کتاب در چاه تاریکی ها
معرفی کتاب در چاه تاریکی ها
کتاب در چاه تاریکیها نوشتۀ گابریلا آله مان با ترجمۀ مریم رئیسی در انتشارات خوب به چاپ رسیده است. داستان این کتاب جنایی و معمایی که دارای رگههای طنز سیاسی است در شهری پرت و بیغوله به نام پوسو ولز میگذرد. موسم انتخابات است؛ اما نامزد انتخابات ناگهان ناپدید میشود. پیش از آن چندین زن نیز در این شهر ناپدید شده بودند. روزنامهنگاری به نام گونسالو باراز روی این پروندههای مفقودی در حال کردن است.
درباره کتاب در چاه تاریکی ها
داستان در منطقهای به نام پوسو ولز روایت میشود، شهری در اطراف اقیانوس آرام که خانههایش قوطی کبریتی از جنس ترکیبی از نی و الوار و گل و سنگ است و کسی جز ساکنانش جرئت سکونت در آن ندارد. این شهر فقط در یک زمان رونق مییابد: موعد انتخابات. نامزدها برای جمعآوری رأی به آنجا میروند و قول بهویژه مسکن به اهالی میدهند. حالا هم زمان انتخابات است و در شهر ولولۀ تبلیغات احزاب سیاسی برپاست.
داستان در چاه تاریکیها در همین شهر و در زمان انتخابات دور میزند. کتاب با صحنۀ طنزآلود و در عین حال تأسفآور فرود هلیکوپتر حامل نامزد انتخابات در آن بیغوله آغاز میشود. او که جایی ندارد تا مثانهاش را تخلیه کند روی سن و در میان حلقۀ گروهش کارش را انجام میدهد؛ اما سیم برقی که در دست دارد او را به هوا بلند میکند، کابل برق قطع میشود و نامزد و اطرافیانش کشته میشوند. تنها یک نفر از روی صحنه زنده میماند و همان جایگزین نامزد انتخابات میشود؛ اما خیلی زود این نامزد نیز ناپدید میشود. گرههای این داستان جنایی و معمایی با رگههای طنز سیاسی از اینجا آغاز میشود.
در این شهر تاکنون زنان زیادی ناپدید شدهاند و کسی از سرنوشت آنها اطلاعی ندارد. روزنامهنگاری به نام گونسالو باراس که مشغول کار روی پروندۀ زنان ناپدیدشده است، پروندهای که بهدلیل قصور مقامات قضایی نادیده گرفته شده، با موضوع ناپدید شدن نامزد انتخابات مواجه میشود و کار روی آن را هم بهموازات پی میگیرد و به یک نقطۀ مشترک میرسد: فساد و جنایت وجه مشترک تمام این داستانها است.
خواندن کتاب در چاه تاریکی ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران داستانهای معمایی و جنایی و نیز کمدی سیاه پیشنهاد میکنیم.
درباره گاریلا آله مان
گابریلا آله مان زادۀ ۳۰ سپتامبر ۱۹۶۸، در ریودوژانیرو، نویسندهای در اصل اکوادوری است که آثارش به چندین زبان ترجمه شده است. او که از پدر و مادری اکوادوری در ریودوژانیرو، برزیل متولد شد، در جوانی در چندین کشور زندگی کرد تا اینکه در کیتو، اکوادور ساکن شد.
آله مان در دانشگاه کمبریج مترجمی خواند، در آندینا سیمون بولیوار، اکوادور، فوقلیسانس ادبیات آمریکای لاتین و در دانشگاه تولان، نیواورلئان، مدرک دکترا گرفت. همچنین در ۲۰۰۶ موفق به دریافت بورسیۀ تحصیلی گوگنهایم در رشتۀ مطالعات فیلم، ویدئو و رادیو شد.
او بسکتبالیستی حرفهای در سوئیس و پاراگوئه بود و بهعنوان پیشخدمت، مدیر، مترجم، فیلمنامهنویس رادیو، دستیار کارگردان، ویراستار، مصحح و روزنامهنگار کار کرده است. او استاد دانشگاه سان فرانسیسکو د کیتو نیز بوده است.
پس از انتشار رمان پوسو ولز، دومین رمان او، و ترجمۀ انگلیسی آن، آثار آله مان در مجلات فرهنگی اصلی ایالات متحده موردتوجه قرار گرفتند: پاریس ریویو، نیویورکر و لس آنجلس ریویو آو بوکز.
آله مان در ۲۰۱۵، بههمراه ۴ نفر دیگر فینالیست جایزۀ داستان کوتاه گابریل گارسیا مارکز بود که یکی از جوایز مهم روایی در زبان اسپانیایی محسوب میشود. همچنین جشنوارۀ بوگوتا او را بهعنوان یکی از ۳۹ نویسندۀ مهم آمریکایی لاتین زیر ۳۹ سال در ۲۰۰۷ انتخاب کرد.
بخشی از کتاب در چاه تاریکی ها
«کمپین سال ۲۰۰۶ در پوسو ولز جنبوجوش خاصی گرفته. دور اول تمام شده و برنده، که فقط با اختلاف چهار درصد آرا از رقیبش پیشی گرفته، باید این بار که با رأیدهندگان مواجه میشود، بیشتر از دور قبل توجهشان را جلب کند. زیر تابش آخرین اشعههای آفتاب عصرگاهی، با هلیکوپتری اختصاصی از راه میرسد. بازتاب نور روی بدنهٔ هلیکوپتر نمایی شفاف و آسمانی دارد؛ گویی پایانناپذیر است. سرنشین هم به اندازهٔ خود هلیکوپتر ظاهر جذابی دارد: پیراهن مردانهٔ ابریشمی سفید با شلوار کتان کرمرنگی که اطراف پاهای خوشترکیبش اینطرف و آنطرف میرود و البته کفشهای سفارشی ایتالیایی ساختهشده از پوست ایگوانا. موهای مجعد بلندش روی شانههایش و پشت گردنش ریخته و گونههای استخوانیاش صورتش را مردانهتر کرده است. حرکاتش موقر است؛ شبیه نظرکردهها رفتار میکند یا آنهایی که حسابهای بانکی پرپولی دارند. قدش چندان بلند نیست، ولی روی سن که برود عظیمالجثه به نظر خواهد رسید. به همه قول تحقق خواستههایشان را خواهد داد و البته رسیدن به رستگاری. این بار هم مثل هر بار دستور داده بین همه، بستههای بلغور ذرت و آرد پخش کنند و البته قوطیهای چربی خوک. وقتی همچنان بالای شهر چرخ میزند، اعضای تیم تبلیغاتیاش هدایا را در میدان پخش میکنند. به همین دلیل، جمعیت آن فضایی را که قرار بود محل فرود هلیکوپتر باشد اشغال کرده و خلبان نمیداند چه باید بکند. نامزد حسابی عرق کرده و لباسهایش دارند خیس میشوند. ردی شبیه دو بال باریک پشت پیراهن ابریشمیاش شکل گرفته. با دستمالی پاکیزه صورتش را خشک میکند. ششتا دیگر از این دستمالها توی جیب پشتی شلوارش دارد. قبل از آمدن، در مقر اصلی کمپین انتخاباتیاش، با نوشیدن دو لیوان بزرگ آبجو و پنج لیوان ویسکی پشتسرهم، خودش را ساخته. حالا شدیداً به دستشویی نیاز دارد. ولی الان که دارد بر فراز منطقه چرخ میزند، سعی دارد تحمل کند.»
حجم
۱۳۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱۳۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه