کتاب طاووس نازی آباد
معرفی کتاب طاووس نازی آباد
کتاب طاووس نازیآباد نوشتۀ رامین باغبانیان در انتشارات سیب سرخ به چاپ رسیده است. این کتاب مجموعهای از ۸ داستان کوتاه در ژانر ناداستان است. این ناداستانها روایتهایی بر مبنای واقعیت و تجربۀ رامین باغبانیان، نویسندۀ آن، با آمیزهای از طنز هستند.
درباره کتاب طاووس نازی آباد
کتاب طاووس نازیآباد مجموعهای شامل ۸ داستان کوتاه و در ژانر ناداستان است. رامین باغبانیان، نویسندۀ این مجموعه میگوید هدفش از نگارش این داستانهای کوتاه، بیان احساسات و لحظههای منحصربه فرد زندگی و تجربۀ شخصی جدید در فرم ناداستان بود. او در هر کدام از این داستانها گوشه چشمی هم به خنداندن مخاطب دارد. درواقع کتاب طاووس نازیآباد تجربۀ خود نویسنده است که با چاشنی طنز روایت میشود.
طنزنویسی یکی از ژانرهای دشوار در نویسندگی است و و خنداندن مخاطب، قدرت نویسندگی و قوۀ خلاقیت زیادی میطلبد. تمامی ناداستانهای این مجموعه، بافت اصلیشان واقعی است جز ناداستان معجزۀ کنگرهی ۶۰ که البته این ناداستان هم یکسره از واقعیت خالی نیست. عنوان ۸ ناداستان کتاب طاووس نازیآباد عبارتاند از: بلوغ، بربری، معجزهی کنگرهی ۶۰، قرار اول، شمس و مولانا، طاووس نازیآباد، کتلت عمه عذرا، حلوا.
خواندن کتاب طاووس نازی آباد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران داستانهای کوتاه فارسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب طاووس نازی آباد
«اگر از من بپرسند پیچیدهترین دورهی حیات انسان چه دورهای میتواند باشد، پاسخم بیشک دورهی اسرارآمیز بلوغ خواهد بود: بلوغ دوران پررمزورازیست، بهویژه برای من که از رمز و راز به کشف و شهود نیز رسیده بودم. بلوغ برای من بهطور کاملاً طبیعی در حال سپری شدن بود که روزی پدرم به گفتوگویی خصوصی دعوتم کرد و با تأکید بر اقتضای سنم، از تفاوتهای میان دختران و پسران پرده برداشت، غافل از اینکه جنس این پرده به جای حریر و ابریشم، لحاف کرسیست و به این راحتیها برداشته نمیشود. فیالمثال داشت ژرفای جانم را به این حقیقت منور میساخت که پسران در بلوغشان ریش و سبیل درمیآورند و صدایشان خش میافتد که بهاره، خواهرم با محاسنی پرپشت و با تهصداییی خشدار و گرفته یااللهی گفت و وارد اتاق شد...
...نیمهشب بود؛ بابا یک سرعتگیر بسیار بسیار بلند را ندید: ۵۱۸ به آسمان پر کشید، طوری که اگر درست یادم باشد چند دزد روی پشت بام خانهای برای آخرین شاهدان دزدی دست تکان داده آرزوی عاقبت به خیری کردند. همه ساکت بودند ناگهان طاووسكم فغان برآورد یا ضامن آهو! آن زمانها معنای آهو را میدانستم اما هرچه گشتم ضامنش را پیدا نمیکردم بدبختانه آهویی هم در کار نبود، تنها چیزی که میدیدم یک نمای کلوزآپ پایین از یک طاووس نر با لنگهای گشوده و دستهای آویزان بود که درست مثل فصل جفتگیری با فریاد برایم دلبری میکرد.»
حجم
۴۱۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۶ صفحه
حجم
۴۱۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۶ صفحه