کتاب قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی
معرفی کتاب قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی
کتاب قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی بهقلم مجید عباسی و یوسف سیفی را انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده است. این کتاب به تشریح روند تأثیرگذاری انقلاب ایران بر جریان بیداری اسلامی در کشورهای عربی با تکیه بر قدرت نرم ایدئولوژیک میپردازد.
درباره کتاب قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی
انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران، سرآغاز تحولات بسیاری در زیرساختهای فکری و فرهنگی کشور و نیز سبب تأثیرپذیری برخی از کشورهای منطقه و برخی دول عربی از جریانات فکری و عملی انقلاب گردید و اینها جز با ابزاز قدرت نرم ایدئولوژیک در میدانهای دیپلماسی میسر نمیشد. کتاب قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی کوشیده است تا فرایند الگوگیری کشورهای عربی از انقلاب ایران و روند تغییرات زیربنایی فکری و عملی در این کشورها را تشریح نماید.
خواندن کتاب قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به مسائل مرتبط با تاریخ معاصر ایران و نیز تاریخ تحولات خاورمیانه و کشورهای عربی و همچنین دانشجویان و محققان رشتهٔ علوم سیاسی از مطالعهٔ این کتاب سود خواهند برد.
بخشی از کتاب قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی
«نظریهأ قدرت نرم و اهمیت آن در معادلات بینالمللی
مكاتب موجود در روابط بینالملل که از محل چهار مناظره در طول قرن بیستم متولد شدهاند مفاهیم محوری این علم را از منظر خود تعریف کرده و به آن پرداختهاند. درواقع مکاتب فکری بر همین تعریفهای متفاوت از مفاهیم محوری مستقرند و گزارهها را از منظر خود سامان میدهند. ازجملهٔ این مکاتب که بهطورویژه پس از پایان جنگ سرد مورد توجه قرار گرفته است، نئولیبرالیسم نهادگر است. نظریهای که از دل لیبرالیسم بیرون آمده و تلاش کرده است تا نارساییهای نظریهٔ پیشین را با دخالت دادن مفاهیم جدیدی مانند نهاد بینالمللی جبران کند ازجمله مفاهیم مهم و اساسی که نئولیبرالیسم به مانند دیگر تلاشهای صورتگرفته در عرصهٔ روابط بینالملل ناگزیر از پرداختن به آن بوده است مفهوم مهم و پیچیدهٔ قدرت است. مفهومی که از منظر رئالیسم و نئورئالیسم عنصر محوری روابط بینالملل شناخته میشود. نگاه نئولیبرالیسم به مقولهٔ قدرت مبتنی به شرایط و موضوع اعمال قدرت متفاوت است. بهطوریکه این نظریه قائل به راهبردها و ابزارهای مختلف برای اعمال قدرت است. بههمینخاطر مفهوم قدرت یکی از مهمترین وجوه تمایز میان نئولیبرالیسم و واقعگرایی به حساب میآید. این نظریه نقش محوری رئالیستها برای نیروی نظامی و امنیت وابسته به ابزارهای نظامی را نمیپذیرد و آن را تنها در شرایط ساختاری مناسب خود کارآمد میداند. بهاینترتیب نئولیبرالیسم در زمینهٔ این مفروض که کشورها همیشه در پی تأمین قدرت هستند و بر اساس آن منافعشان را محاسبه و تعریف میکنند، با رئاليسم و نئورئالیسم اختلاف اساسی دارد. نئولیبرالها قدرت با نفوذ را بهصورت هدف یا وسیله در ارتباط با منافع کشور در نظر میگیرند، اما تعقیب قدرت را بهمثابه منفعت برتر کشورها در همهٔ موضوعات، نمیپذیرند. در اینجا، رویکرد کشورها به موضوع قدرت مبتنی به شرایط شکل میگیرد. نئولیبرالیسم میپذیرد که نیروی نظامی در عرصهٔ بینالملل حائز درجهای از تفوق بر دیگر ابزارهای سیاست و نفوذ است و برتری آن نسبت به ابزارهایی مانند قدرت اقتصادی و یا دیپلماتیک قابل تشخیص است. چرا که این ابزارها بهتنهایی در مقابل نیروی نظامی بیاثر و ناکارآمد هستند. اما این نظریه معتقد است که استفاده از نیروی نظامی بهگونهای تأثیرگذار، مستلزم مخارج سنگینی است که کارآیی و سودمندی آن برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی را مورد تردید قرار میدهد لذا میتوان گفت نئولیبرالیسم به مطلوبیت قدرت توجه دارد.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۱۶ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۱۶ صفحه