دانلود و خرید کتاب پنج آرزوی آقای موری مک براید جو سیپل ترجمه مهدی گازر
تصویر جلد کتاب پنج آرزوی آقای موری مک براید

کتاب پنج آرزوی آقای موری مک براید

نویسنده:جو سیپل
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب پنج آرزوی آقای موری مک براید

کتاب پنج آرزوی آقای موری مک براید نوشتهٔ جو سیپل و ترجمهٔ مهدی گازر و ویراستهٔ مهدی سجودی مقدم است. انتشارات مهراندیش این رمان معاصر آمریکایی را منتشر کرده است.

درباره کتاب پنج آرزوی آقای موری مک براید

کتاب پنج آرزوی آقای موری مک براید برابر با یک رمان معاصر و آمریکایی و اولین رمان جو سیپل است که در سال ۲۰۱۸ میلادی توسط جوایز Maxy به‌عنوان کتاب سال و توسط جوایز داستانی آمریکا، فینالیست جایزه انتخاب شد. این رمان که ۴۹ فصل دارد، داستانی صمیمانه و جذاب از دو انسان از دو نسل کاملاً متفاوت دانسته شده است که در یک چیز مشترکند؛ مرگ در کمینشان نشسته است. «موری مک‌براید» که ۱۰۰ سال دارد، به‌خاطر کهولت و بیماری ریویْ چیزی تا پایان زندگی‌اش باقی نمانده است. او در تلاش است تا پنج آرزوی «جیسون کَشمن»ِ ده‌ساله را که به‌دلیل بیماری قلبی علاج‌ناپذیر بیش‌ از شش ماه زنده نخواهد بود، برآورده کند. در این مسیر، اتفاقات غیرقابل‌پیش‌بینی و جالبی رخ داده است.

خواندن کتاب پنج آرزوی آقای موری مک براید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب پنج آرزوی آقای موری مک براید

«در بهشت، بیدار می‌شوم. لااقل، خودم فکر می‌کنم که در بهشت هستم. به‌هرحال، بی‌شک، جهنم نیست. آن‌قدر کتاب مقدس خوانده‌ام که بدانم اگر در جهنم بودم، پوستم آتش می‌گرفت، روحم در عذاب می‌افتاد و بوی تند گوگرد ریه‌هایم را پر می‌کرد.

اما بویی که به مشامم می‌رسد بیشتر شبیه مایع ضدعفونی‌کننده است. و جِنی جایی دیده نمی‌شود. مدتی طول می‌کشد و من کاملاً گیج‌ومنگ‌ام، ولی سرانجام متوجه می‌شوم که هنوز در بیمارستان هستم. بنابراین بسیار بعید به‌نظر می‌رسد که واقعاً در بهشت باشم یا حتی مرده باشم.

پلکم را که باز می‌کنم تعدادی صورت را بالای سرم می‌بینم. درمجموع، پنج نفرند که دایرهٔ کوچکی را بالای سرم شکل داده‌اند. تیگان، دلا، آنا و، کالینز، که حضورش کمی متعجبم می‌کند. هنوز به بودنِ او در اطرافمان عادت نکرده‌ام. دکتری که با او صحبت کرده بودم هم اینجاست، همانی که گفت چون هنوز زنده‌ام، نمی‌توانم اعضای بدنم را اهدا کنم.

دکتر می‌گوید: «آقای مک‌براید، خوش‌حالم که تونستیم نجاتت بدیم.» او پشتش را به من می‌کند، اما لحظه‌ای بعد، برمی‌گردد و، مثل وکیلی که شواهدی را به متهم نشان می‌دهد، کاغذی را جلوی صورتم می‌گیرد.

می‌گوید: «وقتی مُردم، لطفاً قلبم رو به پسرِ توی این اتاق بدین.» درواقع از روی آن کاغذ، می‌خواند، چراکه آن کاغذ همان یادداشت خودم است. «تو واقعاً فکر می‌کنی که این کارِت مشکلی رو حل می‌کنه؟ حواست هست که توی بیمارستانی، درسته؟ ما اجازه نمی‌دیم کسی اینجا بمیره.»

می‌توانم تا حدودی بنشینم. تمام مشکلم نفس‌کشیدنم است. بنابراین اگر قرص‌هایم را نخورم و نتوانم نفس بکشم، به‌سرعت می‌میرم. اما اگر ریه‌هایم کار کنند، درواقع حس‌وحال خوبی دارم. ازاین‌رو، به گمانم این قضیه تا حدودی شبیه کودکی است که لج‌بازی می‌کند و نفسش را حبس می‌کند تا بیهوش شود. هنگامی‌که بیهوش می‌شود، دوباره نفس می‌کشد، چند لحظهٔ بعد، به‌هوش می‌آید و دیگر نشانی از بیماری در او نیست. وقتی دوباره ریه‌هایم به‌کار می‌افتند، حقیقتاً هیچ مشکل دیگری ندارم و من، به‌شکل شگفت‌انگیزی، سرحال هستم و همه‌چیز روبه‌راه است.

در سمت راستم، جیسون، بیهوش، روی تخت دراز کشیده است و به کمک یک دستگاه جدید، نفس می‌کشد. لوله‌های دستگاه در بینی‌اش فرو رفته‌اند، دقیقاً همان چیزی که او از آن خوشش نمی‌آمد. به‌نظر نمی‌رسد از زمان بیهوش شدنِ خودم، حرکتی کرده باشد.

چشم‌هایم را می‌خارانم، لحظه‌ای می‌مالمشان و می‌بینم که آنا بالای سرم ایستاده است. خطوطی روی گونه‌هایش دیده می‌شوند و آرایشش، مانند مدل‌های هالووینی، روی صورتش جاری است. سعی می‌کند چیزی بگوید، اما چیزی بر زبانش نمی‌آید. سپس سیلی محکمی به من می‌زند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۴۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۱۶ صفحه

حجم

۳۴۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۱۶ صفحه

قیمت:
۲۲۱,۰۰۰
تومان