دانلود و خرید کتاب خاطرات سردار یوسف فروتن
تصویر جلد کتاب خاطرات سردار یوسف فروتن

کتاب خاطرات سردار یوسف فروتن

معرفی کتاب خاطرات سردار یوسف فروتن

کتاب خاطرات سردار یوسف فروتن به‌قلم معصومه سماوی را انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده است. این کتاب به شرح زندگی و خاطرات سردار یوسف فروتن می‌پردازد.

درباره کتاب خاطرات سردار یوسف فروتن

روایت خاطرات در تبیین ابعاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. اسناد تصاویری و حتی ثبت وقایع هرگز به‌تنهایی نمی‌توانند بیان‌کنندهٔ زوایای پیدا و پنهان تاریخ باشند چرا که انگیزه‌ها و آرمان‌ها، اخلاص‌ها و ایثارها، تصمیمات پنهانی با نقایص و کاستی‌های فراوان از چشم و گوش سندساز و عکاس و مورخ مخفی اما در اذهان باقی می‌مانند. خاطرات می‌توانند منابع مکتوب تاریخ را گویا کنند و آنچه را که از دیده‌ها پنهان مانده، آشکار نمایند؛ خصوصاً افرادی که خود جزء تاریخ‌سازان بوده‌اند. مرکز اسناد انقلاب اسلامی به‌خاطر رسالتی که در تدوین تاریخ انقلاب اسلامی به عهده گرفته است، صدها ساعت خاطره را از شاهدان تحولات و وقایع ضبط کرده است و تاکنون چندین کتاب خاطره را با هماهنگی راویان منتشر نموده است. امیر سرتیپ یوسف فروتن قبل از انقلاب با گروه‌های دانشجویی داخل و خارج از کشور و همچنین مرکز اسلامی هامبورگ همکاری فرهنگی و مبارزاتی داشته است و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ستاد مرکزی استقبال از حضرت امام‌خمینی و کمیتهٔ انقلاب اسلامی حضور داشته است. همچنین در سمت‌های فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان لرستان، فرماندهی منطقهٔ دو سپاه به مرکزیت اصفهان و چندین سمت دیگر مشغول به خدمت بوده است. این کتاب می‌تواند در هر یک از ابعاد ذکر‌‌شده حاوی نکات مهم تربیتی و آموزشی باشد و راه را برای مطالعهٔ بیشتر و بهتر بگشاید.

خواندن کتاب خاطرات سردار یوسف فروتن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران و دوستداران زندگی‌نامه‌ها از خواندن این کتاب سود خواهند برد.

بخشی از کتاب خاطرات سردار یوسف فروتن  

«تولد و خانواده

اینجانب یوسف فروتن دوم بهمن ماه ۱۳۲۳ در روستای اوره دماوند متولد شدم. پدرم محمدولی قزوینی و مادرم مرحومه شهیده شهربانو بخاری است. نام خانوادگی اصلی ما قزوینی است که من هم تا بعد از دیپلم نام خانوادگی‌ام قزوینی بود. عموی بنده دربارهٔ اینکه چرا اسم فامیل ما قزوینی بود می‌گوید: «بعد از درگیری‌های قلعهٔ الموت حکومتی‌های آن زمان مخالفین خود را تارومار کرده و همواره در پی دستگیری شخصیت‌های شاخص مخالف دستگاه حکومتی بودند. یکی از این مخالفین سرسخت و مبارز محمد‌بیک نامی بود که شدیداً مورد توجه نیروهای حکومتی قرار داشت. او به دلیل مبارز بودن و تن ندادن به نظام حکومتی آن زمان از منطقهٔ قزوین فرار کرد و برای حفظ جانش به دماوند و محلهٔ اوره پناهنده شد. ازآنجاکه اوره سابقهٔ تاریخی ویژه‌ای داشت و گویا همواره پناهگاهی برای مبارزین و به‌خصوص محبان آل رسول‌الله بود. جمعیت نسبتاً زیادی در این محل سکونت داشتند. محمدبیک این محل را جهت زندگی مناسب تشخیص داده و در همان‌جا سکنی گزید و همسری انتخاب نمود.پس به عنوان یک ساکن اوره‌ای معروف شد. پسران و ذریهٔ او به نام‌های محمدخان، حیدر، محمدولی، عیسی همواره در اوره مقیم بوده‌اند. تا اینکه در زمان پهلوی اول موضوع شناسنامه (سجل احوال) مطرح و مرسوم گردید. در این زمان پدربزرگ یا عموی بزرگ ما سیف‌الله یا رحمت‌الله، کدخدای محل بود و هنگام انتخاب شهرت بنابر پیشنهاد او نام خانوادگی ما قزوینی شد. بعدها که دیپلم گرفتیم من و یکی از پسر عموهایم فکر کردیم که ما دماوندی هستیم و بچهٔ شمال دماوند و زبان ما هم تقریباً و تحقیقاً زبان مازندرانی و گیلک است چرا باید فامیلی ما قزوینی باشد؟ قرار گذاشتیم شهرتمان را عوض کنیم. آن موقع اجازه می‌دادند. قبل از دیپلم تقاضا دادم و یک سال بعد از دیپلم به تقاضای من جواب مثبت دادند. من از فامیلی‌های نسبی که می‌گفتند فراهانی، قروینی، تهرانی، محمدی خوشم نمی‌آمد و همیشه دوست داشتم یک اسم تکی داشته باشم که کوتاه باشد. اسم بچه‌های من هم همه‌شان کوتاه است طه، هدی و صدرا بنابر‌این فروتن را انتخاب کردم.» 

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

حجم

۸٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

قیمت:
۶۹,۰۰۰
تومان