دانلود و خرید کتاب تراژدی ایرانی بابک ابراهیم پور ارنگی
تصویر جلد کتاب تراژدی ایرانی

کتاب تراژدی ایرانی

ویراستار:مونا محمدنژاد
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تراژدی ایرانی

کتاب «تراژدی ایرانی» نوشتۀ بابک ابراهیم پور ارنگی و ویراستۀ مونا محمدنژاد است و انتشارات سیب سرخ آن را منتشر کرده است. تراژدی ایرانی ۷ واقعۀ تلخ و تراژیک تاریخ معاصر ایران را در قالب داستان روایت می‌کند.

درباره کتاب تراژدی ایرانی

سرزمین ایران سرشار از خطاها و تکرار همان خطاها در طول تاریخ است و هرکسی باهدف آبادانی و اصلاح آمد با شکستی غم‌انگیز روبه‌رو شد. کشتن قائم‌مقام، امیرکبیر و سقوط دولت مصدق نمونه‌ای از این شکست‌ها است. بابک ابراهیم‌پور در چهارمین اثر خود، کتاب تراژدی ایرانی تلاش کرده است به سراغ تاریخ معاصر ایران برود و به زبانی ساده تراژدی‌های غم‌انگیز ایران معاصر را در قالب داستان بازآفرینی کند. پیش از این کتاب‌های «پنجره‌ای نبود»، «پرسه در تاریکی» و «بی‌عشق، بی‌وطن» از بابک ابراهیم‌پور ارنگی منتشر شده است. 

کتاب تراژدی ایرانی شامل داستان‌هایی دربارۀ ۷ واقعۀ تاریخی ایران می شود و زندگی کسانی را روایت می‌کند که تلاش های بسیاری کردند تا سرزمین ایران را به کشوری آباد، آزاد، مستقل و سربلند تبدیل کنند. کسانی که در راه عقیده و آرمان جان ارزشمندشان را فدا کردند. آن افراد شاید امروز مخالفانی داشته باشند اما در زمانۀ خودشان قهرمان شمرده می‌شدند و قهرمانانه هم جنگیدند. سرنوشت تلخ مردم کرمان اسیر در دستان آقا محمدخان قاجار،‌ داستان ناامیدی، رنج و ترور میرزادۀ عشقی، کشته شدن دوستداران مصدق در سی‌ام تیر و کودتای ۲۸ مرداد، اعدام شدن دکتر حسین فاطمی، رنج‌ها و شکنجه های وارطان سالاخانیان، جنگ چریک‌های سیاهکل و جمعۀ سیاه. بابک ابراهیم پور از طریق داستان خوانندگان را به دل تاریخ می کشاند و آن‌ها را با شخصیت‌های تاریخی آشنا می‌کند.

فهرست مطالب کتاب تراژدی ایرانی عبارت است از: «سخنی با خوانندگان»، «شب کرمان»، «سرخ‌تر از خون، سبزتر از برگ، تاریک‌تر از مرگ»، «یا مرگ یا مصدق»، «آخرین سنگر»، «وارطان سخن نگفت»، «حماسۀ جنگل» و «جمعۀ سیاه».

خواندن کتاب تراژدی ایرانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به علاقه‌مندان به کتاب‌های تاریخی و همچنین دوستداران رمان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تراژدی ایرانی

«می‌گفت: شما نمی‌دانید. این نبرد، زندگی همۀ ما را به باد می‌دهد. ایران‌زمین آرام نمی‌گیرد مگر آنکه یکی از رقبا از پای درآید. آقا محمد خان که بیاید، ارگ را محاصره می‌کند. آذوقه تمام می‌شود. آن زمان هیچ جیز برای خوردن باقی نمی‌ماند جز همین موش و گربه. حالمان از حرف‌هایش به هم می‌خورد. فکرکردن به اینکه روزی برسد که مجبور به خوردن چنین نجاساتی شویم، حالمان را بد می‌کرد. حالا همگی افتاده بودیم به خوردن چنین جانورهایی! هرکه هرچه پیدا می‌کرد می‌گذاشت در دهان؛ هستۀ خرما، برگ و ریشۀ درخت، گوشت اسب و الاغ. در این قحطی هرکسی اسب و الاغ داشت، جزو اهالی خوشبخت کرمان به شمار می‌رفت و همه حسودی می‌کردند که فلانی گوشت اسب و خر می‌خورد! خوش به حالش!


-با نام.
۱۴۰۳/۰۴/۱۲

خوندنش با درد همراه بود. اما تاریخ رو با چاشنی درد باید خوند تا متوجه‌ش شد؛ تا دیگه تکرارش نکرد. توصیه می‌کنم حتماً این کتاب رو بخونید و بدونید!

mohamad NIKKHOO
۱۴۰۲/۱۰/۲۰

لطفا این کتاب را بصورت نسخه ی صوتی منتشر کنید. کسان زیادی بیصبرانه منتظر بیرون اومدن نسخه صوتی چنین کتبی هستتد! ممنونم

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۴ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۴ صفحه

قیمت:
۷۵,۳۶۰
تومان