
کتاب سیل سرشک
معرفی کتاب سیل سرشک
معرفی کتاب سیل سرشک
کتاب الکترونیکی «سیل سرشک» (ترجمهٔ کتاب «العبرات» مصطفی لطفی منفلوطی) با ترجمهٔ قاسم مختاری، محمود دهنوی و نوذر عباسی و به همت دانشگاه اراک منتشر شده است. این اثر مجموعهای از داستانهای کوتاه عربی قرن ۲۰ میلادی است که با نگاهی اجتماعی و انسانی به مسائل جامعه مصر و دغدغههای فردی و جمعی میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سیل سرشک
«سیل سرشک» مجموعهای از داستانهای کوتاه است که ریشه در تجربههای اجتماعی و فردی نویسنده دارد. مصطفی لطفی منفلوطی، نویسندهٔ مصری، در این کتاب با الهام از واقعیتهای تلخ و شیرین زندگی، به روایت سرگذشتهایی میپردازد که محوریت آنها غم، فقر، عشق، جدایی و امید است. این داستانها اغلب با اقتباس از ادبیات فرانسه و با رنگ و بوی فرهنگ عربی نوشته شدهاند. منفلوطی در آثارش، به ویژه در این مجموعه، نگاهی انتقادی به جامعهٔ زمان خود دارد و تلاش میکند با بیان رنجها و مصائب مردم، توجه خواننده را به مسائل اخلاقی و اجتماعی جلب کند. فضای کلی کتاب، آمیخته با احساسات انسانی و دغدغههای اصلاحطلبانه است و نویسنده با زبانی توصیفی و جزئینگر، به عمق عواطف شخصیتهایش نفوذ میکند. این کتاب در دورهای نوشته شده که مصر در حال گذار از سنت به مدرنیته بود و دغدغههای فرهنگی و اجتماعی در آن پررنگ است. مترجمان نیز با افزودن مقدمه و پاورقیها، زمینهٔ فهم بهتر متن را برای مخاطب فارسیزبان فراهم کردهاند.
خلاصه کتاب سیل سرشک
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!در «سیل سرشک»، داستانها با محوریت رنج، عشق و جدایی روایت میشوند. یکی از داستانهای برجسته، سرگذشت جوانی است که پس از مرگ پدر، تحت سرپرستی عمویش قرار میگیرد و با دخترعمویش پیوندی عمیق و عاطفی پیدا میکند. این رابطه، که میان دوستی و عشق در نوسان است، با مرگ عمو و تغییر رفتار خانواده به جدایی و اندوه میانجامد. جوان، ناامید و تنها، خانه را ترک میکند و در غربت و فقر روزگار میگذراند. پس از مدتی، با خبر بیماری دخترعمو مواجه میشود اما دیر میرسد و او را از دست میدهد. این داستان، با توصیف دقیق احساسات و خاطرات، به عمق اندوه و حسرت شخصیتها میپردازد.در داستان دیگری، مادری سالخورده پس از از دست دادن همسر و برادرش، تنها دلخوشیاش پسرش است. پسر برای یافتن دایی گمشدهاش به سفر میرود و در مسیر، با رنج غربت، اسارت و جدایی از مادر روبهرو میشود. روایت، سرشار از تصویرسازیهای احساسی و لحظات تلخ و شیرین است. داستانها اغلب با پایانی باز یا تراژیک، خواننده را به تأمل دربارهٔ سرنوشت انسان و ارزشهای اخلاقی دعوت میکنند. دغدغههای اجتماعی، نقد سنتها و تأثیر فرهنگ غربی بر جامعهٔ مصر نیز در لایههای مختلف روایتها دیده میشود.
