کتاب چرا به دیگران گوش نمی کنیم (خلاصه کتاب)
معرفی کتاب چرا به دیگران گوش نمی کنیم (خلاصه کتاب)
کتاب چرا به دیگران گوش نمی کنیم (خلاصه کتاب) نوشتهٔ کیت مورفی و ترجمهٔ گروه مترجمان شنیدار است. شنیدار نگار نوین این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر در باب گوشدادن است.
درباره کتاب چرا به دیگران گوش نمی کنیم (خلاصه کتاب)
کتاب چرا به دیگران گوش نمی کنیم (خلاصه کتاب) [You're Not Listening] بر این نکته تأکید کرده است که گوشدادن، به شناخت صحیح افراد کمک میکند. این کتاب همهٔ جوانب و جنبههای عمل گوشکردن را بررسی کرده است؛ از تأثیراتی که بر شناخت دیگران و خودمان میگذارد تا جنبههای روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی آن. نویسنده از علم عصبشناسی و روانشناسی کمک گرفته است تا ریشههای این عمل مهم را در کودکیمان بکاود. آیا رفتار والدین با کودکانشان در شنوندهبودن ما در بزرگسالی تأثیر میگذارد؟ آیا ترسها و نگرانیهای ما بر نحوهٔ گوشکردنمان تأثیر میگذارد؟ بهعقیدهٔ کیت مورفی، شنیدن با گوشکردن متفاوت است؛ گوشکردن مهارتی است که باید با تمرینات بیوقفه حاصل شود. گوشکردنِ فعال از کنجکاوی ما به شناخت دیگران نشئت میگیرد و به ما کمک میکند تا توانایی تحلیل و واکنش صحیح نشاندادن را در خود پرورش دهیم. این مسئله در تعاملات ما با دیگران و مهمتر از آن با خودمان تأثیر بهسزایی میگذارد. اگر به هر دلیلی برای مطالعهٔ این کتاب فرصت کافی در اختیار ندارید، خلاصهکتاب «چرا به دیگران گوش نمیکنیم؟» در دسترس شما قرار گرفته است.
خواندن کتاب چرا به دیگران گوش نمی کنیم (خلاصه کتاب) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب گوشدادن پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چرا به دیگران گوش نمی کنیم (خلاصه کتاب)
«"علم عصبشناسی گوشکردن"
یوری هَسون، عصبشناس، بعد از مشاهده اسکنهای ام.آر.آی در یک آزمایش، متوجه شد که هرقدر همپوشانی بین فعالیت مغزی گوینده و فعالیت مغزی شنونده بیشتر باشد، احتمال برقراری ارتباط میان آن دو بیشتر است.
یکی از آزمایشهای او که در دانشگاه پرینستون صورت گرفت بدین شرح بود:
افراد تحت مطالعه به فرد تحت مطالعه دیگری که صحنهای از سریال شرلوک را توضیح میداد گوش کردند. در طول زمان تجدید خاطره، امواج مغزی گوینده بسیار شبیه به زمانی بود که مشغول تماشای سریال بوده است. مغز شنوندهها نیز به محض شنیدن داستان، الگویی مشابه الگوی عصبی مغز گوینده را نشان داد.
مطالعهای دیگر که توسط محققین دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس و کالج دارتموث صورت گرفته است نشان میدهد مغز دوستان صمیمی هنگام تماشای کلیپهای کوتاه، واکنش مشابهی نشان میدهند. هرچه فعالیت مغزی افرادِ تحت مطالعه هنگام دیدن کلیپ در یک خط بود، مشخص میشد که این افراد رابطه نزدیکتری باهم دارند.
این آزمایشات نشاندهنده نوعی تأثیر و تأثر متقابلاند. از طرفی، این آزمایشات صحت این حقیقت را نشان میدهد که افرادی که حساسیتهای مشابه همدیگر دارند به همدیگر جذب میشوند. از طرف دیگر هم این نکته را آشکار میکند که کسی که به او گوش میکنیم، نحوه فکر و واکنش ما را شکل میدهد.
نهتنها مغز ما در لحظهای که کسی چیزی به ما میگوید با او همگام میشود، بلکه برداشتها و ارتباط حاصله بر نحوه پردازش اطلاعات بعدی مغزمان هم تأثیر میگذارد. هرچه بیشتر به صحبتهای فردی گوش کنیم (مثل دوست، همسر یا یکی از اعضای خانواده و...) و هرچه آن شخص بیشتر به شما گوش کند، احتمال اینکه ذهنهای شما شبیه به هم شود زیاد است.
اشتیاق نیز برای همگامسازی مغزمان یا برای ایجاد رابطه با شخصی دیگر بنیادی است و از زمان تولدمان آغاز میشود. در پایان سال اول زندگیمان براساس نحوه هماهنگ بودن والدین یا پرستارانمان با نیازهای ما، الگویی مبنی بر نحوه عملیشدن یک رابطه شکل میگیرد و نقشش در ذهنمان تثبیت میشود. بهتر بگوییم، توانایی ما برای ایجاد ارتباط یا نوع رابطهمان، بر اساس میزان همگامسازی ارتعاشات مغزی پرستار یا والدینمان با ما تعیین میشود.
نحوه ارتباط والدین و پرستار با کودک، تأثیر عمیقی بر روابط آینده او میگذارد. مثلاً ممکن است کودکی که توجه خیلی زیاد یا برعکس، خیلی کم از والدینش دریافت میکند، دچار «سبک دلبستگی اجتنابی ناامن» شود.
این افراد در تماممدت، نگران از دست دادن توجه و محبت دیگرانند. این افراد به محض اینکه روابطشان صمیمی شود، رابطه را ترک میکنند و چون نمیخواهند ناامید یا مضطرب شوند بهنوعی در برابر گوشکردن مقاومت میکنند. این افراد به روشی غیرمنطقی و آشفته، رفتارهایی مضطرب و اجتنابی از خود نشان میدهند.
در دهههای اخیر، برنامههایی سازمان یافتهاند که کمبود سازگاری یا همگامی بین والدین و کودک را مورد توجه قرار میدهند. این برنامهها از استراتژیهای مداخلهای مانند دایره امنیت، مداخله مبتنی بر دلبستگی گروهی، وابستگی و توجه زیستی – رفتاری استفاده میکنند. این برنامهها به والدین میآموزند که چگونه پیش از اینکه الگوهای عصبی ناکارآمد وارد مغز درحال رشد کودک شود و پیش از آنکه کودکان رویکردهای اضطرابی و اجتنابی را پیش بگیرند به آنها گوش کنند. به نقل از میریام استیل، پروفسور روانشناسی، «آنچه ما در این برنامهها دنبال میکنیم، به نوعی معجزهای در تعامل والدین و کودکان است. آن لحظه دلبستگی، همدلی و درک حتی اگر کوتاه باشد، در ذهن والدین و فرزند خواهد ماند و ممکن است در موقعیت دیگری هم آنها را وادار به گوش کردن کند.»»
حجم
۲۱٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۲ صفحه
حجم
۲۱٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۲ صفحه