کتاب رویای عنکبوت ها
معرفی کتاب رویای عنکبوت ها
کتاب رویای عنکبوت ها نوشتهٔ شیرزاد حسن و ترجمهٔ عدنان هنرور است. انتشارات متخصصان این داستان کوردی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب رویای عنکبوت ها
کتاب رویای عنکبوت ها داستانی است که از مشخصههای آن، پیچدرپیچبودن و درگیرکردن خواننده با حوادث و صحنههای متفاوت و غیرقابلپیشبینی است که با موجی از کشمکشهای داستانسرایی همراه است. این ویژگیها اثر حاضر را برای خواننده جذاب و هیجانانگیز کرده است. جذابیت داستان حاضر، در قالب روایت جولان عشق و نفرت و بیتفاوتی در کشاکش زندگی و تصویرهایی از زندگی جانداران دیگر در قالب آرزو، امید، سرکوب عقدهها، خود را مینمایاند. این داستان در حالی آغاز میشود که راوی اولشخص آن میگوید، او همانی است که برای همیشه در رؤیا زندگی میکند. همیشه پیش از خواب دست به دعا بلند میکرد که ای خداوند رؤیاهای شیرین و پلید به دادم برس. او از خداوند میخواست که نیمنگاهی به اویِ تنها و محروم از زندگی بیندازد. او خود را بییار و همدم و همیشه تاریکبین و بدبین و ناامید میداند. این راوی کیست و مشکلش چیست؟
خواندن کتاب رویای عنکبوت ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر کوردستان و قالب داستان پیشنهاد میکنیم.
درباره شیرزاد حسن
شیرزاد حسن نویسنده، شاعر و مترجم معاصر کوردستان در سال ۱۹۵۱ میلادی در شهر اربیل به دنیا آمد. او در سال ۱۹۷۵ از دانشگاه بغداد با مدرک لیسانس زبان انگلیسی فارغالتحصیل شد و چندین سال بهعنوان دبیر انگلیسی به تدریس پرداخت. گفته شده است که شیرزاد حسن صاحب قلمی یاغی، با شکستن تابوها و محدودیتهای جامعهٔ سنتی، توانسته گوشههایی از اسباب درماندگی و عقبماندگیهای مردم و دردها و محنتهای لایههای فرودست اجتماع را آشکار سازد. او طی نیمقرن با نقد و به چالشکشیدن فرهنگها و سنتها و زندگی تودههای اسطورهاندیش و خرافهباور، نقد استبداد حکامی خودکامه و ستمگر، به این باور رسیده است که ترس و تردید از پرسیدن، از جمله دلایل عقبافتادگی خاورمیانه است.
نگاه خاص و زبان گویای این نویسنده آثارش را در چنان جایگاهی قرار داده است که امروزه او از مطرحترین نویسندگان در سطح جهان به شمار میآید؛ همچنین نخستین نویسندهٔ کورد است که به نشست نویسندگان اروپا دعوت و آثارش در آنجا تشویق شده است. او از اندیشمندان معاصر کورد است که در زمینههای متعدد فکری و فرهنگی، آموزشوپرورش، حقوق زنان، فعالیت کرده و همواره با نگاهی نقادانه جامعهای با مردمان دور از روابط درست عاطفی و انسانی را در نوشتهها و رمانهایش برجسته کرده است.
شیرزاد حسن بیش از ۲۰ کتاب در زمینههای شعر، داستان، رمان، نمایشنامه، روانشناسی، هنر، رسانه، جامعهشناسی و سیاست را از انگلیسی به کوردی ترجمه کرده است. از آثار این نویسندهٔ معاصر کورد میتوان به «رؤیای عنکبوتها»، «تنهایی»، «گل سیاه»، «حصار و سگهای پدرم»، «محله مترسکها»، «پهندشت غزالان کشته شده»، «مه بر فراز دره»، «پروانههای پیرِ شامگاهان»، «رؤیای عنکبوتها»، «زنی اَلکن»، «زنی بر فراز مناره»، «واپسین شب هبوط عیسی» و «چوبدستیهای موطن و واپسین زمزمههای من» اشاره کرد.
بخشی از کتاب رویای عنکبوت ها
«این بار خودم را در زیر سقفی کوتاه و کوچک میدیدم. اتاقکی که تمام گوشه و تمام سوراخهایش با تارهای عنکبوت تنیده شده بود. عنکبوتهای فراوان تلی درست کرده بودند که نمیدانستم پاهایم را کجا به زمین بگذارم. صدها عنکبوت خودشان را از سقف آویزان کرده بودند و با سر وصورت و موهای من ور میرفتند و انگاری جای بازی پیدا کرده بودند. از روی صورتم به پشت گردنم و بر روی شکم و پشتم تا لای پاهایم سر میخوردند. میخواستند چشم و گوشم را هم دربیاورند. جرئت نداشتم دهان باز کنم مبادا به دهانم بریزند و زبانم را ببرند. با جاروب از خودم دورشان میکردم و میخواستم آنها را بکشم که به ناگاه زیر سقف تبدیل به آسمان میشد و بهجای عنکبوتها، هزاران ستارهٔ ریزریز پایین میریختند. میخواستم زود تند سریع آن اتاقک را از هر چی عنکبوت کشته شده و خرده ستارهها پاک کنم؛ اما همگی سراب بود و رنج و تلاشی بیحاصل.
با کنار گذاشتن هر عکس و تابلو و گلدانی یا میز و صندلی، هزاران عنکبوت بیرون میجهیدند. تو هم ناگهان وارد میشدی و همه را میکشتی. مقوای پشت عکسها را خورده بودند. عکس یادگاری روز عروسیمان هرچند صاف و براق هم بود اما از ده جا کنده شده بود. بهقدری نازک شده بود که جرئت نکردیم آن را از قاب دربیاوریم و پاکش کنیم مبادا کاملاً پودر شود.
در این رؤیا من و تو جارو به دست، به راست و به چپ، سرگرم قلع و قمع عنکبوتها بودیم پس از کشتن آنها در کمال ناباوری هزاران اخترک ریز طلایی و نقرهای میباریدند. هر جاروب کوبیدنی، ریختن و خاموش شدن صدها ستارهٔ اتاقکمان را به همراه داشت بهطوری که آلونکمان را به غاری نیمهروشن تبدیل کرده بود. در عین حال صدها خفاش سرگرم خوردن هزاران عنکبوت بودند؛ اما واقعاً ستیز و مقاومت دلیرانهٔ عنکبوتها هم مثالزدنی بود. جنگی که تماماً مرا به وحشت انداخته بود. کمکم خفاشها گندهتر میشدند. بالهایشان انگاری خردلهای برگپهن هستند که با هر باد خوردنی، اخترکان دیگری هم فرو میریختند.»
حجم
۷۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۹ صفحه
حجم
۷۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۹ صفحه