کتاب نسبت عدالت و آزادی در منظومه فکری آیت الله خامنه ای

کتاب نسبت عدالت و آزادی در منظومه فکری آیت الله خامنه ای به‌قلم میثم قهرمان را انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده است. این کتاب به تبیین دیدگاه‌های مقام معظم رهبری پیرامون دو مفهوم عدالت و آزادی و بررسی نسبت آن‌ها می‌پردازد.

درباره کتاب نسبت عدالت و آزادی در منظومه فکری آیت الله خامنه ای

دو مفهوم عدالت و آزادی از موضوعاتی مناقشه‌برانگیز و جنجالی در مطالعات علوم انسانی است. هر طیف و جریان فکری در هر دوره‌ای از تاریخ بنا به جهان‌بینی و نگرش خود اقدام به توصیف و تشریح این دو مفهوم کرده است. اما اگر بخواهیم با نگاهی به افکار و اندیشه‌های متفکران مسلمان و نیز با توجه به کارکرد عملی آن‌ها در میدان سیاست به تحلیل این دو مفهوم بپردازیم، چگونه باید باید عمل کرد؟ اینجاست که مراجعه به آرا و نظرات افراد باتجربه و صاحب‌قلم مؤثر واقع شده و امکان درک و تحلیل ما از این دو مفهوم پرمجادله را افزایش می‌دهد. کتاب نسبت عدالت و آزادی در منظومه فکری آیت الله خامنه ای، اثری است پژوهشی که پس از مروری بر تأملات اندیشمندان غربی بر مفاهیم آزادی و عدالت با سیر در نظریات رهبر انقلاب به تشریح و تبیین دیدگاه ایشان دربارهٔ این دو مقوله در میدان نظر و عمل پرداخته و می‌تواند منبع مناسبی برای مطالعه و  تحقیق بیشتر در این حوزه باشد.

خواندن کتاب نسبت عدالت و آزادی در منظومه فکری آیت الله خامنه ای را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به مباحث علوم انسانی و نیز دانشجویان و محققان رشته‌های علوم سیاسی، روابط بین‌الملل و فلسفه از خواندن این کتاب سود خواهند برد.

بخشی از کتاب نسبت عدالت و آزادی در منظومه فکری آیت الله خامنه ای

«مفهوم آزادی در جهان غرب

مفهوم آزادی نزد متفکران باستان

با تأمل در مفهوم یونانی آزادی، پیوند میان آزادی و قانون آشکار می‌شود. بدین معنا که آزاد کسی است که در عین شهروند بودن پایبند به قانون باشد. حکمای یونان در منشأ قانون با هم اختلاف داشتند. سوفسطائیان منشأ قانون را انسان می‌دانستند. افلاطون بر آن بود که فلسفه قادر است بصیرتی برای تبیین قانون خوب از بد حاصل کند تا از این رهگذر، یعنی شناخت حقیقی قانون خوب دریچه‌ای گشوده شود به معنای حقیقی آزادی؛ بدین‌معنا انسان حكيم منبع وضع قانون است. بنابراین برای افلاطون فلسفه بر آزادی‌های فردی تقدم دارد. بی‌اعتنایی به فرد از ویژگی‌های محوری فلسفهٔ اوست یکی از پیامدهای دیدگاه دوجهانی افلاطون این است که حقایقی اخلاقی وجود دارد که افراد اگر می‌خواهند فضیلت‌مند و نیک‌بخت باشند باید طبق آن حقایق زندگی کنند. افلاطون به‌دلیل اعتقادش به نواقص و معایب جهان محسوس و ازآن‌رو نواقص و معایب جوامع و ارزش‌های موجود معتقد است این جوامع و ارزش‌ها هیچ بهره‌ای از حقیقت اخلاقی نبرده‌اند و می‌توان آن‌ها را بی‌رحمانه سرکوب کرد. در نتیجه با توجه به اولویت فلسفه و منافع شهر نزد افلاطون که تأمین این منافع وابسته به فرمان‌روایی فردی حکیم بر شهر است در نظر او آزادی انتخاب کردن فقط زمانی ارزش دارد که به‌درستی از آن استفاده شود یعنی از راهی پیروی شود که صحت عینی دارد.»