دانلود و خرید کتاب کردستان سرخ هارون ییلماز ترجمه سیروان خسروزاده

معرفی کتاب کردستان سرخ

کتاب کردستان سرخ نوشتهٔ هارون ییلماز و عصمت شریف وانلی و دانیل مولر و ترجمهٔ سیروان خسروزاده است. انتشارات شیرازه کتاب ما این کتاب را منتشر کرده است. در این کتاب مقالاتی چند پیرامون حیات سیاسی - اجتماعی کردهای قفقاز در دوران شوروی (۱۹۹۱-۱۹۲۰) گردآوری شده است.

درباره کتاب کردستان سرخ

کتاب کردستان سرخ دربردارندهٔ چندین مقاله در باب حیات سیاسی - اجتماعی کردهای قفقاز در دوران شوروی (۱۹۹۱-۱۹۲۰) است. عنوان مقاله‌های این اثر عبارت است از «ظهور کردستان سرخ»، « کردها در اتحاد شوروی»، «کردهای آذربایجان شوروی ۱۹۹۱ - ۱۹۲۰» و «کردها و زبان کردی در آذربایجان شوروی بر اساس سرشماری سراسری ۱۷ دسامبر ۱۹۲۶ اتحاد شوروی (نوشتاری پیرامون تاریخ به اصطلاح «کردستان سرخ»)». این اثر شانزدهمین جلد از مجموعهٔ «آسیای میانه و قفقاز» به دبیری «کاوه بیات» است. کتاب حاضر بر تاریخ کردهای قفقاز در قرن بیستم و به‌ویژه در جمهوری آذربایجان تمرکز دارد که علاوه‌بر اینکه بخش اعظم جمعیت کُرد را در خود داشت، فراز و فرود پُرابهام «کردستان سرخ» در سال‌های بین دو جنگ جهانی نیز در چارچوب این جمهوری بروز کرد. زمینه‌ها و چگونگی ظهور کردستان سرخ همواره برای پژوهشگران اهمیت زیادی داشته است. بررسی این مسئله در گرو توجه به تحولات قفقاز، به‌ویژه بعد از سرنگونی تزاریسم می‌باشد.

به عقیدهٔ نویسندگان برای درک چگونگی آسمیلاسیون کُردها به‌ویژه در چارچوب جمهوری آذربایجان سرشماری سال ۱۸۹۷ روسیۀ تزاری مِلاک مناسبی است. طبق این سرشماری که نخستین سرشماری براساس زبان مادری بود جمعیت کُردها حدود ۱۰۰هزار نفر اعلام شد. در همین سرشماری جمعیت سه ملت اصلی قفقاز یعنی گرجی‌ها ۱.۲۵۰.۰۰۰، ارمنی‌ها کمی بیش از یک‌میلیون نفر و مسلمانان جنوب قفقاز که در آن دوره تاتار خوانده می‌شدند، ۱.۷۰۰.۰۰۰ نفر بود. بنابراین جمعیت کُردها معادل هشت درصد از جمعیت گرجی‌ها و حدود ده درصد از جمعیت ارمنی‌ها بود، اما با گذشت زمان و باتوجه به فرایند آسمیلاسیون کُردها بخش رو به رشدی از آنان اگرچه کُردتبار بودند اما کُردزبان باقی نماندند. در این میان بررسی نقش باکو و مسکو در آنچه بر کُردها گذشت یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی است که باید به آن پرداخته شود و مقالۀ هارون ییلماز در اثر حاضر چشم‌اندازی از این مسئله ارائه داده و دریچه‌هایی به روی محققان گشوده که در بررسی دقیق‌تر آن مؤثر خواهد بود.

خواندن کتاب کردستان سرخ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران تاریخ جهان، به‌ویژه تاریخ خاورمیانه و علاقه‌مندان به علوم سیاسی و علوم اجتماعی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره کاوه بیات

کاوه بیات متولد ۱۳۳۳ در تهران، تاریخ‌نگار، پژوهشگر ایرانی و نوهٔ دختری «صولت‌الدوله قشقایی» است. بیات مقالاتی در فصلنامهٔ «گفت‌وگو»، ماهنامهٔ «جهان کتاب» و ماهنامهٔ «اندیشهٔ پویا» نگاشته است. او دبیر مجموعه‌های «تاریخ معاصر ایران» و «آسیای میانه و قفقاز» در شرکت نشر و پژوهش شیرازه (انتشارات شیرازه کتاب ما) است. «روابط ایران و ترکیه»، «سقوط فرقهٔ دموکرات آذربایجان»، «کردها و فرقهٔ دموکرات آذربایجان»، «ارومیه در محاربهٔ عالم‌سوز» و «آذربایجان در موج‌خیز تاریخ» از جمله آثار این نویسنده است.

