کتاب دردونه جمال باجی
معرفی کتاب دردونه جمال باجی
کتاب دردونه جمال باجی نوشتهٔ علی دین محمد است. نشر زرین اندیشمند این رمان معاصر ایرانی و تاریخی را منتشر کرده است.
درباره کتاب دردونه جمال باجی
کتاب دردونه جمال باجی دربردارندهٔ یک رمان معاصر و ایرانی و تاریخی است که ۲۶ فصل دارد. نویسنده در ابتدای این کتاب توضیح داده است که این کتاب داستانی از تاریخ و زندگی گذشتهٔ مردم ایرانزمین است. داستان «دُردونهٔ جمالباجی» برابر است با روایت و تعریف بخشی از زندگی مردم در دوران قاجار که همخوانی و همنوایی با دغدغههای نویسنده و دوران امروز ما دارد. علی دین محمد اعتقاد دارد حفظ شرافت و انصاف در زندگی ارجحیت مطلق دارد بر حرص و طمع در مال اندوزی و قدرتطلبی. این نویسنده باور دارد که اشرف مخلوقات بودن لزوماً برای تمام انسانهای پیش، اکنون و پس در تاریخِ آفرینش مصداق ندارد. تاریخ و روزگار چه بسیار انسانهایی را دیده و تجربه کرده که دونصفتان خلقت بودهاند. او گفته است که ارزش و بهای آدمیت به تفکر و رفتار و اخلاق و زبان اوست و نه به مقدار ثروت و مالکیت و نفوذ قدرتش.
این رمان تاریخی بر اساس مطالعات بخشهایی از تاریخ و مرور برخی سرگذشتهای واقعی مردم دوران قاجار نوشته شده است، اما اصراری بر صحتوسقم یا اعتبار همهٔ وقایع و حوادث آن نیست و برهان و دلیل معتبری هم اگر در لابهلای نوشتهها وجود داشته باشد، شخصاً برای نویسنده قابل اعتنا و اتکا بوده و عقیده و نظر خود را بر اساس آنها پایه گذاشته است. برخی از اشعار و تصنیفهای شیرازیِ به کار گرفتهشده در لابلای این اثر، اگر چه مربوط به دهههای پس از دورهٔ سلسلهٔ قاجار است و در زمان اتفاقات این داستان بین فرهنگ و ادبیات فولکوریک مردم ولایت فارس وجود نداشته، اما بهلحاظ محتوای پرنَغز و مفاهیم زیبایش در گویش و همچنین آشنایی مردم با فرهنگ استان فارس و شیرازیها، نویسنده بنا بر ذوق قلم، صلاح دیده است برای جذابیت اثر از آنها استفاده کند.
خواندن کتاب دردونه جمال باجی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان تاریخی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دردونه جمال باجی
«در همین زمان در تهران، خبر باردار شدن یکی از زنان صیغهای شاه بنام امینه اقدس که سالها اجاقش کور بود و بچهدار نمیشد، ولولهای در کاخ شاهی میاندازد. زنان و دختران و کنیزان و خواجگان حرمسرا از شنیدن خبر چنان متعجب شدند که انگار خبر زاییدن یکی از خواجگان را شنیده باشند.!
آنچه که مسلم و معلوم بود، امینه اقدس شش سال پیش طی یک صیغه نود و نه ساله به عقد شاه در آمده و تا بحال حتی حالات یک زن باردار را نیز تجربه نکرده و از شرم اجاق کوری خود کمتر بین اعوان و انصار اندرونی حرمسرا هویدا میشد. با اینکه طبق دستور ناصرالدین شاه در منطقه دوشان تپه خانه مجلّل و بزرگی برایش فراهم کرده بودند و هر گاه شاه برای شکار یا تفریح و هواخوری به آن منطقه میرفت، چند روزی را میهمان امینه اقدس میشد، اما ناامیدی از بارداری و صاحب فرزند شدن، این زن تنها را منزوی و افسرده کرده بود.
امینه اقدس دهها بار دستاویز رمالان و دعانویسها و حکیمان شده و انواع و اقسام طلسم و جادو و اعمال دعاهای خاصه و مصرف داروها و دمنوشهای جور واجور را مو به مو اجرا کرده بود. اما هیچ افاقه و تاثیری نداشت و کمکم بخود قبولانده که زنی نازا و سیاه بخت است. اما از دیشب که سر به بالین گذاشت، تهوع و دل درد و آشوبی در بطن خود احساس کرد که معالجات اولیه و خوردن چای نبات و دمنوش اسطوقدوس و هفت گیاه تاثیری نداشت و ناچار حکیم به بالینش آمده و با گرفتن نبض و رویت صورت امینه اقدس که چونان سیب سرخی شده بود، نوید بارداری و بچهدار شدن به او میدهد...
با شنیدن این حرف از زبان حکیم، رعشه و لرزشی در وجود امینه اقدس بوجود آمد که بیم سنکوب و سکته کردن او رفته، سریع کلفتها به پاشوره و مالش دست و پایش پرداخته و حکیم نیز معجونی آماده زیر بینی او میگیرد تا....
خبر به دربار و شاه میرسد. شاه چنان به شوق و اشتیاق میآید که فیالفور یک قطعه الماس تراشیده بهمراه حکیم معتبر و چند کنیز به نشانه قدردانی و مراقبت ویژه برای امینه اقدس میفرستد.»
حجم
۴۱۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۲۲ صفحه
حجم
۴۱۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۲۲ صفحه