معرفی کتاب تئاتر مردم
کتاب تئاتر مردم (یک کتاب مرجع) نوشتهٔ جویل شکتر و ترجمهٔ آزاده عالم فلکی، معصومه خاتمی و نگار آجرلو است. نشر قطره این کتاب در حوزهٔ تئاتر و نمایش را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «تئاتر امروز جهان» این نشر است.
درباره کتاب تئاتر مردم
بسیاری از خوانندگان و منتقدان کتاب تئاتر مردم را منبع مهمی از اطلاعات تئاتر عامهپسند، فولکوریک یا مردمی جهان میدانند؛ همان تئاتری که سالها مردم عادی کوچه و بازار و نه روشنفکران به واسطهٔ آن سرگرم میشدهاند. جویل شکتر در این کتاب پس از تعریف تئاتر مردم، ویژگیهای و انواع طراحی صحنهٔ آن به سراغ تئاترهای تاریخی بلوار «تمپل» میرود و به شرح و بسط نمونههای مختلفی از تئاتر مردم میپردازد. نمونههایی چون تئاتر «نان و عروسک» از «پیتر شومان» که آن را چونان آیینی مقدس پاس میداشت یا نمایشهای «وایانگ» و «لودروک» در جاوه، کمدیا دلآرتهٔ ایتالیا و تئاتر آفتاب که همچنان در سراسر دنیا نمایشهایش را به تماشا میگذارد. نویسنده در آخر مثالهایی از تئاتر سیاسی را بررسی کرده است. این اثر در شش بخش و ۳۵ فصل نگاشته شده است. عنوان بخشهای کتاب حاضر عبارت است از «تئاتر مردم چیست؟»، «عروسکها از تئاتر نان و عروسک تا بانراکو و برادوی»، «نقابها، کمدیا دلآرته و تاپِنگ»، «سیرک و دلقکها»، «کافه، واریته و قصر شادی» و «تئاتر سیاسی به عنوان سرگرمی مردمی».
خواندن کتاب تئاتر مردم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ تئاتر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تئاتر مردم
«برای مثال وقتی ما نمایش «انگشت در چشم» را (بیست سال پیش) با «پیکولو تیترو» اجرا کردیم، محیط اجرای نمایش، شبیه به محیط یک کافه نبود: خود آنجا، سالنی با ۷۰۰ صندلی بود، عرض صحنهٔ نمایش دوازده الی سی یارد بود، مجموعهٔ کاملی بود که چندین نفر در آن مشغول اجرای نمایش بودند (ما ۱۲ نفر بودیم)، و در نهایت اینکه مفهوم نمایش به شکلی ساده خلاصه شده بود اما پیوستگی منطقی خاص خود را داشت. نمایش «انگشت در چشم» مبتنی بر داستانی بود که به عقاید و سنتهای مرسوم در دورهٔ «گولیرد» (دانشجوی آواره قرنهای ۱۲ و ۱۳ که اشعار هیجانی میخوانده است) میپرداخت. اما اجزا و عناصر به کار رفته در آن با اجزا و عناصر نمایشهای کمدیا دلآرته ادغام شده بودند و من آن را با تجربههای خودم از تئاتر «استرلر» که در آن زمان حقیقتاً انقلابی در صنعت نمایش و تئاتر به شمار میآمد، اصلاح کرده بودم. بهندرت میتوان از عرف رایج در کافههای فرانسوی یا آلمانی الهام گرفت. درواقع اموری بهتر از کافه وجود دارند که میشود از آنها اقتباس کرد، اموری که فرد را وادار به استفاده از یک ساختار غیرطبیعی میکنند: اجرای نمایش در یک قهوهخانه مستلزم آن است که خیلی صمیمی و محرمانه با مخاطب حرف بزنیم. در عوض، همه چیز از سوی ما کاملاً قابل درک است: رفتارمان و میزان ابراز احساسات از طریق حرکات جسمانی که طی اجرای نمایش داریم ـ پانتومیم را نمیتوان با استفاده از تئاتر بیکلام سفید (و شخصیت پایروت) یاد گرفت بلکه باید آن را از کمدیا دلآرته آموخت. خلاصه ما «لکوک» را با خود داشتیم که با مورتی کار کرده بود (مثل نمایش سگ کوتولهٔ خالدار که توسط «استرلر» در سال ۱۹۴۷ به نمایش درآمد؛ آن زمان «لکوک» شاگرد «مورتی» بود). تجربهٔ او به نمایشهای تئاتر «پدوان» برمیگشت و به آثار «دی بوسیو» مربوط میشد: کارگردان فیلمهای سینمایی و تئاتر که به دلیل اجرای نمایش «روزانته» مشهور شده بود. ما از کارهای روزانته، زانیس، هارلکوینز و مواردی از این قبیل الهام گرفتیم. ما بر روی نمایشهای اینچنینی کار میکردیم. بهعلاوه، در روایت تصویری قصهگوها یک جزء مردمی وجود داشت که خیلی مستقیم و صریح از آن بهرهبرداری کردیم.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۶۱۸ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۶۱۸ صفحه