کتاب ناخودآگاه
معرفی کتاب ناخودآگاه
کتاب ناخودآگاه نوشتهٔ السدیر مک اینتایر و ترجمهٔ مهرداد پارسا است. انتشارات شوند این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی تحلیلی مفهومی از پدیدهٔ ناخودآگاه.
درباره کتاب ناخودآگاه
کتاب ناخودآگاه پژوهشی فلسفی دربارهٔ مفهوم بنیادی روانکاوی، ناخودآگاه است. السدیر مک اینتایر از این مسئله بحث کرده که مفهوم ناخودآگاه نزد فروید، بهدلیل استفادهٔ او از این واژه به دو روش مختلف، پیچیده شده است. مکاینتایر در این اثر نشان داده که فروید از اصطلاح ناخودآگاه هم برای توصیفِ سرراست و صریح پدیدههای روانی و هم بهعنوان مفهومی نظری، برای تبیین پیوندهای میان رویدادهای دوران کودکی و رفتار بزرگسالی به کار گرفته است. این شفافسازی به پرده برداشتن از سوءفهمهای بسیاری که در مورد روانکاوی وجود دارد کمک میکند. نویسنده در کتاب «ناخودآگاه» ماهیت نظریهٔ روانشناختی را بررسی کرده و نظریههای انگیزش، قصد و هدف و محرک و علت را در پرتوی تاریخ فلسفه مورد بازبینی قرار داده است.
خواندن کتاب ناخودآگاه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ناخودآگاه
«مشکل اما همین است. شاید فردی بخواهد مجموعه رفتارهایی را انجام دهد که برای او به عادت تبدیل شدهاند. بنابراین، چه بسا شاید بی آنکه به آنها فکر کند انجامشان دهد، مانند کسی که حین خوردن شام به قیمتهای بازار سهام فکر میکند. پس فردی که شام میخورد کارش غیرآگاهانه نیست، اما شاید با بیتوجهی مشابهی قهوهٔ بغلدستیاش را غیرآگاهانه بنوشد. او قصد میکند که شاماش را بخورد، اما هرگز این قصد و نیت را در ذهناش صورتبندی و بیان نکرده است. پس ممکن است انسان قصد چیزی را بکند و انجاماش دهد، بدون اینکه هیچ برنامهریزی ذهنی درونیای «نیت» اش را شکل داده باشد. این نشان میدهد که وقتی میگوییم «او قصد دارد ...» منظورمان این است که الگویی از قصد و هدف را در اعمال او تشخیص میدهیم، حال چه در مورد آنها فکر کرده باشد و چه نه. به همین ترتیب، وقتی با اثری گیجکننده مواجه میشویم اغلب میپرسیم قصد و نیت هنرمند چه بوده است. و مفسران و منتقدان تلاش میکنند که به این پرسش پاسخ دهند، اما نه با گمانهپردازی دربارهٔ آنچه از ذهن مؤلف یا هنرمند گذشته است، بلکه با مطالعهٔ دقیقترِ اثر و تلاش برای یافتن الگویی منسجم در آن. این جنس موارد، استدلال دیگری را در اختیار پسمور قرار میدهند تا اولین الگو یا همان الگوی «انسجام» را اتخاذ کند.
اما دستکم دو مورد وجود دارد که میتوانیم در مقابلِ این الگو به آنها اشاره کنیم. وقتی میگوییم کسی سعی دارد ما را به خاطر اهدافاش فریب بدهد، منظورمان این است که به خودش یک چیز میگوید و به ما چیزی دیگر، و ضمن اینکه او میکوشد در رفتارهایش چیزی از قصدی که در ذهن دارد را برملا نکند. و در اینجا ما آشکارا میان «قصدی» که بخشی از برنامهریزی ذهنی و بخشی از تفکر است و رفتارهای بیرونی تفاوت میگذاریم. وانگهی بسیاری از مواقع نیات و مقاصد ما نقش بر آب میشوند: یعنی کاری که برایش برنامهریزی کردهایم هرگز عملی نمیشود. در اینجا هیچ عملی وجود ندارد که با برنامهریزی ذهنی اولیه منطبق شود. بنابراین، قصد و «نیت» چیزی است که در ذهن میگذرد. این ملاحظه ما را به دومین مورد از الگوهای پسمور سوق میدهد.
پیش از آنکه به اهمیت این معضل نزد فروید بپردازیم، باید سه نکتهٔ دیگر را دربارهٔ آن مطرح کنیم. اول اینکه بهسادگی نمیتوان گفت یک الگو برای برخی از موقعیتها مناسب است و الگویی دیگر برای موارد دیگر. دلیل نادرستی این حرف این است که گرچه ما گاهی با پرسیدن از نیات فرد به آنها پی میبریم و گاهی با نگاه کردن به رفتار او و گاه هم به هر دو طریق، اما در هر یک از این موارد منظور متفاوتی از «نیت» نداریم. شاید این طور باشد که موقعیتهایی که تفاوتهای جزئی با هم دارند، تنها با استفاده از شکل واحدی از عبارت «او قصد دارد ...» ذیلِ دستهٔ واحدی قرار بگیرند، اما به هر روی دستکم نوعی شباهت خانوادگی۹۹، یا حتی چیزی بیش از آن میان آنها وجود دارد. دوماً «من قصد دارم...» صرفاً شکلِ اولشخصِ عبارتِ سومشخصِ «او قصد دارد...» نیست، وقتی من میگویم «او قصد دارد...» چیزی را توضیح میدهم، شاید اعمال او را، شاید طرحهای ذهنیاش را، و شاید هم هر دو را؛ اما وقتی میگویم «من قصد دارم ...» اصلاً چیزی را توضیح نمیدهم. قصدِ من چیزی نیست که با گفتنِ «من قصد دارم...» توصیفاش کنم یا به آن ارجاع دهم؛ بلکه به یک معنا بیانِ صرفِ «من قصد دارم ...» است، حال چه این را بلند بگویم و چه با خودم فکر کنم. اما بهوضوح در مواردی، مقاصد من که با آنچه میگویم یا فکر میکنم شکل میگیرند، با مقاصدی که در اعمال من آشکارند، مغایرت دارند.»
حجم
۱۳۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۱۳۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه