کتاب انتقام جوی کوچک
معرفی کتاب انتقام جوی کوچک
کتاب «انتقام جوی کوچک» نوشتۀ عبدالصاحب مالک است و انتشارات نوآوران سینا آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب انتقام جوی کوچک
بچههای دبستانی تقریباً یکسوم از زندگی خود را در مدرسه میگذرانند بنابراین سوءرفتار و تنبیهات معلمان و مسئولان مدرسه تأثیرات منفی درازمدت بر سلامت روان آنها میگذارد و منجر به صدمات روانی، اجتماعی، شناختی و جسمانی بر دانشآموزان میشود. رفتارهایی مثل استفاده از اظهارات و کنایههای تحقیرآمیز به دانشآموز، عبارات تهدیدآمیز، تمسخر دانشآموز، نادیدهگرفتن و منزوی کردن، ترساندن، فریادزدن، مجازاتکردن، تنبیه بدنی هم بر یادگیری اثر میگذارد و هم از عوامل اصلی بزهکاری، بیاخلاقی، مشکلات رفتاری و ترک تحصیل میشود.
داستان کتاب انتقامجوی کوچک که بر اساس واقعیت نوشته شده است، به چالشهای زندگی یک پسر دبستانی به نام کاوه میپردازد. کاوه سوم دبستان است و پرتنشترین و پرچالشترین سال زندگی خود را در مدرسۀ جدیدش تجربه میکند. شخصیت اصلی داستان از خانوادهای فقیر است که والدین بیش از اینکه نگران سلامتی، تربیت و پرورش ذهن و فکر فرزند باشند، دغدغۀ معاش و تأمین نیازهای اولیه را دارند بنابراین نهتنها مهربانی و محبت نمیبیند بلکه بهجای آن زور و تحکم را تجربه میکند.
کاوه از روی سادگی کودکانه و بر اساس شنیدههایش تصور میکند که مدرسه و داشتن معلم خانم فرصت خوبی برای فراموشکردن مسائل خانواده و کسب محبت از جانب معلم است اما از همان ابتدای ورودش به این مدرسه تفاوت خودش را با بقیه احساس میکند. رفتارهای بچههای کلاس با او نشان میدهد که او را در جمع خودپذیرا نیستند. ایجاد تعامل و رابطه با نگاههای از بالابهپایین معلم و مدیر هم ناممکن بود. کاوه پیوسته مراقب بود در تلهٔ انضباطی خانم معلم یا ناظم و بخصوص مدیرِ مدرسه، نیفتد چون میدانست تنبیهات فیزیکی به دنبال دارد اما روش تبعیضآمیز معلم و بیاعتناییها او را ناامید کرد.
عبدالصاحب مالک در این کتاب تحول شخصیتی کاوه را بهخوبی ترسیم میکند او نشان میدهد که چگونه ناملایمات و رفتارهای اشتباه دیگران او را از فردی آرام و بیادعا که عاشق مدرسه و تحصیل است به سمت شرارت میکشاند و یکی از ریشههای اصلی آن را فقر و اختلاف طبقاتی بیان میکند.
خواندن کتاب انتقام جوی کوچک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران رمانهای فارسی و همچنین معلمان و مدیران مدارس پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب انتقام جوی کوچک
«کفش کاوه حتی قبل از اینکه در جریان حادثه دوتکه شود بهخاطر پارگی و فرسودگی زیاد، جلبتوجه میکرد و بارها گوشهای تیز و حساسش از زبان نااهلان الفاظی آزاردهنده، ناروا میشنید که آزردهخاطرش میکرد حالا آماده و منتظر بود تا حکایت امروز را هم به نحوی پشت سر گذارد اما بههرحال او در آن روز اسیر باران و گرفتار چالهها شده بود و در باب پارگی کفشها و دیر رسیدنش به مدرسه هم دلیل محکم و مهمی داشت که شاید باعث شود تا این بار از بارِ ملامتها و سرزنشها و بارش بیمهریها قدری بکاهد... بههرحال از زنگ مدرسه گذشته بود و همچنان زمان در حال گذشتن بود... ماندن پشتِ در... به معنی تأخیر بیشتر و بدتر شدن کار بود... بدون خطاکردن، دلیلی برای ترس وجود ندارد... او باید درِ ترس را بر روی خود ببندد و درِ مدرسه را بگشاید... پس باید کاری میکرد که درست باشد... این بود که برخاست و مقابل درِ بستهٔ مدرسه ایستاد... دستگیره را گرفته بود ولی میترسید در بزند... سرانجام دل را به دریا زد و مشغول در زدن شد... کمی بعد... صدای ناظم به گوش رسید که به مستخدم مدرسه فرمان میراند که برود در را باز کند و دانشآموز بینظمی که تأخیر داشته را نزد او ببرد...»
حجم
۱۵۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه
حجم
۱۵۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه