کتاب چک لیست

خلاصه‌کتاب چک لیست نوشتهٔ آتول گاواند ترجمهٔ نوشین غلامی است. نشر آتیسا کتاب حاضر را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب چک لیست

چگونه استفاده از چک‌ لیست می‌تواند تحولی عظیم در زمینۀ شخصی و حرفه‌ای شما ایجاد کند؟ وقتی برای خرید وارد یک فروشگاه زنجیره‌ای می‌شویم، آن‌قدر با تنوع محصولات و برندهای تجاری مختلف مواجه می‌شویم که گاهی اوقات تصمیم‌گیری برای خرید یک دستمال کاغذی ساده، به کاری دشوار تبدیل می‌شود! ممکن است در میان آن همه تنوع و گستردگی محصولات، اقلامی را بخریم که اصلاً به آن نیازی نداریم و گاهی حتی خرید چیزی را که به‌خاطر آن وارد فروشگاه شده‌ایم، به‌کلی فراموش می‌کنیم. اگر ابتدا لیست چیزهایی را که نیاز داریم، بنویسیم و همراه داشته باشیم، در برابر محصولات رنگارنگ و جذاب کمتر وسوسه شده و مستقیم به‌سراغ همان چیزهایی خواهیم رفت که به آن نیاز داریم؛ در واقع تهیهٔ چک‌لیست برای کاری مثل خرید، یکی از ضروریات بوده و درعین‌حال برایمان مقرون‌به‌صرفه‌تر نیز هست. چک‌لیست‌ها کاربردهای بسیار بیشتر و مهم‌تری برای ما دارند. اگرچه ما چک‌لیست را چیزی سطحی و ساده در نظر می‌گیریم، از این واقعیت غافل هستیم که تهیهٔ یک چک‌لیست ساده در اموری مانند پزشکی، صنعت هواپیمایی، بازارهای مالی و حتی بحران‌های طبیعی نیز بسیار کارگشا خواهد بود. دنیای امروز با چنان سرعتی رو به پیشرفت است که ناگزیر با تمام تخصصی که داریم، در بسیاری از کارها سهل‌انگارانه رفتار می‌کنیم. این خلاصه‌کتاب دیدگاه جدیدی درمورد استفاده از چک‌ لیست به شما ارائه می‌دهد. با کمک آن می‌توانید اشتباهات انسانی را به حداقل رسانده و در حرفهٔ خود کارآمدتر عمل کنید.

خواندن خلاصه کتاب چک لیست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند از پس کارهایشان بربیایند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب چک لیست

«فصل ۱

مشکلاتی از قبیل پیچیدگی‌های افراطی

مدتی پیش گزارش بیماری را در سالنامه جراحی قفسه سینه خواندم. داستان کابوسی بود که با نثر خشک یک مقالهٔ، پزشکی نوشته شده بود در شهر کوچکی در اتریش در کوه‌های آلپ مادر و پدری همراه با دختر سه‌ساله خود برای پیاده‌روی به جنگل رفته بودند. دختربچه برای یک‌لحظه از دید والدینش ناپدید شد و اتفاقی که نباید می‌افتاد، روی داد. دختربچه در آبگیر یخی سقوط کرد. والدین او بدون معطلی به دنبالش داخل آبگیر پریدند؛ اما او را بعد از نیم ساعت که زیر آب مانده بود پیدا کردند و به سطح آب آوردند و از آبگیر بیرون کشیدند. آنها او را به ساحل رساندند و روی زمین گذاشتند. درحالی‌که دستورالعمل‌های فوریت‌های پزشکی را از طریق تلفن همراهشان دنبال کرده بودند، احیای قلبی ریوی را نیز شروع کردند. تیم نجات هشت دقیقه بعد رسیدند و اطلاعات اولیه مرتبط با وضعیت دختربچه را ثبت کردند. او هیچ واکنشی نشان نمی‌داد نبض و علائم تنفس هم نداشت. دمای بدن او نوزده درجه بود. مردمک چشم‌هایش گشاد شده بودند و هیچ واکنشی در مقابل نور نشان نمی‌دادند که این نشان‌دهنده قطع عملکرد مغزی بود. او مرده بود؛ اما تکنسین‌های اورژانس احیای قلبی را ادامه دادند دختربچه با هلیکوپتر به نزدیک‌ترین بیمارستان منتقل شد و از آنجا مستقیماً به اتاق عمل برده شد. یکی از اعضای تیم اورژانس او را روی تخت گذاشت و قفسه سینه‌اش را فشار داد. تیم جراحی با بیشترین سرعت ممکن به او دستگاه بای‌پس قلبی ریوی را وصل کردند جراح مجبور شد شکافی را در ران راست دختربچه ایجاد و یکی از لوله‌های سیلیکونی دستگاه را به شریان ران وصل کند تا از این طریق خون را خارج سازد، سپس لوله دیگر را به رگ استخوان ران متصل کرد تا خون را به بدنش بازگرداند.

متخصص تزریق خون پمپ را روشن کرد و به‌محض اینکه اکسیژن و درجه حرارت و جریان خون را از طریق سیستم تنظیم، کرد لوله شفاف او به رنگ قهوه‌ای درآمد. فقط در آن زمان بود که آنها از فشاردادن قفسه سینه دختربچه دست کشیدند. در فاصله یکونیم ساعت انتقال دختربچه به بیمارستان تا اتصال، دستگاه او مرده بود؛ اما باگذشت مدت‌زمان دو ساعت دمای بدن او تقریباً شش درجه افزایش یافت و قلبش شروع به تپیدن کرد، قلبش اولین عضوی بود که فعال شد. بعد از گذشت شش ساعت دمای بدن او به ۳۷ درجه دمای طبیعی بدن، رسید. تیم پزشکی تلاش کرد تا او را از دستگاه بای‌پس جدا و دستگاه تنفس مصنوعی را به او وصل کند؛ اما آب آبگیر و آلودگی‌اش به‌قدری باعث آسیب شدید به ریه‌های او شده بود که اکسیژن می‌بایست از طریق لوله تنفسی وارد خونش می‌شد؛ بنابراین، در عوض، آنها به او یک سیستم تنفس مصنوعی به نام اکسیژناسیون غشایی برون پیکری وصل کردند برای انجام این کار جراحان مجبور شدند قفسه سینه او را با تیغ جراحی از وسط شکاف دهند و لوله‌های دستگاه را به آئورت و قلب تپنده او وصل کنند.

 اکنون دستگاه اکسیژناسیون فعال شده بود جراحان لوله‌های بای‌پس قلبی ریوی را از او جدا ساختند. آنها رگ‌ها را ترمیم کردند و زخم ایجاد شده روی کشاله رانش را بخیه زدند. درحالی‌که هنوز شکاف سینه‌اش باز بود و با فویل پلاستیکی استریل پوشانده شده بود تیم جراحی دختربچه را به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل کردند. در طول شبانه‌روز، تیم مراقبت‌های ویژه با برونکوسکوپ فیبر نوری مشغول ساکشن آب و بقایای آلودگی‌های ریه او بودند. تا روز بعد، ریه‌های او به‌اندازه‌ای بهبودیافته بود تا تیم بتواند به‌جای دستگاه اکسیژناسیون از تنفس مصنوعی استفاده کند که برای این جابه‌جایی دختربچه باید مجدد به اتاق عمل می‌رفت تا جراحان بتوانند لوله‌ها را جدا و حفره‌ها را ترمیم کنند. سپس شکاف قفسه سینه‌اش را بخیه بزنند.»