کتاب کاربرد حیطه های شناختی - رفتاری در یادگیری دانش آموزان

کتاب کاربرد حیطه های شناختی - رفتاری در یادگیری دانش آموزان نوشته سجاد خلفی توسط انتشارات جالیز منتشر شده است. این کتاب اثری پژوهشی در حوزه‌ی روان‌شناسی تربیتی است که به بررسی نقش مؤلفه‌های شناختی و رفتاری در فرایند یادگیری دانش‌آموزان می‌پردازد. این کتاب با تمرکز بر نظریه‌ها و مدل‌های آموزشی به‌ویژه در سال‌های ابتدایی تحصیل تلاش می‌کند اهمیت آموزش موسیقی و تأثیر آن بر رشد شناختی، حافظه، دقت و تمرکز دانش‌آموزان را تحلیل کند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب کاربرد حیطه های شناختی - رفتاری در یادگیری دانش آموزان

کتاب کاربرد حیطه‌های شناختی-رفتاری در یادگیری دانش‌آموزان به بررسی پیوند میان نظریه‌های شناختی و رفتاری با فرایند یادگیری دانش‌آموزان می‌پردازد و جایگاه ویژه‌ای برای آموزش موسیقی در رشد ذهنی و مهارت‌های پایه‌ی دانش‌آموزان قائل است. سجاد خلفی، نویسنده‌ی کتاب، با استناد به پژوهش‌های داخلی و خارجی تأثیر آموزش موسیقی را بر حافظه‌ی کوتاه‌مدت، دقت و تمرکز دانش‌آموزان تحلیل می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه تلفیق هنر و آموزش می‌تواند به بهبود عملکرد تحصیلی و رشد همه‌جانبه‌ی کودکان کمک کند. 

سجاد خلفی در فضایی پژوهشی و تحلیلی به اهمیت سال‌های اولیه‌ی کودکی و نقش محیط آموزشی در شکل‌گیری شخصیت و توانایی‌های ذهنی می‌پردازد. او همچنین با مرور نظریه‌های روان‌شناسانی چون بلوم، پیاژه و گاردنر به طبقه‌بندی اهداف آموزشی در حیطه‌های شناختی، عاطفی و حرکتی اشاره می‌کند و جایگاه برنامه‌ریزی آموزشی را در نظام تعلیم‌وتربیت بررسی می‌کند. اثر حاضر در دوره‌ای نوشته شده که توجه به آموزش کیفی و غنی در مدارس به‌ویژه در مقطع ابتدایی بیش از پیش مورد تأکید قرار گرفته است.

خلاصه کتاب کاربرد حیطه های شناختی - رفتاری در یادگیری دانش آموزان

در کتاب کاربرد حیطه‌های شناختی-رفتاری در یادگیری دانش‌آموزان سجاد خلفی ابتدا اهمیت سال‌های ابتدایی زندگی کودک را در شکل‌گیری هوش و شخصیت بررسی می‌کند و باتکیه‌بر نظریه‌های روان‌شناسی رشد نشان می‌دهد که بخش عمده‌ای از توانایی‌های شناختی تا پیش از ورود به مدرسه شکل می‌گیرد. او تأکید می‌کند که کیفیت آموزش نه صرفاً محتوای درسی عامل اصلی پرورش استعدادهای کودک است و نقش مهمی در یادگیری مفاهیم و مهارت‌های پایه دارد. در ادامه به نقش فراشناخت و استراتژی‌های شناختی در یادگیری پرداخته می‌شود و بیان می‌شود که بسیاری از دانش‌آموزان با این مهارت‌ها آشنا نیستند و آموزش آن‌ها می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر تعمیم و کاربرد آموخته‌ها داشته باشد. بخش مهمی از کتاب به بررسی تأثیر آموزش موسیقی بر حافظه‌ی کوتاه‌مدت، دقت و تمرکز اختصاص یافته است و با مرور پژوهش‌های مختلف نشان داده می‌شود که دانش‌آموزانی که آموزش موسیقی دیده‌اند در مهارت‌های ذهنی و تحصیلی نسبت به سایرین عملکرد بهتری دارند. نویسنده با تحلیل داده‌های پژوهشی نتیجه می‌گیرد که آموزش موسیقی نه‌تنها به رشد هنری، بلکه به تقویت توانایی‌های شناختی و اجتماعی دانش‌آموزان کمک می‌کند و می‌تواند به عنوان ابزاری مؤثر در برنامه‌های آموزشی مورد توجه قرار گیرد.

چرا باید کتاب کاربرد حیطه های شناختی - رفتاری در یادگیری دانش آموزان را خواند؟

این کتاب با رویکردی تحلیلی به بررسی نقش مؤلفه‌های شناختی و رفتاری در یادگیری دانش‌آموزان می‌پردازد و اهمیت آموزش موسیقی را در رشد ذهنی و تحصیلی کودکان برجسته می‌کند. خواننده با مطالعه‌ی این اثر با نظریه‌های کلیدی روان‌شناسی تربیتی، طبقه‌بندی اهداف آموزشی و تأثیر محیط و برنامه‌ریزی آموزشی بر رشد همه‌جانبه‌ی دانش‌آموزان آشنا می‌شود. کتاب با ارائه‌ی شواهد پژوهشی دیدگاه تازه‌ای درباره‌ی تلفیق هنر و آموزش و اثرات آن بر حافظه، دقت و تمرکز ارائه می‌دهد.

خواندن کتاب کاربرد حیطه های شناختی - رفتاری در یادگیری دانش آموزان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران حوزه‌ی روان‌شناسی تربیتی، معلمان، مدیران آموزشی و والدینی که به‌دنبال راهکارهایی برای بهبود یادگیری و رشد ذهنی کودکان هستند، مناسب است. مطالعه‌ی این کتاب برای افرادی که دغدغه‌ی ارتقای کیفیت آموزش در مدارس ابتدایی و تأثیر آموزش هنر بر توانایی‌های شناختی دانش‌آموزان را دارند، مفید خواهد بود.

بخشی از کتاب کاربرد حیطه های شناختی - رفتاری در یادگیری دانش آموزان

«یکی از مهارت‌های جریانات شناختی، فراشناخت است که اولین بار توسط جان فلاول (۱۹۷۶) مطرح شد. از نظر او فراشناخت به دانش شخص در مورد جریان‌های شناختی خود او مربوط می‌شود و شامل به عمل درآوردن، منظم کردن و هماهنگ کردن این جریان‌هاست. پس آگاهی فراشناختی به معنای شناختن خود به عنوان یک موجود تفکرکننده است. این آگاهی نقش مهمی در دقت، حل مساله، کنترل خود، خودآموزی و تغییر رفتار دارد. دانش‌آموزان نیز با رشد خود مهارت‌هایی را برای سنجش خویش از نظر فهمیدن، مدت زمان لازم برای مطالعه یک موضوع، سازماندهی برنامه یادگیری و دستیابی به شیوه‌های موثر و مناسب آموختن فرا می‌گیرند. توانایی‌های فراشناختی آن طور که براون و همکاران (۲۰۰۳) مطالعه کرده‌اند در سنین پنج تا هفت سالگی بروز می‌کند و در سال‌های بعد گسترش می‌یابد. بنابراین از همان سال‌های پیش‌دبستانی می‌توان استراتژی‌های متناسب فراشناختی را به آنان آموزش داد.»