دانلود و خرید کتاب افسر برلینی کارل سوکمایر ترجمه کیومرث علی خواه
تصویر جلد کتاب افسر برلینی

کتاب افسر برلینی

انتشارات:چتر فیروزه
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب افسر برلینی

نمایشنامۀ افسر برلینی نوشتۀ کارل سوکمایر و با ترجمۀ کیومرث علی‌خواه در انتشارات چتر فیروزه به چاپ رسیده است. این نمایشنامه که بر اساس واقعیتی تاریخی نوشته شده است داستان مردی به نام ویلهم فویگت، کارگر و زندانی سابق است که با پوشیدن یونیفرم نظامی، ساختمان شهرداری کوپنیک در نزدیکی برلین را اشغال می‌کند و با موجودی خزانۀ آن از شهر می‌گریزد.

درباره کتاب افسر برلینی

افسر برلینی یکی از نمایشنامه‌های معروف آلمانی قرن بیستم است که پس از گذشت نزدیک به ۹۰ سال از انتشار آن هنوز هم در تئاترهای معتبر آلمان اجرا می‌شود. بر اساس آن، ۸ فیلم سینمایی و تلویزیونی به زبان‌های آلمانی و انگلیسی ساخته شده است و در مدارس آلمان در کلاس ادبیات آلمانی نقد و بررسی می‌شود.

این نمایشنامه بر اساس ماجرایی واقعی نوشته شده است. در روز ۶ اکتبر ۱۹۰۶، ویلهم فویگت کارگر کفاش و زندانی سابق با لباس مبدل سروانی به‌همراه سربازانی که از خیابان با خود آورده بود ساختمان شهرداری کوپنیک در نزدیکی برلین را اشغال و شهردار و خزانه‌دار شهر را بازداشت می‌کند. او سپس با موجودی خزانه از شهر می‌گریزد. خبر این واقعه مدت‌ها پس از کشف آن هم در صدر اخبار روزنامه‌های آلمان و بسیاری از دیگر کشورهای اروپایی بود.

ویلهلم فویگت در جوانی به‌علت سرقت سیصد مارک از صندوق ادارهٔ پست به ۱۵ سال زندان محکوم شده بود. پس از گذراندن دوران زندان دیگر در جامعهٔ آلمان برای او جایی نبود. فقط در کشورهای دیگر می‌توانست آزادانه کار و زندگی کند؛ اما درد غربت بالاخره او را به وطنش بازگرداند. فویگت اسیر چرخهٔ بی‌سرانجام نداشتن اجازهٔ اقامت در وطنش به‌علت بیکاری و بیکاری به‌علت نداشتن اجازهٔ اقامت می‌شود. او به فکر تهیهٔ پاسپورت از طریق اشغال ادارهٔ شهرداری می‌افتد.

در طول نمایشنامه، در کنار ویلهلم فویگت یک اونیفورم سروانی گارد سلطنتی هم به‌عنوان نماد قدرت بلامنازع نظامی در همهٔ سطوح جامعه نقش بازی می‌کند و از کارگاه اونیفورم‌دوزی دست‌به‌دست می‌چرخد تا به ویلهلم فویگت می‌رسد.

نمایشنامۀ افسر برلینی در صحنه‌های متعدد از اقشار مختلف جامعهٔ آلمان آغاز قرن بیستم تصویری به دست می‌دهد. افراد ثروتمند، افسران عالی‌رتبه، کارمندان، فروشندگان، کارگران، سربازها، زندانی‌ها، فواحش و فقرا. طنز جاری در تمام صحنه‌ها سیاهی زندگی اقشار فرودست و بی‌رحمی سیستم خشک اداری را برای خواننده قابل‌تحمل می‌کند.

بخش عمدهٔ گفت‌وگوهای نمایشنامه که ۳ پرده دارد به لهجهٔ برلینی آغاز قرن بیستم نوشته شده است. هرچه یک شخصیت به سطوح پایین‌تر جامعه تعلق دارد، لهجه‌اش غلیظ‌تر است. افسرها با زبان رسمی و کتابی حرف می‌زنند. فویگت هم وقتی لباس سروانی می‌پوشد زبانش را عوض می‌کند. استفاده از لهجه، اصالت شخصیت‌ها را بیشتر و مناسبات اجتماعی را روشن‌تر می‌کند.

استفادهٔ نویسنده از عبارات و اصطلاحات اصیل عامیانه نقش قابل‌توجهی در شیرینی طنز و تأثیرگذاری کتاب دارد. برای بسیاری از این لغات تنها منبع موجود در جست‌وجوگرهای اینترنتی متن خود این نمایشنامه است. نسل امروزی و تحصیلکردهٔ برلینی هم در توضیح بعضی از این کلمات به مشکل برمی‌خورد. بدین دلیل، مترجم بهترین جانشین برای گویش برلینی را در لهجهٔ تهرانی کوچه و بازار یافته است.

کتاب افسر برلینی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به همۀ دوستداران ادبیات نمایشی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره کارل سوکمایر

کارل سوکمایر، نویسندهٔ آلمانی در ۱۸۹۶ به دنیا آمد. دانش‌آموز فرمانبرداری نبود و نزدیک بود از مدرسه اخراج شود. در سال‌های جنگ جهانی اول دوران دبیرستان را کوتاه کردند تا او و همسالانش زودتر دیپلم دبیرستانی بگیرند و به خدمت سربازی بروند. در جبهه نشان افتخار گرفت و پس از جنگ به تحصیل در رشته‌های حقوق، جامعه‌شناسی و تاریخ ادبیات پرداخت. سوکمایر در ۱۹۲۵ با نمایشنامهٔ تاکستان شاد به شهرت رسید. در ۱۹۳۰ نمایشنامهٔ سروان کوپنیکی را نوشت. او اولین کسی نبود که این ماجرا را دستمایهٔ نمایشنامه‌اش کرد. اثر او اما به‌علت استواری ساختار نمایشی، نقد صریح اجتماعی و زبان شیرین آن ماندگار شد. سوکمایر با نگاهی انسان‌دوستانه و طنزی گزنده فرهنگ نظامی‌گری، تقدس اونیفورم و پیروی بی‌چون و چرا از مقام بالاتر در جامعهٔ آلمانی‌پروسی آغاز قرن بیستم را به نقد کشیده است. فرهنگی که منجر به دو فاجعهٔ بزرگ جنگ جهانی اول و دوم شد.

پس از به قدرت رسیدن هیتلر و حزب ناسیونال‌سوسیالیست در ۱۹۳۳ کارل سوکمایر هم مثل بسیاری دیگر از روشنفکران و نویسندگان آزاداندیش و ضدفاشیست تحت تعقیب قرار گرفت و کتاب‌هایش سوزانده شدند. سوکمایر به آمریکا گریخت و پس از شکست آلمان نازی به‌عنوان شهروند آمریکایی به اروپا بازگشت. او هم مثل توماس مان نویسندهٔ بنام آلمانی و برندهٔ جایزهٔ ادبی نوبل، کشور سوئیس را به‌عنوان محل اقامت انتخاب کرد و تا پایان عمر در ۱۹۷۷ به نوشتن نمایشنامه و رمان ادامه داد.

بخشی از کتاب افسر برلینی

«صحنهٔ اول

شخصیت‌ها: آدولف وُرمزر؛ پسر او ویلی؛ وابشکه، خیاط؛ سروان فون فون شلتوف؛ ویلهلم فویگت.

پردهٔ نمایش بسته است. همراه صدای رژهٔ سربازان، مارش نظامی با صدای بلند به گوش می‌رسد. با دور شدن صدای پای سربازان، صدای مارش نظامی هم کم می‌شود. صدای مارش از دور در تمام این صحنه به گوش می‌رسد. در این مدت پرده به کنار می‌رود. روی صحنه فضای داخل فروشگاه اونیفورم‌فروشی آ. وُرمزر در پوتسدام دیده می‌شود. جلوی صحنه میز فروش و پرو لباس مشتری‌ها، انتهای صحنه ویترین بزرگ شیشه‌ای، پشت آن خیابان و آخرین سربازهایی که رژه می‌روند دیده می‌شوند. در ویترین اونیفورم، کلاه نظامی، کلاهخود، شمشیر و چکمهٔ سوارکاری به نمایش گذاشته شده، چند مانکن چوبی بدون سر با اونیفورم کامل افسری، وسط ویترین در دولته‌ای شیشه‌ای، روی شیشهٔ در به صورت برعکس نام شرکت: آ. وُرمزر، خیاط دربار سلطنتی پروس. روی میز فروش، عدل‌های پارچه، دکمه‌های اونیفورم، سردوشی، دستکش افسری و وسایل مشابه، روی دیوار عکس خاندان سلطنتی و عکس‌هایی با امضای ژنرال‌های ارتش، یک دیپلم افتخار و یک عکس آقای وُرمزر با اونیفورم دانشجویی، دری که به دفتر آقای وُرمزر باز می‌شود.

وابشکه، خیاط قدکوتاه قوزدار روی چارپایه‌ای ایستاده و به سروان فون شلِتوف کمک می‌کند اونیفورمش را بپوشد.

فُون شلِتوف: نه، نه، جناب وابشکه، اونیفورم اشکال داره. حس می‌کنم یه چیزش درست نیست.

وابشکه: آخه جناب سروان، حس که همیشه دُرُست نیست. وختی منم شلوار نو می‌پوشم، اگه درست اندازهٔ شلوار قبلی‌م باشه، بازم حس می‌کنم یه چیزش دُرُست نیس. اونوَخ گوشی دَستم میاد که حسم غلطه، شلوارم اشکال نداره!

فون شلتوف: نه، نه، جناب وابشکه، من گول نمی‌خورم. آخه من که هر روز نمی‌تونم یه اونیفورم نو بخرم. افسر گارد خیلی خرج داره. حالا که یکی می‌خرم باید بی‌عیب باشه. خودم می‌بینم هیکلم تو این اشکال داره. (می‌خندد)»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۱۴۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان