کتاب فرزندان مسجد
معرفی کتاب فرزندان مسجد
کتاب فرزندان مسجد نوشتهٔ گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی است. انتشارات شهید ابراهیم هادی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی ۴۰ حکایت از کار فرهنگی در مسجد همراه با خاطراتی از شهدای فرهنگی مساجد.
درباره کتاب فرزندان مسجد
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در کتاب فرزندان مسجد ۴۰ حکایت از کار فرهنگی در مسجد همراه با خاطراتی از شهدای فرهنگی مساجد را شرح داده است. عنوان برخی از فصلهای این اثر عبارت است از «اولین الگوی کار فرهنگی»، «ارتباط با بزرگان مسجد»، «مدیریت فرهنگی»، «کار برای شهدا»، «جذابیت مسجد»، «جذابیت مسجد»، «واحد خواهران»، «تشویق و تبلیغات»، «پایگاه تابستانی»، «جمیع صفات»، «جذب افراد مسئلهدار»، «سرود و تئاتر»، «بصیرت سیاسی»، «ارتباط با اولیا»، «ابزار روز»، «نیروسازی برای آینده»، «برنامههای هنری»، «کار فقط برای رضای خدا»، «برنامهریزی، نظارت و کار تشکیلاتی»، «حرکتهای جهادی و گروهی»، «رقابت و مسابقه» و «مسجد جامع فرهنگی».
خواندن کتاب فرزندان مسجد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران کتابهای مذهبی و علاقهمندان به مطالعهٔ خاطرات شهدا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فرزندان مسجد
«اما یکی از کسانی که به کار تشکیلاتی و منظم و برنامه ریزی شده در مسجد بسیار اعتقاد داشت، شهید ابراهیم جعفریان بود.
او در سال ۱۳۳۱ در یک خانواده مستضعف در حوالی اصفهان به دنیا آمد. ابراهیم به مدرسه و سپس دبیرستان رفت. پدرش مشهدی مصطفی در ساختمان چهلستون بعنوان سرایدار با خانواده خود زندگی میکرد.
ابراهیم برنامه اصلی زندگیاش را در اوایل دهه پنجاه با تشکیل جلسات مذهبی و قرآنی برای کودکان در مسجد شروع کرد. هوش و استعداد فوقالعادهای داشت. اهل مطالعه بود. به مسائل اطراف خود خیلی دقت داشت، در هر کاری بهترین تصمیم را میگرفت.
با مرکزیت مسجد، کتابخانه و جلسات مذهبی به نام امام زمان (عج) برای نوجوانان راهاندازی کرد.
حتی زمانی که سرباز بود، این فعالیت قطع نشد. برای جلسه از پادگان فرار میکرد و در کلاس حضور مییافت و پس از خاتمه درس، با عبور از زیر سیمهای خاردار به محل سربازی بازمیگشت!
ابراهیم غیر از جلسه عمومی برای نوجوانان، عدهای از جوانان مستعد را شناسایی کرده و جلسه مخفی با آنان در منزل تشکیل میداد و کتاب ولایت فقیه امام خمینی را محور کار و بحث خود قرار داده بود.
با شاگردان و همراهان خود، برنامهریزی و کار تشکیلاتی را تجربه میکردند.
هر کسی در مجموعه فرهنگی تحت امر او میدانست چه وظیفهای دارد و در مورد کار خود جوابگو بود.
ابراهیم از تمام لحظات عمرش استفاده میکرد. یا به مطالعه کتاب مشغول بود یا به شنیدن نوارهای کاربردی. پدر ابراهیم در چهلستون اصفهان سرایدار بود. موقعیت خوبی بود برای ابراهیم که جلسات فرهنگی را در آنجا برگزار کند! زیرا مورد سوء ظن قرار نمیگرفت.
او وارد دانشگاه شد. درد را بیشتر حس میکرد. بعد معلم شد. با جوانان اصفهان جلسات مذهبی داشت که معمولاً در مسجد و با قرائت قرآن شروع میشد. طرح و برنامه ابراهیم این بود که هر هفته از افراد میخواست تا کنفرانس بدهند و کتابهایی را که به آنها معرفی کرده بازگو کنند.
قدرت مدیریت، قدرت بیان و تسلط بر مسائل اسلامی، رفته رفته او را به شاخص جوانان مؤمن و انقلابی اصفهان رساند.
او جلسات مخفی تشکیل میداد. به این نتیجه رسید که باید جلوی حرکتهای فساد انگیز رژیم شاه بایستد.
او مدتی با مجاهدین خلق همکاری داشت. اما زمانی که انحراف آنها را فهمید، همراه با برخی دوستان مؤمن خود از جمع آنها جدا شد و گروه مهدویون را تشکیل داد.
او بر طبق آیه قیام برای خدا، چه یک نفر و چه دو نفر و... حرکت خود را آغاز کرد و کار خود را در شهرهای دیگر گسترش داد.
تشکیلات مهدویون با شعار ۸۰ درصد برنامه فکری و فرهنگی و ۲۰ درصد عملیات نظامی آن هم در مواقع بسیار ضروری بر ضد رژیم شاه شروع شد.
بنای او همان حرکت مسجدی و آماده سازی نیروها برای یاری امام عصر (عج) بود. اما خیلی زود ساواک به دنبال آنها افتاد.
ابراهیم افکار جالبی داشت. شاگردانش را اهل فکر و اندیشه بار میآورد. بسیاری از آنها از شخصیتهای تأثیرگذار در پیروزی انقلاب شدند. آنها کار تشکیلاتی را از ابراهیم یاد گرفتند و پس از انقلاب، مسئولیتهای کلیدی در اختیارشان بود. بسیاری از فرماندهان دوران دفاع مقدس اصفهان، از شاگردان فکری ابراهیم در آن دوران بودند.
اما ابراهیم پس از دو سال فراری بودن، در ضمن یک درگیری مسلحانه در تبریز دستگیر شد. در پی این حادثه همسر انقلابی و تنها فرزندش، مهدی یکساله نیز دستگیر شدند.»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه