
کتاب فرونشست آن زدگان
معرفی کتاب فرونشست آن زدگان
کتاب الکترونیکی «فرونشست آنزدگان» نوشتهٔ سارا رشیدی را نشر زرین اندیشمند منتشر کرده است. این اثر در دستهٔ داستانهای فارسی معاصر قرار میگیرد و با روایتی متفاوت، به زندگی شخصیتهایی میپردازد که در مرز میان مرگ و زندگی، در فضایی برزخی و نمادین گرفتار شدهاند. روایت کتاب، دغدغههای وجودی، رنجهای فردی و اجتماعی و تلاش برای یافتن معنا در جهانی پر از ابهام را به تصویر میکشد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب فرونشست آن زدگان
«فرونشست آنزدگان» اثری داستانی است که با ساختاری چندلایه و فضایی سوررئال، تجربههای ذهنی و عینی شخصیتهایی را روایت میکند که پس از مرگ یا در آستانهٔ آن، در محیطی برزخی و نمادین گرفتار شدهاند. سارا رشیدی در این کتاب، با بهرهگیری از عناصر رئالیسم جادویی و فضاسازیهای خاص، مرز میان واقعیت و خیال را کمرنگ کرده است. روایت کتاب از زاویهٔ دید شخصیت اصلی، مها، پیش میرود و مخاطب را با چالشهای روانی، اجتماعی و فلسفی او همراه میکند. داستان در بستری از نمادها و نشانهها شکل میگیرد و به موضوعاتی چون خودکشی، گناه، رستگاری، هویت و سرنوشت میپردازد. قالب کتاب، رمان است و ساختار آن با پردهبندی و روایتهای درونی و بیرونی، فضایی پرتنش و پررمزوراز را خلق کرده است. نویسنده با استفاده از دیالوگهای کوتاه، توصیفهای موجز و صحنهپردازیهای تودرتو، جهانی را به تصویر کشیده که در آن شخصیتها برای یافتن معنا و رهایی، دستوپنجه نرم میکنند.
خلاصه داستان فرونشست آن زدگان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «فرونشست آنزدگان» با مها، شخصیت اصلی، آغاز میشود که خود را در فضایی برزخی و ناشناخته مییابد؛ جایی میان بهشت و جهنم که گروهی از انسانها با هویتهای پنهان و گذشتههای مبهم، در آن محبوس شدهاند. مها، که با تجربههای تلخ زندگی و تصمیم به خودکشی به این فضا رسیده، در کنار دیگر شخصیتها مانند بیست، چهار، هجده و بیستوسه، درگیر قواعد و مناسباتی میشود که هرکدام بازتابی از رنجها و گناهان گذشتهشان است. در این محیط، افراد با لباسهایی یکسان و نقابهایی بر چهره، هویت خود را پنهان میکنند و تنها با شمارههایی شناخته میشوند. بهشتیان و جهنمیان، دو گروه اصلی این فضا هستند که جایگاهشان بر اساس اعمال گذشته و قضاوتهای جمعی تعیین میشود. مها و دیگر جهنمیان، برای رسیدن به تختهای بهشتی و رهایی از عذاب، باید در حلقهای بیپایان دور کلمهٔ «جهنم» بچرخند و امید به بخشش داشته باشند. در طول روایت، گذشتهٔ مها و دیگر شخصیتها بهتدریج آشکار میشود؛ خاطرات تلخ، تجربههای خشونت، تجاوز، ناکامیهای شغلی و خانوادگی و احساس گناه، هرکدام بخشی از هویت آنها را شکل داده است. مها در تلاش برای یافتن معنا و رهایی، با دیگران وارد تعامل میشود و در این مسیر، با مفاهیمی چون بخشش، حقیقت، هویت و رستگاری مواجه میگردد. داستان با فرازونشیبهای روانی و اجتماعی شخصیتها پیش میرود و فضای برزخی، بستری برای بازنگری در زندگی و مرگ آنها فراهم میکند، بیآنکه پایانی قطعی یا راهحلی روشن ارائه دهد.
چرا باید کتاب فرونشست آن زدگان را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی متفاوت و فضایی نمادین، تجربههای انسانی را در مرز میان زندگی و مرگ به تصویر میکشد. «فرونشست آنزدگان» به موضوعاتی چون هویت، گناه، رستگاری، خودکشی و معنای زندگی میپردازد و با شخصیتپردازیهای چندلایه، مخاطب را به تأمل دربارهٔ سرنوشت، انتخابها و پیامدهای آنها دعوت میکند. روایت کتاب، مرز واقعیت و خیال را درهم میشکند و با استفاده از عناصر سوررئال و نمادین، فضایی خلق میکند که در آن هر شخصیت با گذشته و رنجهای خود روبهرو میشود. مطالعهٔ این اثر، فرصتی برای مواجهه با دغدغههای وجودی و اجتماعی معاصر است و میتواند نگاه تازهای به مفاهیم مرگ، زندگی و رهایی ارائه دهد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معاصر فارسی، دوستداران روایتهای سوررئال و نمادین و کسانی که دغدغههایی دربارهٔ هویت، مرگ، رستگاری و معنای زندگی دارند، مناسب است. همچنین مطالعهٔ آن به کسانی که به دنبال تجربهٔ داستانهایی با فضای روانشناختی و اجتماعی متفاوت هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب فرونشست آن زدگان
«این کلمه روی دیوار نقرهای خراش داده شده بود. هشت تخت بهشتی زیر آن اشغال بودند. بهشتیها شانه به شانهی هم نشسته و به شادی میخندیدند. کلماتی میانشان جریان داشت که هر لحظه بیش از پیش قدرت میگرفت و آنان را در یک روز اخیر وادار به خنده می کرد. دوباره. دوباره، دوباره. «مها» بیش از پیش در میان فشار جمعیت گیر کرد به آرامی قدمهایش به جلو ساییده میشدند. هر چند به کندی ولی باز در حرکت بوده از جلو و عقب توسط مردم منگنه میشد. چپ و راست باز بود اما انتخاب این مسیر برای هیچکس از جمله او عاقلانه نبود. صف سی و یک نفره که در امتداد واگنهای انسانیش حرکت میکرد به راست منحرف شد. برای بار هزارم به دور تاق نقرهگون پیچید. هميشه در این قسمت حرکتها کند میشد تا آنان بهتر بتوانند حسرت چیزی که هستند را بخورند؛ شمالی، در این بخش هشت تخت کروی چیده شده و بهشتیان در امنیت و راحتی رویشان تکیه زده بودند. صف به سرعت پیچش دیگری پیدا کرد مها از صف جدا شد، نفهمید که کی این اتفاق افتاد و او را در گیجی و منگیش زمین زد. «جپنم» روی کف زمين و درون حلقهی جهنمیان اين کلمه خراش داده شده بود بزرگه بزرگتر از کلمهی بهشت طوری که هر کس همواره تلاش میکرد با قدمهای آهسته دور آن حلقه زند بدون اینکه لحظهای برخورد با آن را متصور شود. حال مها دقيقا روی آن افتاده بوده میدانست که کلمه بر روی نقاب سیاهش برای همگان نقش انعکاس بسته.»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۸۵ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۸۵ صفحه