کتاب گام های مستحکم (جلد دوم)
معرفی کتاب گام های مستحکم (جلد دوم)
کتاب گام های مستحکم (جلد دوم) نوشتهٔ مرجان صالحی است. انتشارات سایه سیاه این مجموعه داستان کوتاه را به چاپ رسانده است. این کتاب مناسب نوجوانان و بزرگسالانی است که از خواندن داستانهای کوتاه طنز لذت میبرند.
درباره کتاب گام های مستحکم (جلد دوم)
کتاب گام های مستحکم (جلد دوم) حاوی یک مجموعه داستان کوتاه از مجموعهٔ «هشت کشور هشت داستان» است. عنوان برخی از این داستانها عبارت است از «شرارت چون بین بالسی»، «حماقت هدفمند»، «نجاتم نده!»، «راز خیاطخانه سلطنتی» و «پرونده قتلهای پایتخت». این داستانهای طنز برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب گام های مستحکم (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به نوجوانان و بزرگسالانی که به داستان طنز کوتاه ایرانی علاقه دارند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گام های مستحکم (جلد دوم)
«شاه لبخند مرموزانهای زد: «میدونی چرا با اینکه کم سن و سال بودی، اجازه دادم همه چیز رو توی دستت بگیری و به ژنرالهای بزرگ کشورم دستور بدی؟» سری به انکار تکان داد: «چون نیازی نبود بهت حرفی بزنم. تو کاری رو که باید انجام میدادی.» لبخندش به یکباره محو شد: «تو این کار رو کردی اما انقدر پر و سروصدا که حالا باید با شاه سِندپراد۱ وارد مذاکره بشم!» تمام اجزای صورتش به یکباره انرژی خود را از دست داد و چهرهاش کسل نشان داده شد: «فرمانده، اطلاع داری که این جلسات چقدر برای من خستهکنندهاست؟ علاوه بر این؛ فرمانده هاکزی اصرار داشت که وگسون ریکر وتز رو ملاقات کرده و اون بانی تمام این ماجراها بوده.» ابرویی بالا انداخت و خشم را به چهرهاش کشاند: «عجیب نیست فرمانده داوسل؟ تو وگسون ریکر وتز رو چند سال پیش اعدام کردی!» شاه بیتوجه به دندانهای بهم چفت شده، صورت درهم و مشتهای گره خورده یوهان ادامه داد: «برادرت بود و الان در قطعۀ خائنینه... پس چرا دوباره دارم این نام رو میشنوم؟»»
حجم
۵۵۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۷۷ صفحه
حجم
۵۵۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۷۷ صفحه
نظرات کاربران
رمان طنز گونه ست و اتفاقات زیادی رو به همراه داره، قلمشون خوب و روانه. سیر داستان شما رو در خودش غرق می کنه. میشه گفت که یه شاهکار بی تکرار رو می خونید اونم در دورانی که رمان خوب
خیلی خیلی خیلی خفن بود هر لحظه سوپرایز میشید و در آخر لذت میبرید.