کتاب زیستن بر اساس قانون جذب

کتاب زیستن بر اساس قانون جذب نوشتهٔ والری ریشار و ترجمهٔ فرزانه یاوریان منفرد است. انتشارات شبنا این کتاب را منتشر کرده است.

درباره کتاب زیستن بر اساس قانون جذب

کتاب زیستن بر اساس قانون جذب کمک می‌کند تا افکارمان را روشن کنیم. آن‌ها این قدرت را دارند که در شما چنان تغییری ایجاد کنند که زندگی شما راحت‌تر و شادتر شود؛ در واقع همهٔ ما عادت‌هایی ریشه‌ای در خود ایجاد می‌کنیم. گاه این عادت‌ها ما را از دریافت چیزهای خوبی که نیاز داریم باز می‌دارد؛ عادت‌هایی که به‌معنای واقعی کلمه قلب و بدن ما را مسدود می‌کند و باعث می‌شود بیمار شویم؛ به همین دلیل است که یک کتابچهٔ راهنمای عملی مانند این کتاب می‌تواند مفید باشد. یک کتاب راهنما یادمان می‌دهد این‌بار پروانه‌ها را ببینیم و صدای آواز پرندگان را بشنویم. کتاب حاضر پس از مقدمه، بخشی به نام «مفاهیم قانون جذب» و سپس «پیوست اول: جدول رده‌بندی احساسات از مثبت به منفی» و «پیوست دوم: تو بهترینی» و پیوست سوم و «پیوست چهارم: ماریان ویلیام سون، کتاب بازگشت به عشق» را در بر گرفته است.

خواندن کتاب زیستن بر اساس قانون جذب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران روان‌شناسی عمومی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب زیستن بر اساس قانون جذب

«همه‌چیز روی این زمین انرژی است و فرکانسی ارتعاشی از خود ساطع می‌کند، خواه سنگ باشد، جنگل، بدن شما، میز... افکار ما نیز انرژی هستند. مغز ما دائماً یک فرکانس و یک ارتعاش ساطع می‌کند. ما مانند رادیویی هستیم که امواجی را از خود منتشر می‌کند. این امواج از هر مادهٔ فیزیکی عبور می‌کنند. محققان فعالیت الکتریکی مغز را اندازه‌گیری کرده‌اند. هر یک از ما فرکانس ارتعاشی منتشر می‌کنیم که توسط موقعیت‌ها و افراد با همان فرکانس ارتعاشی دریافت می‌شود. شما به‌طور مداوم فرکانس و انرژی شادی، ترس، کمبود، شور و شوق، اعتماد و ... را ارسال می‌کنید. این ارتعاشات از مغز شما می‌آید. این افکار شما هستند که آن‌ها را ایجاد می‌کنند.

بیایید مثالی بزنیم: شما به جایی می‌رسید که کسی را نمی‌شناسید. بلافاصله پس از ورود، به کسانی که آنجا هستند نگاه می‌کنید و به‌طور خودجوش نسبت به برخی، بیشتر از دیگران احساس همدلی و نزدیکی می‌کنید و ازقضا تصادفاً یکی از افرادی که در نگاه اول برای شما دوست‌داشتنی به‌نظر می‌رسید به‌سمتتان می‌آید و در طول شب با او هم‌کلام و همراه می‌شوید.

ارتعاشی که از خود ساطع می‌کنید، موجب جذب برخی از افراد هم‌فرکانس شما می‌شود و دیگران را که ارتعاش متفاوتی دارند از شما دور می‌کند.

بیایید مثال دیگری بزنیم:

تصور کنید با حال بدی از خواب بیدار می‌شوید. بلافاصله با خود می‌گویید که از دندهٔ چپ بلند شده‌اید و حتماً روز بدی خواهید داشت. به‌احتمال‌زیاد در این مدت

شما ممکن است با موقعیت‌های دشوار یا متناقضی مواجه شوید، مانند از دست دادن اتوبوس، ریختن قهوه روی لباس‌هایتان، بحث باهمکارتان...

این قانون جذب است که عمل می‌کند. به دلیل این قانون، هر چیزی که روی آن تمرکز کنید در زندگی شما تقویت می‌شود.

چه بخواهید چه نخواهید، شما از خود فرکانسی منتشر می‌کنید و جهان با فرستادن افراد، موقعیت‌ها و رویدادهایی که در همان سطح ارتعاشی هستند، به شما پاسخ می‌دهد. افکار شما وضعیت ارتعاشی شما را تعیین می‌کنند. با تغییر افکار خود، حالت ارتعاشی خود را تغییر می‌دهید.»