دانلود و خرید کتاب خواب اسب هادی غلام دوست
تصویر جلد کتاب خواب اسب

کتاب خواب اسب

انتشارات:نشر خزه
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب خواب اسب

کتاب خواب اسب نوشتهٔ هادی غلام دوست است. نشر خزه این مجموعه داستان کوتاه، معاصر و ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب خواب اسب

کتاب خواب اسب حاوی یک مجموعه داستان کوتاه و معاصر و ایرانی است. عنوان برخی از این داستان‌ها عبارت است از «خداحافظ دوست نویسنده»، «داستان ناتمام»، «غروب غریب غربت»، «صبح فردا جسدش زیر یک پل کشف شد» و «قوقو و و و لی قو قو و و و!». این داستان‌های کوتاه از سال ۱۳۶۳ تا ۱۴۰۰ نوشته شده است.

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب خواب اسب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب خواب اسب

«این فکر مثل مگسی سمج از ذهنم دور نمی‌شود: آخر چرا؟! خسته‌اند؟! دل‌مُرده‌اند؟! یا اینکه با هم دعوا کرده‌اند؟! طوری کنار یکدیگر نشسته‌اند انگار با یکدیگر قهر هستند. در طول راه کاملاً حواسم به آنها بود.

درست پیش روی ما نشسته‌اند. روی یک جفت از صندلی‌های ردیف سمت راست اتوبوس. در راه «مورچه خورت» به نطنز. با خود فکر می‌کنم: چقدر سهراب سپهری از این مسیر رفته باشد خوب است. شاید هم بیشتر شعرهای خودش را توی این جاده‌های خلوت و رؤیایی نوشته باشد. سکوتی که توی این طبیعت موج می‌زند، بدجوری ذهن آدم را غلغلک می‌دهد و احساس هنرمند را برمی‌انگیزاند، تا بسراید یا بنویسد و یا بیافریند. با این‌همه نیم‌نگاهی هم به زوج افغانی دارم. آنها همچنان ساکت‌اند. بین‌شان بچه‌ای نشسته است. دختربچه‌ای که هشت، نه سال بیشتر نباید داشته باشد. زن در چادر سیاهی پیچیده شده است. مردِ میانسال عرقچین سفیدی بر سر دارد. وقتی به سمت چپ خودش برمی‌گردد، ریش سفید بلند روی چانه‌اش دیده می‌شود.

از کنار دستی‌ام می‌پرسم: «اینها کاشان زندگی می‌کنند؟»

«آره، کارت مخصوص دارند و با نیروی کار ارزان اینجا کار می‌کنند»

بار دیگر به آنها نگاه می‌کنم: «افغانی‌اند، وطن ندارند!» ذهنم می‌رود به افغانستان. به مردمی فکر می‌کنم که در طول زندگی‌شان از وطن خاطره‌ای جز حکومت چندپاره ندارند. با چند دهه جنگ و خونریزی. به طالبان فکر می‌کنم که روزی دستور بسته شدن نانوایی‌هایی را داده بود که توسط زنان در کابل اداره می‌شدند. روزی هم بی‌توجه به فرهنگ و تمدن بشریت، در چشم به‌هم‌زدنی مجسمه‌های باستانی بودا را منفجر کرده بودند و آثار باستانی را نیست و نابود کرده بودند. و فکر می‌کنم به کشت خشخاش و افزایش تولید آن و به آدم‌ربایی‌ها و قتل عام‌های طالبان در مزار شریف که در گزارش سازمان ملل، هشت هزار نفر اعلام شده بود.

مرد کاشانی می‌گوید: «اینها سال‌هاست توی کاشان زندگی می‌کنند، خیلی هم زیادند.» با خود فکر می‌کنم، وقتی یکی‌شان می‌میرد، کجا دفنش می‌کنند؟ قبرستانشان کجاست؟ ازدواج کردنشان چگونه است؟ آیا جشنی هم می‌گیرند؟ تعطیلات نوروزی هم دارند؟ همه‌جا که غریب‌اند! بچه‌هایشان که اینجا دنیا می‌آیند چه؟! وطن برایشان چه معنایی پیدا می‌کند؟ آن زن و شوهر چرا با هم گپ نمی‌زنند؟! آیا واقعاً با هم قهر هستند؟! اگر این‌قدر تلخ باشند پس چگونه این زندگی را پیش می‌برند؟ این‌همه غریبی را؟! درد غربت بس نبود، دل‌چرکین هم‌باید بود؟!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۳۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

حجم

۱۳۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان