کتاب محافظه کاری
معرفی کتاب محافظه کاری
کتاب محافظه کاری (خیال و واقعیت) نوشتهٔ رابرت ا. نیزبت و ترجمهٔ محمدرضا فدایی است. انتشارات شیرازه کتاب ما این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی دربردارندهٔ مانیفست ایدئولوژی محافظهکاری.
درباره کتاب محافظه کاری
کتاب محافظه کاری (Conservatism) که جلد ۳۳ از مجموعهٔ «مفاهیم علوم اجتماعی» است، نخستینبار در سال ۲۰۱۷ میلادی منتشر شد. این کتاب دو بخش اصلی دارد؛ «سرچشمههای محافظهکاری» و «اصول محافظهکاری». گفته شده است که این کتاب یکی از آثار آرمانیِ تفکر محافظهکاری محسوب شده است. در دیباچهٔ کتاب حاضر آمده است که محافظهکاری یکی از سه ایدئولوژی سیاسیِ مهم غرب در دو قرن اخیر بوده است. دو ایدئولوژی دیگر عبارتند از لیبرالیسم و سوسیالیسم. محو تدریجیِ جذابیتِ جهانِ مدرن و قدرت اغواگریِ انقلاب، فرصتی را فراهم کرد تا گفتار محافظهکاری از لاک دفاعیاش خارج شود؛ فرصتی که مدافعانش از آن سود برده تا آن را به سطح یک ایدئولوژی ارتقا دهند. کتاب حاضر را مانیفست ایدئولوژی محافظهکاری به شمار آوردهاند. همهٔ لوازم برکشیدن محافظهکاری در مقام یک ایدئولوژی در کتاب حاضر به قلم رابرت ا. نیزبت گرد آمده است. بازخوانیِ اندیشۀ «ادموند برک» بهمنزلۀ بنیانگذار این مکتب، نقد بیمحابای فلسفۀ حقوق طبیعی و بازخوانی آرای بنیانگذارانِ جامعهشناسی از منظر محافظهکاری از دیگر موضوعات موجود در این کتاب است. این بازخوانی همچنین اقتصاددانانی همچون «کینز» و «شومپتر»، فلاسفهای چون «هگل» و «کیرکگور» و خیل عظیمی از نظریهپردازان سیاسی را در بر گرفته است.
خواندن کتاب محافظه کاری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران علوم سیاسی و اجتماعی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب محافظه کاری
«بنیادیترین اصلِ فلسفهٔ محافظهکاری عبارت است از وجود تضادّ ذاتی و مطلق میان آزادی و برابری. این تضادّ ریشه در تقابل اهدافِ این دو ارزش دارد. هدف ثابتِ آزادی، صیانت از مالکیّت فردی و خانوادگی است- مالکیّت به معنای کلّی یعنی داراییهای مادّی و غیرمادّی. امّا هدف ذاتیِ برابری عبارت است از نوعی بازتوزیع یا یکدستسازیِ آندسته از ارزشهای مادّی و غیرمادّی جامعه که برخورداری از آنها بهصورت برابر نیست. توان ذهنی و جسمیِ افراد از بدو تولّد متفاوت است، لذا تلاش برای جبران این تفاوتها از طریق دولت و قانون، صرفاً آزادیهایی را که آنها تضمین کردهاند بلااثر میکند، بهویژه، آزادیهای توانمندترین و باهوشترین افراد را. محافظهکارها، اعمّ از برک و سایرین، همواره چنین نگاهی به نسبت میان آزادی و برابری داشتهاند.
نکوهش انقلاب فرانسه توسط برک و تمایزی که میان آن و انقلاب آمریکا میگذاشت به این دلیل بود که او اعتقاد داشت این دو انقلاب در مورد آزادی و برابری، موضع کاملاً متفاوت دارند. به اعتقاد برک، انگیزهٔ انقلاب آمریکا آزادی بود و بس: آزادی از یوغ بریتانیا از طریق تدوین قانون اساسی، آزادی انسانها از حاکمیّت دولتی که میخواست ارادهاش را بهصورت نامشروع به آنان تحمیل و حقوق ذاتی آنان را پایمال کند. امّا از نظر او انقلاب فرانسه از همان ابتدا، برابری و ملّت را به دو ارزش غالب تبدیل کرد تا بتواند آنها را به ابزار اِعمال خودکامگی و نابودی شرایط اجتماعی و اخلاقیِ تحقّق آزادیِ شهروندان تبدیل کند.
برک، انقلاب فرانسه، اعلامیّهٔ حقوق بشر و شهروند، تدوین قوانین اساسیِ متوالی و انواع قوانین دیگر در آن انقلاب را اقدامی بیسابقه و شنیع برای تبدیل هستهٔ مفهوم آزادی از فرد به ملّت میدانست. شعار انقلاب فرانسه در مورد ملّت اینچنین بود: یگانه و یکپارچه. این شعار، چارچوب سیاستورزی و ورود افراد توانمند به آن را میبست. به اعتقاد برک آزادیِ مورد تحسینِ ژاکوبنها اساساً عبارت بود از آزادی مردم بهمنزلهٔ اجتماع ملّی برای حمله به گروههایی که خواهان تحدید یا تعدیل این اجتماعِ یکپارچه بودند، در وهلهٔ اوّل، اشراف و سلطنتطلبها. حدّ اعلای آزادی، «آزادی از ...» نبود، بلکه «آزادی برای ...» بود، به عبارت دیگر، آزادی برای مشارکت در اجتماع یا تحقّق اهدافی ورای اهداف خود. روسو در قرارداد اجتماعی چنین تلقّی انقلابیای از آزادی داشت. او در تمام آثارش با شور و شوق از آن مینوشت که انسان گرچه آزاد به دنیا آمده امّا پای در زنجیر است.»
حجم
۱۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه