کتاب من به خودم افتخار می کنم!
معرفی کتاب من به خودم افتخار می کنم!
کتاب الکترونیکی من به خودم افتخار می کنم! نوشتۀ لوری رایت و ترجمۀ شبنم حیدری پور است و انتشارات مهرسا آن را منتشر کرد است. کتاب من به خودم افتخار می کنم! اهمیت موضوع اعتمادبهنفس را از زبان یک کودک آموزش میدهد.
درباره کتاب من به خودم افتخار می کنم
یافتن بهترین کتاب کودک یکی از مشغلههای ذهنی والدین محسوب میشود؛ چرا که کودکان با کمک کتابهای کودکانه میتوانند به درک و رشد بهتری برسند. زمانی که صبحت از خرید کتاب کودک میشود منظور فقط کتاب داستان کودک یا کتاب قصههای کودکانه نیست، بلکه این مجموعه کتاب شعر کودک، کتاب علمی کودک و... را هم در برمیگیرد که بسیار مهم هستند.
قبل از هر اقدامی باید بدانید برای چه کسانی میخواهید کتاب بخرید و بر اساس گروه سنی او اقدام کنید. بهعنوانمثال اگر برای کودکی ۱۰ ساله دنبال کتاب هستید، با جستوجوی بهترین کتاب برای کودکانه ۱۰ساله میتوانید مشکل خود را حل کنید؛ اما فراموش نکنید گروه سنی کتابهای کودک بسیار مهم است. در مجموع، کتاب کودک با تصویر بسیار مورد استقبال قرار میگیرد؛ چرا که رنگها کودکان را به خود جذب میکنند. در ادامه با این تقسیمبندی گروه سنی کودکان آشنا میشوید:
گروه الف: سالهای قبل از دبستان
گروه ب: کلاسهای اول، دوم و سوم دبستان
گروه ج: کلاسهای چهارم، پنجم و ششم دبستان
کتاب من به خودم افتخار می کنم! به مخاطب میآموزد که چگونه با گفتن جملۀ من به خودم افتخار می کنم، خودگویی مثبت فرزندتان را تقویت کنید. حتی زمانی که همه چیز سخت است، حتی زمانی که همه چیز اشتباه میشود، حتی زمانی که همه چیز به طور غیرمنتظره رخ میدهد، بچهها باید به تلاشی که انجام میدهند افتخار کنند. وقتی شما کوچک هستید، کنترل احساسات دشوار و دشوار است و بچهها به کمک ما نیاز دارند! این جملهٔ حواسآمیز کودکان را با مهارتهای لازم برای مقابله با احساسات منفی که وقتی همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود به وجود میآید مجهز میکند. به بچههای زندگیتان این هدیه را بدهید که یاد بگیرند خودشان را باور کنند، هدیهای که تا آخر عمر باقی خواهد ماند.
خواندن کتاب من به خودم افتخار می کنم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را کودکان گروه سنی الف و ب و والدینی که دغدغه تربیت فرزندانشان را دارند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب من به خودم افتخار می کنم!
«از اینکه نمیتوانستم بند کفشهایم را خودم ببندم، خیلی کلافه میشدم.
باید یکعالمه گره میزدم.
باید مثل یک خوکچهی هندیِ عصبانی جیغ میکشیدم.
حتی وقتهایی که میخواستم بیخیالش بشوم، باید بازهم امتحانش میکردم.
الان بیشتر وقتها میتوانم بند کفشهایم را درست ببندم. من به خودم افتخار میکنم...»
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه