کتاب بوی باران و بهار
معرفی کتاب بوی باران و بهار
کتاب بوی باران و بهار نوشتۀ افشین معشوری در انتشارات یانا به چاپ رسیده است. این کتاب، پاسداشت ۶۰سالگی فرامرز محمدیپور، شاعر و روزنامهنگار لنگرودی است. در هر بخش از این کتاب، یکی از شاعران و ادیبان از آشنایی خود با محمدیپور میگوید.
دربارۀ کتاب بوی باران و بهار
کتاب بوی باران و بهار به پاسداشت ۶۰سالگی فرامرز محمدی پور، شاعر و روزنامهنگار لنگرودی نوشته شده است. فرامرز محمدیپور، علاوه بر معلمی و رزونامهنگاری، سالها نویسندۀ برنامۀ رادیویی سبز اوخان در رادیو گیلان بود. وی همچنین گاهی در تلویزیون نیز برنامه میساخت. او در ساخت چند فیلم تلویزیونی نیز دستاندرکار بوده و دورههای بازیگری را نیز گذرانده است. محمدیپور همچنین کتاب چهارده کوچه چراغانی را به همت خود روانۀ نشر کرده است. این کتاب مجموعه اشعار آیینی از شاعران گیلان است.
در هر بخش از کتاب بوی باران و بهار یکی از شاعران و ادیبان دربارۀ فرامرز محمدیپور صحبت کردهاند و در هر متن، آلبومهای عکس مرتبط نیر جایگذاری شده است. افشین معشوری، نویسندۀ این کتاب، بهواسطۀ آشنایی چندینساله با محمدیپور و فعالیتهایش این کتاب را تدوین کرده است.
خواندن کتاب بوی باران و بهار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به دوستداران کتابهای زندگینامهای و ادبی پیشنهاد میکنیم.
درباره افشین معشوری
افشین معشوری ۱۳۴۸ در لنگرود به دنیا آمده است. او روزنامهنگار، مدرس دانشگاه و دانشآموختهٔ خبرنگاری سیاسی است. پیش از این از او در حوزهٔ رسانه، کتابهای «نگارش خبر و شبکههای اجتماعی»، «مصاحبه و خبرنویسی»، «مقدمهٔ شناخت حقوق فرهنگ و رسانه» و «شیوههای تبلیغات و اطلاعرسانی» منتشر شده است.
بخشی از کتاب بوی باران و بهار
«فرامرزی که من این سالها دیدهام
شمس لنگرودی
آشنایی من با جناب فرامرز محمدیپور حدود ۲۰ سال پیش توسط رفیق عزیز و قدیم من کریم رجبزاده شاعر اتفاق افتاد. فرامرز پسرعمهی کریم است و تعریف و تمجید کریم از ادب و ادبیات و قدرشناسیها و گرهگشاییهای او، سبب نزدیکی هرچه بیشتر ما طی سالیان شد و طی این مدت که تماس تلفنی و دیدار حضوری داشتیم، فرامورز را همان دیدم که مریم میگفت. بسیاری از باورهای ما به هم نزدیک نیست؛ اما بیشتر نرمش و آرامش او بود که بر دوستی ما دوام میبخشید. در سالهای دور، روزی که جناب محمدیپور بهرغم بیمیلی من، برخاست تا در شهرمان لنگرود مراسم جشنی برای من برگزار کند، ما همه شاهد بودیم با چه مرارت و حوصله و مجاهدتی سنگوارههای پیش پایش را که رها میکردند، کنار میزد و کارها را پیش میبرد؛ و ما میدانستیم که سبب تلاشاش چیزی نیست جز قدردانی از کار ناچیزی که گمان میکرد، من انجام دادهام.»
حجم
۵٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۵٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه