کتاب قطعه ۲۶ (جلد اول)
معرفی کتاب قطعه ۲۶ (جلد اول)
کتاب قطعه ۲۶ (جلد اول) نوشتهٔ حسین قدیانی را انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده است. این کتاب مجموعهای است از نوشتههای حسین قدیانی در تحلیل ابعاد مختلف فتنهٔ سال ۸۸ با بیانی متفاوت و انتقادی.
درباره کتاب قطعه ۲۶ (جلد اول)
فتنهٔ سال ۱۳۸۸ صرفنظر از تأثیرات عدیده در عرصهٔ سیاست و اجتماع، باعث خلق ادبیات ویژهای نیز شد و واژگان و تعابیر جدیدی را وارد فرهنگ سیاسی مردم ایران کرد که پیش از آن سابقه نداشت. مقابله با جنگ نرم و جریان فتنه در فضای سایبر و عرصهٔ مطبوعات کشور باعث رشد و شکوفایی جوانانی شد که انصافاً مصداق افسران جنگ نرم بودند که مقام معظم رهبری نیز به آنان توجه و تأکید ویژهای داشتند. جوانانی که قدرت قلم و نویسندگی خود را در دفاع از ولایت به کار بستند. حسین قدیانی از نویسندگان جوان این عرصه است که مطالب گوناگونی دربارهٔ حوادث و ابعاد مختلف فتنه نگاشته است. مجموعهٔ پیشِرو نوشتههای متعددی را شامل میشود که به بررسی، ارزیابی و انتقاد از عملکرد اشخاص، مقامات و نهادها و سازمانها... میپردازد. نویسنده با بهکارگیری تعابیری چون خورشید، حضرت ماه و ستاره» و با تکرار عباراتی چون ابنعمار و خواص بیبصیرت در دلنوشتههای خود فضایی جالب و دلنشینی برای خواننده فراهم میآورد و با نگاشتن مطالبی در قالب طنز بسیاری از مسائل را با بیانی متفاوت ابراز میکند.
خواندن کتاب قطعه ۲۶ (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به مطالعهٔ مطالب تحلیلی جریانهای سیاسی معاصر از خواندن این کتاب سود خواهند برد.
بخشی از کتاب قطعه ۲۶ (جلد اول)
«من مستأجر نیستم؛ خانهام بیت رهبری است
چهارشنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی همان اتوبوسی بود که پدرم را برد جبهه پلاک اتوبوس ایران ۱۱ نبود. نه از آن قدیمیها بود نه از این لیزریها، پلاک اتوبوس AK-SO22.9711 بود و پلاک پدرم در جبهه BB-C068282 من با همین اتوبوس رفتم. راهی سرزمین نور شدم و بوسه زدم بر خاک کرخهنور. امسال عید باز هم با همین اتوبوس میخواهم بروم جنوب. من هنوز هم سوار هوندا ۱۲۵ پدرم میشوم. پدرم روی همین موتور موتور ضدانقلاب را در همین خیابانهای تهران پایین آورد. ۲۰۰ کلاهک هستهای اسرائیل حریف هوندا ۱۲۵ پدر من نشدهاند. پدر من روی همین موتور به شهادت رسید ولی اجازه نداد که آبادان، عبادان شود و خرمشهر، المعمره. زیر لاستیک هوندا ۱۲۵ پدر من هنوز هم دارد استخوانهای آمریکا خرد میشود. امروز هم فتنهگران از صدای هوندا ۱۲۵ بابا اکبر بیشتر از هییت ماشینهای ضدشورش نیروی انتظامی میترسند. چهارشنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی ضدگلوله نبود. لاستیکش عاج نداشت. تاجوتخت نداشت. شیشههایش دودی نبود. دندهاش خوب جا نمیرفت. فرمانش هیدرولیک نبود. سقفش یکی دو تا سوراخ داشت BMW نبود که سقف متحرک داشته باشد. رانندهاش کت و شلواری نبود. پیراهن مشکیاش وصله داشت. کاپشنش را از تاناکورا خریده بود که قبلاً ادواردو آنیلی آن را پوشیده بود. برلوسکنی کت شلوار میپوشد. آنگلا مرکل کتدامن. سارکوزی یک وقتهایی لخت میگردد و من به کوری چشم ٢٤ France» اعتراف میکنم و افتخار میکنم که حکومت به ما ساندیس داد و من چون روزه بودم نیاش را نگه داشتم تا در روضهٔ علیاصغر در آن بدهم بشنو از نی. من نیام را درون ساندیس نکردم. فرو کردم در چشم رئیسجمهور آمریکا و از حرمله انتقام گرفتم ساندیس من آب سیب بود. دادم به رباب تا طفل ۶ ماههاش را سیراب کند. به کوری چشم ضد انقلاب، رئیس جمهور آمریکا با ما نیست. او با ما نیست با سران فتنه است. با آن بیسواد که مردم گفتند عامل دست موساد. خانم کلیتون ساندیسهای جمهوری اسلامی الکل ندارد که ۱۰۰ دلار آب بخورد. از شیر مادر حلالتر است. ۱۵۰ تومان است که مش رجب ۱۰ تایش را می فروشد هزار تومان سران فتنه کوکاکولا میخورند که گازش اشکآور است و اشک کودکان فلسطینی را در میآورد.»
حجم
۴٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۷۲ صفحه
حجم
۴٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۷۲ صفحه