چرا باید کتاب سیل سرشک را خواند؟
این کتاب با روایت داستانهایی از رنج، عشق، فقر و جدایی، تصویری ملموس از زندگی انسانها در جامعهای در حال تغییر ارائه میدهد. منفلوطی با پرداختن به احساسات عمیق شخصیتها و نقد اجتماعی، خواننده را به همدلی با دردها و امیدهای انسانها دعوت میکند. مطالعهٔ این اثر فرصتی است برای آشنایی با ادبیات داستانی عربی و دغدغههای فرهنگی و اخلاقی یک دورهٔ مهم تاریخی.
خواندن کتاب سیل سرشک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
«سیل سرشک» برای علاقهمندان به داستانهای اجتماعی، دوستداران ادبیات عربی و کسانی که به موضوعاتی مانند عشق، فقر، غربت و نقد سنتها علاقه دارند، مناسب است. همچنین دانشجویان رشتههای ادبیات و مطالعات فرهنگی میتوانند از این کتاب بهره ببرند.
فهرست کتاب سیل سرشک
- مقدمه مترجمان: معرفی نویسنده، آثار و ویژگیهای ادبی منفلوطی و زمینههای اجتماعی و فرهنگی داستانها.- داستان «شهدا»: روایت مادری که پس از از دست دادن همسر و برادرش، تنها دلخوشیاش پسرش است و پسر برای یافتن دایی گمشدهاش به سفر میرود؛ داستانی دربارهٔ فراق، امید و رنج غربت.- داستان «مکافات»: داستانی دربارهٔ پیامدهای اعمال و سرنوشت شخصیتها در مواجهه با مشکلات زندگی.- داستان «مجازات»: روایت دیگری از رنج و پاداش در زندگی انسانها.- داستان «قربانی»: داستانی دربارهٔ فداکاری و ازخودگذشتگی در شرایط دشوار.- یادداشتهای مارگارت: بخشهایی با نگاه تأملبرانگیز به زندگی و احساسات انسانی.- فهرست رماننویسان و داستانپردازان جهان عرب: معرفی نویسندگان برجسته و آثار مهم آنها.- فهرست نمایشنامهنویسان جهان عرب: مروری بر چهرههای شاخص این حوزه.- فهرست کتابهای مورد استفاده مترجمان: منابع و مراجع پژوهشی برای ترجمه و تدوین کتاب.
بخشی از کتاب سیل سرشک
«مدتی پیش در اتاق کناری خانهٔ من جوانی نوزده، بیست ساله سکونت داشت، گمان میکنم دانشآموز دانشسرا یا دبیرستانی در مصر بود؛ پیشتر او را از اتاق مطالعهام که نزدیک پنجرهٔ اتاقش بود، دیده بودم؛ جوانی لاغر، رنگپریده و افسرده که زیر روشنایی چراغ در گوشهای از اتاق کز کرده بود. گاهی کتابی میخواند یا در دفتری مینوشت. شعری از بر میکرد یا درسی را مرور میکرد. به کارهای او توجه چندانی نداشتم تا اینکه پس از چندی، در یک نیمهشب سرد زمستانی که به خانه برمیگشتم، برای انجام کاری وارد اتاق مطالعهام شدم؛ او را از بالا دیدم، به همان شکل زیر نور چراغ بر روی دفتری که روبرویش گشوده بود خم شده بود. به نظرم رسید به دلیل خستگی از درس و شبزندهداری آن گونه بر روی کتاب و دفترش افتاده خواب چنان بر چشمانش سنگینی میکرد که او را بر جایش میخکوب کرده بود و فرصت رفتن به رختخواب را از وی گرفته بود. همچنان در همان حال بود تا هنگامی که سرش را از روی دفترش برداشت. چشمانش خیس و اشکآلود بود، اشکهایش بر روی دفتر مقابلش ریخته بود و قسمتی از نوشتههایش را پاک کرده بود؛ به گونهای که جوهر روی برخی کلمات و جملات پخش شده بود. طولی نکشید که به خودش آمد، قلمش را به دست گرفت و به حال و هوای نوشتن بازگشت.»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۳۵ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۳۵ صفحه