کتاب دو کلمه ای که امروز زندگی تان را تغییر می دهد
معرفی کتاب دو کلمه ای که امروز زندگی تان را تغییر می دهد
کتاب دو کلمه ای که امروز زندگی تان را تغییر می دهد؛ کلماتی که امروز زندگیتان را تغییر خواهد داد نوشتهٔ جوئل اوستین و ترجمهٔ معصومه نصیری است و انتشارات اردیبهشت آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب دو کلمه ای که امروز زندگی تان را تغییر می دهد
جوئل اوستین در کتاب پیش رو که میتوان آن را به نوعی ادامه دیگر اثر پرفروشش «قدرت من هستم» محسوب کرد، میگوید هر کلمهای که به دنبال عبارت «من هستم» بیان میشود، همواره به دنبال گویندهاش خواهد بود. اکنون در کتاب دو کلمهای که امروز زندگیتان را تغییر میدهند (Two Words That Will Change Your Life Today)، نویسنده تأکید میکند اگر انتقاد از خودتان را کنار بگذارید، به جای قدرت درونی، استعدادهای طبیعی و مهارتهای درونیتان را کشف خواهید کرد و زندگی شاد و پرقدرتی را تجربه میکنید که خداوند برایتان در نظر گرفته است. نکته مهم این است: باید کلمات خود را در مسیری قرار دهید که میخواهید زندگیتان در آن جریان داشته باشد. شما نباید با صحبت از شکست، به استقبال پیروزی و موفقیت بروید. نمیتوانید از کمبود بگویید و منتظر نعمتهای زیاد باشید. آنچه را که بیان میکنید، تولید خواهید کرد. اگر دوست دارید بدانید پنج سال بعد چگونه خواهید بود، تنها کافی است به آنچه در مورد خودتان میگویید، گوش بسپارید. با کلماتی که بر زبان میآورید، هم میتوانید آیندهتان را مقدس و هم میتوانید آن را نفرین کنید. جوئل اوستین کتاب پیش رو را به این علت نگاشته که به شما بگوید در دهانتان معجزه وجود دارد! اگر میخواهید زندگیتان را متحول سازید، با تغییر دادن کلمات آغاز کنید. اگر بیاموزید چگونه با کلمات درست صحبت کنید و بینش مناسب را حفظ سازید، این امکان را برای خود ایجاد میکنید که چیزهای عالی را در زندگیتان به وجود آورید.
خواندن کتاب دو کلمه ای که امروز زندگی تان را تغییر می دهد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران کتابهای توسعهٔ فردی و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دو کلمهای که امروز زندگیتان را تغییر میدهد
«بسیاری از مردم نمیدانند که آنها آیندهی خود را با کلماتشان نفرین میکنند. هر بار که شما میگویید، «من هیچوقت خوششانس نیستم»، فقط در حال آوردن بدشانسی در زندگیتان هستید. «من هرگز قادر به خریدن خانه نخواهم بود.» «هرگز قادر به ترک اعتیاد نخواهم بود.» «هرگز قادر به ملاقات با یک آدم مناسب نخواهم بود.» آن را ادامه ندهید؛ طلسم کردن آیندهی خود را متوقف کنید. گاهی لازم نیست که دشمن، ما را شکست دهد؛ ما هستیم که خودمان را شکست میدهیم. به آنچه میگویید، توجه کنید. آیا شما زندگی خود را متبرّک میکنید؟ یا اینکه آن را لعنت میکنید؟
من در دبیرستان یک همکلاسی داشتم که همیشه ذهنیت بسیار منفی داشت با اینکه او یکی از ستارههای تیم فوتبال ما بود، همیشه خوشهیکل بود و موهای مجعد و ضخیمی داشت. هر بار که از او میپرسیدم، اوضاعت چطور است؟ او همیشه همین یک پاسخ را میداد: «اوضاع خیلی خوب نیست. من پیر، چاق و کچل شدهام.» احتمال زیاد این پاسخ او را پانصد بار شنیدهام. میدانم که او فقط شوخی میکرد اما اگر جای او بودم، این کار را نمیکردم. حدود پانزده سال بعد، وقتی در مرکز خرید به طور اتفاقی او را دیدم، نزدیک بود بیهوش شوم. او آیندهاش را پیشبینی کرده بود. او پیر، چاق و طاس به نظر میرسید. هرگز در مورد ناکامیهایتان در زندگی صحبت نکنید. نگرش ما باید اینطور باشد، من هر روز جوانتر میشوم. خدا جوانیام را مانند عقابها احیا میکند. من هرروز قویتر، سالمتر و زیباتر میشوم. میخواهم موهایم را همینطوری نگه دارم و آنها را از دست ندهم. من میخواهم ذهنیت صحیحم را حفظ کنم. من میخواهم زندگی طولانی، پربار و سرشار از ایمان داشته باشم. اینقدر زندگیتان را طلسم نکنید. شروع به تبرّک زندگی خود کنید. چیزهای خوب و خوشی را پیشگویی کنید.
من مردی را میشناسم که از این نگران بود که به بیماری آلزایمر دچار شود، زیرا چندین نفر در خانوادهاش این بیماری را داشتند؛ یک پدربزرگ، یک عموی بزرگ او به این بیماری مبتلا بودند. این مرد، فقط در اوایل دههی پنجاه زندگیاش بود اما مدام آنچه را پرورش میداد که احتمال داشت، اتفاق بیفتد.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه