه میرسه. واسه همین راه افتاد سمت پارک. فرسدراز و رفیقهاش هنوز توی پارک بودن. فرسدراز داشت با طناب فواهرخرسی بازی میکرد. طناب میزد و میخوند: «یک رو تا سه نشه بازی نشه. یک رو تا سه نشه بازی نشه.» راراشخرسی داد زد: «اون طناب فواهر منه! پسش بده!» فرسدراز با پوزخند گفت: «اگه میتونی بگیرش!» راراشخرسی دوید سمت طناب و گفت: «نصفش مال منه.» فرسدراز طناب رو دوباره از راراشخرسی با یه دستش گرفت و با دست دیگه راراشخرسی رو هل داد.»
حجم
۶٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲ صفحه
حجم
۶٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲ صفحه