کتاب ترانه جاهای نرفته
معرفی کتاب ترانه جاهای نرفته
کتاب الکترونیکی «ترانه جاهای نرفته» نوشتهٔ نجیب توسون است و گروه مترجمان آن را ترجمه کردهاند. مائده پورصفائی ویراستاری این کتاب را به عهده داشته است. ترانه جاهای نرفته در انتشارات اوغوزخان چاپ شده است.
درباره کتاب ترانه جاهای نرفته
کتاب ترانه جاهای نرفته نوشتهٔ نجیب توسون توسط جمعی از مترجمان ترجمه شده است. کالج علمی آموزشی و فرهنگی بیلین و انتشارات اوغوزخان در تابستان و پاییز ۱۴۰۱ جشنوارهای برگزار کردند که داستانهای نجیب توسون را برای شرکتکنندگان ارسال میکردند تا بعد از داوری بهترین ترجمهها به مجموعه کتابی تبدیل شود.
ترانه جاهای نرفته نمایشی از عشق و احترام به موسیقی است که قلب و روح مخاطب را هدف قرار میدهد. موسیقی پناهی میشود برای شخصیتهای داستانهای مجموعه ترانه جاهای نرفته تا از هرجومرج جهان بگریزند. توسون در داستانهای ترانه جاهای نرفته به زوایای نادیدنی روح انسانی و افکار و احساسات درونی شخصیتها که در ذهن و قلبشان تجربه میکنند، میپردازد.
هنر نجیب توسون بهتصویرکشیدن جزئیات درونی ذهن و قلب شخصیتهای داستانهایش است؛ گویی شخصیتهایش را ساعتها و روزها در دنیای واقعی نگاه کرده و کوچکترین حرکات آنها را بادقت زیر نظر گرفته است تا با تخیلش بیامیزد و وقتی که به پختگی رسید، آن را به رشتهٔ تحریر درآورد. زبان داستانهای توسون شعرگونه است و بسیار روان است و با ویرگولهای فراوان جملات را به هم مرتبط میکند. در روایتهایش هم به مسائل اجتماعی هم ارزشهای زیباشناختی میپردازد.
مترجمان داستانهای کتاب ترانه جاهای نرفته
بهناز پدری (صدای خلأ)
آمنه محمدی (بریوان کوچولو)
پژوین فاطمیان (باغها و دیوارها)
هانیه محمدی کمینی (امروز گذشته است؟)
ریحانه فتح نژاد (زهر جم)
نسیم جدیدی (جوانمرگ شدن)
سارا مهدوی (ترانه جاهای نرفته)
سولماز ارزیلی (جشنواره نور)
فرشته صیامی (آوای شهر)
حنانه صافدل (باران ستاره)
پری جدیدی (گفتگوی خاموش)
زهره قاسمی (پیشپرده حومه)
سالار پاشازاده (بوی شیر)
عاطفه عقلایی (قطار آخر)
سمانه ذاکری (قطهای در تاریکی)
مریم رفیعی (تنفس)
یاشار بیکبابائی (صداها و قراصداها)
کتاب ترانه جاهای نرفته را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به هنردوستان و کسانی که به ادبیات علاقه دارند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ترانه جاهی نرفته
«باید جهانی کاملاً نو، از کتابها، نوشتههایم و دوستیها، برای خودم میساختم، همه چیز باید در یکدنیای نوشتاری بافتهشده از تصویر و ضرباهنگ و احساسات که از واژهها به وجود آمده بودند، جای میگرفت. یک طرف، تنهاییهایم، رؤیاهایم و در طرفی دیگر، کژفهمیها... باید قادر بودم درخور هر دودنیا هم باشم. اما انسان برای خلق دنیایی نو، اول مجبور به بیرون آمدن از دنیای کنونیاش است. حتی به قیمت درد کشیدن یا افتادناش هم که شده، باید موفق شود، با خواندن، نوشتن و احساسکردن، قادر به شناخت روحم و پیشروی به سمت آن دنیا بودم. برای باور هرچه بهترم، میبایست پنجرهای به سمت دنیای نو میگشودم. در نهایت، انسان به امیدهایی که قادر به دیدن و پروراندنشان است، باور قویتری دارد، باید آن نور و درخشش و رنگ را احساس میکردم.»
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۳۶ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۳۶ صفحه