کتاب زندگی ماریان
معرفی کتاب زندگی ماریان
کتاب زندگی ماریان نوشتهٔ پی یر دو ماریوو و ترجمهٔ نسرین حلالی است. نشر ثالث این رمان فرانسوی را منتشر کرده است؛ رمانی که در قرن ۱۸ میلادی نوشته شده است.
درباره کتاب زندگی ماریان
کتاب زندگی ماریان دربردارندهٔ یک رمان فرانسوی است که داستان زنی میانسال را در بر گرفته است. این زن ماجرای زندگی خود را برای یکی از دوستانش نقل میکند. داستان این رمان در سال ۱۶۹۰ میلادی اتفاق میافتد. «ماریان» نام زنی است که نویسندهٔ کتاب حاضر، پی یر دو ماریوو نوشتههایی از او را توسط یکی از دوستانش که آنها را در جایی مبهم و رهاشده یافته، به دست آورده و تصمیم گرفته آنها را به چاپ برساند؛ بنابراین داستان پیش رو بر اساس واقعیت نوشته شده است. نشر ثالث این رمانِ چندفصلی را در سال ۱۳۹۳ منتشر کرده است.
خواندن کتاب زندگی ماریان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۱۸ فرانسه و قالب رمان بر اساس واقعیت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زندگی ماریان
«مادام، زمانی طولانی است که منتظر ادامهٔ ماجراهای زندگیام هستید. پس محض خاطر شما، موضوع را بیمقدمه ولی با گفتن کمی جزئیات شروع میکنم، میبینید که اینکار محال است. به هرحال شما را از خواندن مقدمه معاف میکنم. البته خواهید گفت، نه کاملاً. چون که همین به نوعی مقدمه است. بسیار خوب، دیگر حرفی نمیزنم.
همانطور که به یاد دارید، دوست راهبهام سرگذشتش را شرح میدهد.
«ماریان عزیزم، شما خود را بدبختترین موجود روی زمین میدانید. ولی جداً دلم میخواهد این طرز تفکرتان عوض شود، چون این بدبختی دیگری است که برای خود فراهم میکنید. دخترم، البته میدانم که مشکلات شما کم نبودهاند، ولی بدبختی انواع مختلف دارد و با همهٔ آنها مواجه نشدهاید. حداقل بخشی از آن مربوط به دوران کودکیتان است. آن زمان که واقعاً نیاز به دلسوزی داشتید و از آنچه که از دست دادید، لذت و بهرهای نبردید. میتوان گفت که تجربه زیادی از کمبودهایی که احساس نمودید، کسب کردهاید. میگویید نمیدانم زندگیام را مدیون چه کسی بدانم. همه فامیل دارند و من ندارم، اینرا میپذیرم، ولی چون هیچوقت طعم شیرین آن را نچشیدهاید، سعی کنید به خود بگویید، من آن امتیازی را که دیگران دارند، ندارم. ولی هرگز نگویید، من از همه بدبختترم. به علاوه به دلایلی که موجب تسلای شما میشوند، فکر کنید. ماریان، داشتن شخصیتی خوب، طرز فکری معقول و روحی پرهیزکار، بیش از داشتن پدر و مادر ارزش دارند و این همان چیزی است که بسیاری از زنان فاقد آنند. ولی شما به سرنوشت آنان غبطه میخورید، درحالیکه بهتر بود آنها حسرت چنین سرنوشتی را داشته باشند. تقدیر شما همین است و با داشتن چهرهای ملیح و دوستداشتنی که دلها را ربودهاید، حداقل یک مادر مهربان مانند مادری که از دست دادید، پیدا میکنید. خوب، بر فرض، که پدر و مادر داشتید، ولی آیا مطمئنید که با آنها خوشبخت بودید؟ افسوس دخترم، هیچ موقعیتی نیست که مصون از بدبختی باشد. فقط کافی است انسان به دنیا بیاید تا بازیچهٔ بدترین حوادث شود. من که مانند شما یتیم نبودم فکر میکنید از نظر خوشبختی سهم بیشتری از شما داشتم؟ با گفتن سرگذشتم خواهید دید که خیر، خوشبخت نبودهام. البته اگر بخواهید مختصر میگویم.»»
حجم
۵۲۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۳۰ صفحه
حجم
۵۲۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۳۰ صفحه