کتاب افسانه توسعه
معرفی کتاب افسانه توسعه
کتاب افسانه توسعه نوشتهٔ اسوالدو د ریورا و ترجمهٔ محمود عبدالله زاده است. انتشارات اختران این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر اقتصادهای ناکارآمد قرن بیستویکم را شرح میدهد.
درباره کتاب افسانه توسعه
اسوالدو د ریورا در کتاب افسانه توسعه پس از گذشت نیمقرن از عمر نظریهها، پیشبینیها، وعدهها و جستوجوها برای یافتن توسعهٔ اقتصادی به خطری اشاره میکند که گروه بزرگی از دولتهای ملی آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتینی با آن مواجهند؛ یعنی خطر گرفتارشدن به ناکارآمدی. او در این کتاب تلاش میکند حقایقی را بیان کند که معتقد است آگاهانه ناگفته ماندهاند. او تأکید میکند که باید احساسات میهنپرستانهٔ دروغین را کنار زد تا بتوان نارسایی تاریخی دولت ملی را بهتر دید. او این تأمل و بازاندیشی را در کشورهایی که قرن ۲۰ را بدون حرکت بهسمت توسعه از دست دادهند، ضروری میداند.
خواندن کتاب افسانه توسعه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران علوم اقتصادی پیشنهاد میکنیم.
درباره اسوالدو د ریورو
اسوالدو د ریورو در ۲ اوت سال ۱۹۳۶ میلادی زاده شد. او یک دیپلمات بازنشستهٔ پرو است و بهعنوان نمایندهٔ دائم سازمان ملل متحد در شهر نیویورک مشغول به فعالیت بوده است. او پیش از این بهعنوان سفیر پرو در سازمان تجارت جهانی این سمت را بر عهده داشت. او حقوق را در دانشگاه کاتولیکا در لیما خواند و مدرک کارشناسیارشد خود را در رشتهٔ روابط بینالملل از دانشگاه آکادمی دیپلماتیک پرو گرفت. این نویسنده، تحصیلات تکمیلی را در مؤسسهٔ تحصیلات تکمیلی مطالعات بینالمللی ژنو انجام داد. ریورو مؤلف آثاری در زمینهٔ توسعهٔ بینالمللی است.
بخشی از کتاب افسانه توسعه
«در نیمهٔ دوم قرن بیستم، رفتار در مقام گونهای متفاوت بهعنوان یک ایدئولوژی استحکامیافته ظاهر شد. علاوه بر تبلیغ وظیفهٔ میهنی دفاع از منافع ملی در برابر دشمن، مبارزههایی برای پیروزی ایدئولوژی سرمایهداری یا کمونیستی درگرفت، این دو ایدئولوژی شارحان برجستهٔ طرحهای تأسیس جامعهای عادل و رسیدن به رفاه مادی بودند. یک سلسله جنگهای کمشدت که ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، بهعنوان نمایندگان این دو طرح رقیب، یعنی طرح یافتن سعادت، آنها را کنترل میکردند، درگرفتند. این جنگها، به دلیل ترس از تلافی هستهای که متقابلاً هردو ابرقدرت را نابود میکرد و احتمالاً بخش بزرگی از حیات روی زمین را برمیانداخت، به جنگهای خانمانسوز جهانی گسترش نیافتند. نتیجتاً، رفتار در مقام گونهای متفاوت که موجب دو جنگ جهانی شده بود، برای نخستینبار در تاریخ جهان نه بهوسیلهٔ ملاحظات عدالتجویانه یا اخلاقی، بلکه بهوسیلهٔ ۶۰۰۰ موشک هستهای، که هریک صدها برابر قویتر از بمبهای انداخته شده بر روی ناکازاکی و هیروشیما بود، تحت کنترل درآمد. ترس از سلاحهای هستهای برای نخستینبار کابوس انهدام گونهها را پدید آورد و ما را بر آن داشت تا خودمان را بهعنوان یک نژاد انسانی واحد بنگریم. این ترس، برای نخستین مرتبه در طول صدها سال، مانع از متوسل شدن ما به جنگ بهعنوان وسیلهٔ تحمیل جوامع عادل و منافع ملی شد.
جنگ ایدئولوژیکی بین سرمایهداری و کمونیسم در نیمهٔ دوم قرن بیستم، جنگی بین ایدئولوژیهای کاملاً متفاوت نبود. بلکه یک جنگ داخلی بین دو دیدگاه افراطی از یک ایدئولوژی غربی بود، یعنس جستجو برای یافتن سعادت از طریق پیشرفت مادی که انقلاب صنعتی آن را اشاعه داده بود. سرمایهداری و کمونیسم، هردو، ماحصل تولیدات انقلاب صنعتی هستند. سرمایهداری، معرف رهیافت فردی و دموکراتیک مبتنی بر بازار و الهام گرفته از اندیشهٔ آنگلوساکسون است؛ کمونیسم تجسم رهیافت اشتراکی و استبدادی است که از فلسفهٔ سیاسی آلمان نشأت میگیرد، یعنی دو تفسیر تجاوزکارانه از یک ایدئولوژی، ایدئولوژی پیشرفت مادی. هریک از آنها با طرف دیگر بهمنزلهٔ گونهای متفاوت رفتار میکرد، در نتیجه انسانیت متقابلشان را نفی میکردند. سرمایهداری و کمونیسم، که با موشکهای هستهای احاطه و در مقیاسی بیسابقه با تبلیغات و اطلاعات غلط متورم شده بودند، هریک دیگری را متهم میکرد که نظامی غیرانسانی است و در همین حال هر دو خود را قهرمانان یک نظام جهانی والاتر و اخلاقیتر معرفی میکردند، نظامی که قطعاً تجاوز انسانی را طرد میکرد.»
حجم
۲۰۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۰ صفحه
حجم
۲۰۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۰ صفحه