بخشی از کتاب کردستان سرخ

«در سپتامبر ۱۹۲۸، نشریۀ زاریا وتسوکا از «سکونت‌گاه‌های جدید کُردی» گزارش داد؛ بر این اساس برنامه‌هایی برای اسکان ۲۰۰۰ نفر از عشایر کُرد نه در کردستان، بلکه در زمین‌های آخرین خداوندنگار نفت، زین العابدین تقی‌اف، واقع در نزدیکی یِولاخ (در ایالت اقدمسکی) مطرح شد. احتمالاً این برنامۀ پرطمطراق نیز همچون بسیاری از دیگر نقشه‌ها به جایی نرسید، هرچند در نهایت برخی از کردها به یِولاخ رفتند. بعضی از این کُردها از کردستان آمده بودند، از قرار معلوم مقامات، کُردها را نه به درون، بلکه به بیرون نوانخانه منتقل کردند.

در ۸ آوریل ۱۹۲۹ ششمین کنگرۀ سراسری شوراهای آذربایجان برنامۀ اصلاح ساختار اداری را به تصویب رساند و تمام ایالات را منحل نمود. بدین ترتیب اشاره به منحل شدن ایالت کردستان بدون اضافه کردن اینکه به‌طور کلی منحل شد، مغالطه خواهد بود. از این پس «سرزمین اصلی» آذربایجان به هشت ناحیه (Okrug) تقسیم شد. کردستان در فهرست نواحی هشتگانه جایی نداشت. بنابراین این ادعا که ایالت کردستان جای خود را به ناحیۀ کردستان داد، کاملاً نادرست است: اشتباه دوم این است که این تحول خیالی ( تبدیل ایالت کردستان به ناحیه کردستان)نوعی تنزل قلمداد شده است حال آنکه ناحیه: بزرگ‌تر و مهم‌تر از ایالت بود، آنچنان که ۱۳ ایالت سابق جای خود را به ۸ ناحیه جدید داده بودند. البته در چارچوب یک نظام «تمرکزگرای دمکراتیک» نواحی نیز درست همانند ایالات بی‌معنی بودند. ایالت کردستان سابق در ناحیۀ قراباغ ادغام شد. دیگر نمی‌توان گاجی‌اف را مسئول انحلال ایالت کردستان دانست، زیرا او مدت‌ها قبل به جایی دیگر منتقل شده بود.

در اگوست ۱۹۲۹، و.گورکو کریاژین، شرق شناس، که در راس هیئتی به کردستان آذربایجان سفر نموده بود دو مقاله در خصوص آنجا در نشریۀ زاریا وُتسوکا منتشر نمود، اما کمی بعد مغضوب شد و پس از آنکه رذیلانه مورد نفرت قرار گرفت در سال ۱۹۳۱ در سن ۴۴ سالگی از دنیا رفت. او مکرراً نوشته بود که آسمیلاسیون کردها توسط آذربایجانی‌ها، به‌واسطۀ اینکه کُردها فاقد طبقۀ بورژوازی خاص خود هستند، ادامه دارد.

به‌دنبال تصمیم کمیته اجرایی مرکزی آذربایجان در ۲۵ مه ۱۹۳۰ ناحیۀ کردستان از بدنۀ ناحیۀ قراباغسکی جدا شد و موجودیتی مستقل یافت. لاچین مجدداً به‌عنوان مرکز آن انتخاب شد. مرزهای آن همان مرزهای ایالت کردستان سابق به علاوۀ سراسر زنگلان و بخشی از حوزۀ جبرئیل بود بنابراین ناحیۀ کردستان بزرگ‌تر از ایالت کردستان سابق بود و از سمت پایین درست تا مرز ایران امتداد می‌یافت. ادعا شده که زنگلان بخشی از ایالت کردستان سابق بوده است. ریشۀ این پافشاری نادرست، در به اشتباه گرفتن ایالت کردستان (۱۹۲۹-۱۹۲۳)، که زنگلان هرگز جزو آن نبوده، با ناحیۀ کردستان (۱۹۳۰) است که زنگلان بخشی از آن بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۱ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۱ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان