
کتاب زمستان آن سال
معرفی کتاب زمستان آن سال
کتاب زمستان آن سال نوشته شایان شفایی مقدم که توسط نشر شالگردن منتشر شده، مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی معاصر است که به دغدغهها و تجربههای انسان معاصر میپردازد. این اثر با روایتهایی متنوع، زندگی شخصیتهایی را به تصویر میکشد که هرکدام با مسائل و بحرانهای خاص خود روبهرو هستند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زمستان آن سال
کتاب زمستان آن سال، مجموعهای از داستانهای کوتاه است که در سال ۱۴۰۲ منتشر شده و فضای داستانها عمدتاً در بستر زندگی شهری و روزمرهی ایرانیان معاصر شکل میگیرد. شایان شفایی مقدم در این مجموعه، شخصیتهایی را به تصویر میکشد که با چالشهای عاطفی، اجتماعی و اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند. روایتها اغلب از زاویهی دید اولشخص یا سومشخص محدود به ذهن شخصیتها است و دغدغههایی چون تنهایی، شکست، امید، جدایی و جستوجوی معنا در زندگی را دنبال میکند. داستانها در بازههای زمانی مختلف، از گذشته تا اکنون، حرکت میکنند و گاه با ارجاع به خاطرات یا اسطورهها، لایههای عمیقتری از تجربهی انسانی را آشکار میسازند. این مجموعه با نگاهی موشکافانه و گاه تلخ، به لحظات کوچک و بزرگ زندگی میپردازد و تصویری از انسان معاصر و دغدغههایش ارائه میدهد.
خلاصه داستان زمستان آن سال
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
در مجموعهی زمستان آن سال، هر داستان به گوشهای از زندگی شخصیتهایی میپردازد که درگیر بحرانهای فردی یا جمعی هستند. داستان «پاداش سنمار» با روایت رابطهی کیمیا و کیابد، بهتدریج از امیدهای جوانی به فرسودگی و تردیدهای زندگی مشترک میرسد. مرگ یک پرنده، تنهایی و بیمعنایی را در زندگی یک استاد دانشگاه به تصویر میکشد که با مرگ نمادین یک کبوتر، به پوچی و خستگی خود پی میبرد. در دوچرخهسوار، خاطرات کودکی و حسرتهای بزرگسالی در هم میآمیزد و شخصیت اصلی با گذشتهی خود روبهرو میشود. داستانهایی مانند اعمال شاقه و مرد خسته و بازنده، به فشارهای اقتصادی، فرسودگی شغلی و بحرانهای خانوادگی میپردازند. روایتها اغلب با لحنی تلخ و واقعگرایانه، به بنبستها و امیدهای کوچک شخصیتها اشاره دارند. در برخی داستانها، مانند «امالمساحی» عناصر وهم و اسطوره وارد روایت میشوند و مرز واقعیت و خیال را محو میکنند. مجموعه، تصویری از انسانهایی ارائه میدهد که در میانهی رنج، جدایی، امید و خاطره، بهدنبال معنایی برای زیستن هستند.
چرا باید کتاب زمستان آن سال را خواند؟
این مجموعه با روایتهایی کوتاه و متنوع، تجربههای انسانی را در موقعیتهای گوناگون بررسی میکند و به دغدغههایی چون تنهایی، شکست، امید و جستوجوی معنا میپردازد. داستانها با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره و بحرانهای شخصی، امکان همذاتپنداری را برای خواننده فراهم میکنند و تصویری ملموس از انسان معاصر ارائه میدهند.
خواندن کتاب زمستان آن سال را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب زمستان آن سال برای علاقهمندان به داستان کوتاه فارسی، کسانی که دغدغههای اجتماعی و فردی دارند و افرادی که به روایتهای واقعگرایانه و گاه تلخ از زندگی معاصر علاقهمندند، مناسب است.
بخشی از کتاب زمستان آن سال
«کیمیا و کیابد هر دو دانشجوی رشتهی معماری بودند و از همان دورهی کارشناسی با یکدیگر همکلاسی و آشنا شدند. کیمیا در پروژههای همکلاسیاش، کیابد، نقش بهسزایی را ایفا میکرد. خرداد بود روز گرم و بهاری. هنگامی که خورشید در دل آسمان لم داده بود و با پرتو زرینش آسمان و زمین را رنگ میکرد. آزمونها پایانترم هم آغاز شده بودند. کیابد با پوشهی سبزرنگی داشت خودش را زیر سایهی سرو جلو دانشکده باد میزد و منتظر کیمیا بود که از جلسهی آزمون بازگردد؛ به ساعتمچی بند چرمی قهوهیی رنگش مینگریست. انگار همهی زمانهای جهان را در آن صفحهی گرد و شیشهیی ریخته بودند. کیمیا از پلههای دانشکده پایین آمد و با دست راستش سایهبانی بالای ابروهایش ساخت و هر دو چشمش را کوچک و جمع کرد و در اطراف دانشکده چرخاند. پسری، با پیراهن جگری ساده و شلوار کرمی کتان و کفش قهوهیی قایقرانی. دست راستش را بلند کرد و چهار انگشتش را در هوا بالا و پایین کرد. هر دو شانهبهشانهی همدیگر سمت در اصلی دانشگاه میرفتند که کیمیا کولهپشتی قهوهییرنگ پسر را گرفت و آهسته کشید و بیهیچ زمینهچینی و مقدمهیی گفت: - میگذاری توی ساختن خانه و زندگی مشترکمان هم کمکت کنم؟ - بیا باهم برویم زیر یک سقف.»
حجم
۵۶۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۵۶۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه