کتاب پینوکیو

کتاب پینوکیو نوشتۀ سی. کلدی با ترجمۀ رضوانه سیدعلی در نشر مهاجر به چاپ رسیده است.

درباره کتاب پینوکیو

وقتی اسم پینوکیو را می‌شنوید یا چه می‌افتید؟ برای همۀ ما این نام یادآور عروسکی چوبی است که دروغ می‌گوید و با هر بار دروغ گفتن دماغش دراز می‌شود. در این داستان هم قرار است با یک عروسک چوبی به نام پینوکیو آشنا شوید. عروسکی احمق و نادان که باید زندگی صحیح و کار کردن را یاد بگیرد. قبل از اینکه به وجود بیاید این آقای آنتونیوی نجاری بود که اولین بار با یک تکه چوب سخن‌گو مواجه می‌شود و از ترس او را بیرون می‌اندازد. کسی که او را گرفت پدر ژپتو بود. او عاشق منبت‌کاری است و پینوکیو را می‌سازد و پدر او می‌شود. این وسط یک جیرجیرک سخن‌گو وجود دارد. موجود عاقلی که سعی می‌کند پینوکیو را راهنمایی می‌کند. این داستان را به کمک تصاویر جذاب آن در هر صفحه بخوانید و لذت ببرید.

خواندن کتاب پینوکیو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به کودکان دوستدار کتاب‌های داستان به‌ویژه داستان‌های فانتزی و تخیلی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب پینوکیو

«ساختن پاها و انگشتان هنوز مانده بود. همین که ژپتو کار ساخت انها را به پایان رساند، پینوکیو با پا نوک دماغ پیرمرد کوبید. او می‌خواست پینوکیو را تنبیه کند ولی خودش را کنترل کرد و او را روی زمین گذاشت تا به او راه رفتن یاد بدهد. کمی که از خشکی پاهایش کم شد، شروع به دویدن در اتاق کرد. او به طرف در خانه رفت و با یک جست به داخل کوچه دوید. ژپتوی بیچاره، به دنبال او می‌دوید ولی نمی‌توانست به پینوکیو برسد.»