
کتاب روایت های بی راوی
معرفی کتاب روایت های بی راوی
کتاب روایت های بی راوی (مجموعه داستان) نوشتهی رضا کاظمی و منتشرشده توسط نشر شالگردن، مجموعهای از داستانهای کوتاه معاصر فارسی است که در سال ۱۴۰۱ منتشر شده است. این کتاب با نگاهی به زندگی روزمره، روابط انسانی و دغدغههای اجتماعی، روایتهایی را پیش روی مخاطب میگذارد که هرکدام تجربههای زیسته را از نگاهی تازه بررسی میکنند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب روایت های بی راوی
کتاب روایتهای بیراوی مجموعهای از داستانهای کوتاه است که در فضای شهری و اجتماعی ایران معاصر میگذرد. این کتاب در سال ۱۴۰۱ منتشر شده و نویسنده در آن به سراغ شخصیتهایی رفته که اغلب در حاشیهی جامعه قرار دارند یا درگیر بحرانهای فردی و جمعی هستند. روایتها با زبانی نزدیک به ذهن و زبان شخصیتها نوشته شدهاند و هر داستان، تکهای از زندگی، اضطراب، عشق، شکست یا امید را به تصویر میکشد. فضای داستانها گاه تلخ و گاه طنزآمیز است و رضا کاظمی تلاش کرده با پرهیز از قضاوت، صرفاً راوی موقعیتها و احساسات باشد. این مجموعه، تصویری از جامعهای در حال گذار و انسانهایی با دغدغههای پیچیده را ارائه میدهد. داستانها از نظر زمانی و مکانی پراکندگی دارند و هرکدام با زاویه دید و لحن خاص خود، تجربهای متفاوت را رقم میزنند.
خلاصه داستان روایت های بی راوی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
در کتاب روایتهای بیراوی، هر داستان با موقعیتی خاص آغاز میشود و شخصیتها اغلب درگیر بحرانهای شخصی یا اجتماعیاند. برای مثال، در داستان پلاک پنجاه و هشت، راوی با توقیف روزنامهای که در آن کار میکند، مواجه میشود و اضطراب و ترس از آینده، او را به سمت رابطهای عاطفی و پناهجویی در خانهی همکارش میکشاند. در داستان نازی، مرگ گربهای بهانهای میشود برای مرور خاطرات تلخ و شیرین زندگی مشترک و جدایی.
داستانها به روابط انسانی، تنهایی، عشق، شکست، و گاه خشونت و بیپناهی میپردازند. شخصیتها اغلب در مرز میان امید و ناامیدی حرکت میکنند و روایتها با جزئیات دقیق و فضاسازی ملموس، تجربههای زیستهی آنها را بازتاب میدهند. نویسنده با پرهیز از قضاوت، صرفاً موقعیتها را روایت میکند و مخاطب را به تماشای زندگی شخصیتها دعوت میکند، بیآنکه پایانی قطعی یا قضاوتی روشن ارائه دهد.
چرا باید کتاب روایت های بی راوی را خواند؟
این کتاب با روایتهایی کوتاه و متنوع، تصویری از زندگی انسانهای معاصر را پیش چشم میگذارد؛ انسانهایی که درگیر دغدغههای روزمره، بحرانهای هویتی و روابط پیچیدهاند. هر داستان فرصتی است برای مواجهه با تجربههایی که شاید در زندگی روزمره کمتر به آنها توجه میشود. خواندن این مجموعه میتواند به درک بهتر احساسات، تنهاییها و امیدهای پنهان در دل جامعه کمک کند و مخاطب را به تأمل دربارهی موقعیتهای انسانی و اجتماعی وادارد.
خواندن کتاب روایت های بی راوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستان کوتاه معاصر فارسی، کسانی که دغدغههای اجتماعی و فردی دارند و دوست دارند با روایتهایی از زندگی واقعی و تجربههای انسانی روبهرو شوند، مناسب است؛ همچنین برای کسانی که بهدنبال نگاهی تازه به روابط انسانی و مسائل روزمرهاند، این مجموعه پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب روایت های بی راوی
«صبح آمدهای دفتر روزنامه دیدهای روی درش قفل زدهاند. یعنی پلمب. یعنی بیکاری. نمیدانستی، فکر نمیکردی مسئله میتواند اینقدر جدی باشد که بریزند دفتر روزنامه را هم پلمب کنند. متعجب، غمگین، ناامید برمیگردی. مدتی گیج و سرگردان. خیابانها را پیاده گز میکنی. بعد ماشین میگیری پرا خانهی سردبیر و تا برسی هم چند بار شمارهاش را میگیری؛ اما تنها صدایی که میشنوی صدایی است که میگوید: شخص مورد نظر در دسترس نمیباشد! میرسی. پیاده میشوی. زنگ خانهاش را میزنی. چند بار پشت هم. کسی جواب نمیدهد. هیچ. سکوت. سکوت. راهی را که آمدهای برمیگردی. روبهروی دفتر روزنامه کنار کیوسک روزنامهفروشی میایستی. پیادهرو شلوغ است. مثل همهی صبحهای پایتخت. مردم با سرعت میآیند و از مقابل چشمهایت میگذرند. برخی هم چند دقیقهای روبهروی کیوسک مکت میکنند. برای خریدن یا خواندن تیتر روزنامهها و بعد دوباره به راهشان ادامه میدهند تا در دهان ساختمانها, مغازههاء دفتر شرکتها و ادارات بلعیده و از نگاهات محو شوند. کنار کیوسک ایستادهای و چشم به در دفتر دوختهای و منتظر تا یکی بیاید و مثل تو به در بسته بخورد و بخواهد برگردد که بروی جلو یقهاش را بگیری بپرسی از این قضیه چه میداند.»
حجم
۸۴۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۶ صفحه
حجم
۸۴۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۶ صفحه