دانلود و خرید کتاب درودگر جان گوردون ترجمه صادق شیخ الاسلامی

معرفی کتاب درودگر

کتاب درودگر نوشتهٔ جان گوردون و ترجمهٔ صادق شیخ الاسلامی است. انتشارات ابوعطا این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی داستانی درباره بزرگترین راهبردهای موفقیت است.

درباره کتاب درودگر

کتاب درودگر یک داستان الهام‌بخش و آموزنده است که دربارهٔ اهمیت روابط فردی و تعاملات انسانی در زندگی شخصی و حرفه‌ای بحث می‌کند. روایت داستان دربارهٔ مردی است که به دنبال تعادل و معنا در زندگیش می‌گردد و در این مسیر با یک نجار آشنا می‌شود. این نجار با مهارت خود نه تنها در ساختن چیزهای فیزیکی بلکه در ساختن روابط و زندگی بهتر، به مرد کمک می‌کند. این کتاب بر اهمیت اصولی مانند عشق، خدمت به دیگران، همدلی، و تعهد به بهبود خود و دیگران تأکید دارد. داستان به گونه‌ای طراحی شده است که خوانندگان را تشویق می‌کند تا دیدگاه‌هایشان را به موفقیت و رضایت زندگی تغییر دهند و بر ارزش‌های پایدار تمرکز کنند. درودگر با آوردن مثال‌های ملموس و پرمعنا، راهکارهایی را ارائه می‌دهد که می‌تواند باعث تغییرات مثبتی در زندگی خوانندگان شود.

خواندن کتاب درودگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب درودگر

«فرداي آن روز، مايكل كه مي‌كوشيد به توصيه‌ي دكتر عمل كند، فقط به مطالعه و تماشاي تلويزيون مشغول شد. به سارا چيزي نمي‌گفت، اما مردن را به استراحت ترجيح مي‌داد. تازه، حتي تصور اينكه سارا به تنهايي شركت را اداره كند آزارش مي‌داد. آخر، از همان آغاز كار همه‌چيز را با هم انجام داده بودند و فرقي نمي‌كرد چقدر كار در رابطه با مدرسه، ورزش و فعاليت‌هاي بچه‌ها بايد انجام مي‌شد. هيچ‌يك از اين دو، تاكنون حتي يك روزِ كاري را هم از دست نداده بودند. او مي‌دانست كه سارا بي‌ترديد قابليت اداره‌ي شركت را داشت. او مغز متفكر در پسِ نرم‌افزار و خدماتي بود كه شركت ارائه مي‌داد و بيشتر وقت‌ها اگر مايكل زود كار را ترك مي‌كرد تا تيم بسكتبال خردسالان را كه دخترش در آن بازي مي‌كرد مربيگري كند، سارا بود كه همه‌ي امور را مي‌گرداند، اما مايكل نيروي محركه در پس رشد درآمدها و كسب‌و‌كارشان بود؛ همچنين او علت اصلي گسترش انفجاري شركت‌شان؛ يعني، پيوند اجتماعي، در طي سال گذشته بود. او و سارا چند سال در كسب‌وكار‌هاي نوپاي فن‌آوري سپري كرده بودند تا سرانجام مصمم شدند كه با هم دست به برپايي بنگاهي براي كسب‌وكار بزنند. حس هراسناكي داشت، چراكه مي‌دانستند آينده و خانواده‌شان به «پيوند اجتماعي» وابسته است و مايكل عزم خود را جزم كرده بود كه اين حركت را به موفقيت برساند.

اما اكنون نيرومندترين ويژگي‌هاي شخصيتي‌اش يعني اراده، اخلاق حرفه‌اي و اشتياقش، داشتند سلامتش را تحت تأثير قرار مي‌دادند و او نمي‌دانست چه‌كار كند. حس پرتابگر بيس‌بالي را داشت كه به او گفته باشند ديگر نمي‌تواند از پرتاب‌هاي تند و محكم استفاده كند. مي‌خواست بي‌درنگ به سر كار برگردد اما سارا اجازه نمي‌داد. به او گفته بود اگر اين كار را بكني طلاق خواهم گرفت. مي‌گفت: «چند هفته كاركردن يا نكردن روي كسب‌وكارمان تأثير سرنوشت‌سازي ندارد اما براي سلامتي‌ات بسيار مهم است.»

مايكل كه نمي‌توانست نظر سارا را عوض كند اوقاتش را صرف ورجه وورجه كردن در خانه مي‌كرد و مي‌كوشيد استراحت كند و مي‌دانست كه اينكاره نيست. جلوي تلويزيون صفحه‌تخت اتاق نشيمن ايستاد، روي كاناپه نشست و به ميز تلويزيوني انديشيد كه سارا مي‌خواست بسازد. براي نخستين بار مي‌توانست آن را پيش چشمان خود مجسم كند. نخست به اين فكر افتاد كه خودش آن را بسازد، اما طولي نكشيد كه از اين فكر خنده‌اش گرفت. پدرش هميشه مي‌گفت كه مايكل بهتر است كلي پول در بياورد چون بايد يك نفر را استخدام كند تا وسايل خانه‌اش را تعمير كنند. در اين زمينه، مايكل اقدام بهتري كرده بود: با زني ازدواج كرد كه استادي زبردست بود و مي‌توانست وسايل را تعمير كند. پدر سارا مكانيك و برادرانش لوله‌كش بودند و اگر چيزي در خانه خراب مي‌شد بچه‌ها به‌جاي مراجعه به مايكل سراغ او مي‌رفتند. اما ساختن ميز تلويزيون فراتر از مهارت‌هايش بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۹۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

حجم

۸۹۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
۲۸,۸۰۰
۶۰%
تومان