کتاب نظریه های توسعه
معرفی کتاب نظریه های توسعه
کتاب نظریه های توسعه نوشتهٔ مصطفی ازکیا و رشید احمدرش است و انتشارات اندیشه احسان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب نظریه های توسعه
«توسعه به مثابه فانوس دریایی»، اندیشهای است که در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی، با روشناییاش نوید عصری سرشار از برابری و پیشرفت را به کشورهای آسیب دیده و راه گم کرده در دریایی از نابسامانی، جنگ، استعمار و استیلای قدرت، داد. کشورهایی که پس از رهایی از قید و بندهای استعمار و ناملایمات جنگهای جهانی، آرمانی جز حرکت در مسیر تغییر و پیشرفت، ساماندهی اقتصادی و بازسازی را در سر نداشتهاند.
اکنون پس از گذشت سالها، همگان دریافتهاند که پشت روشنایی فریبنده توسعه، نه تنها سرزمینی امن وجود نداشته، که تخریب طبیعت، پیشرفتی تک بعدی و اقتصاد زده و تقلیدی کورکورانه، نهفته بوده است. توسعهای که فرهنگ و هویتهای محلی را به کناری وانهاده و جز به جهان پیشرفته، ارزشهای عام و اهداف و منابع آن نیندیشیده است و بسیاری از موضوعات از جمله نابرابریهای قدرت، سیاستهای مداخله، پیچیدگی نیازهای محلی، نقص و نارضایتی از برخی عاملین اجتماعی خاص، تجربه جنسیتی و نتایج فرهنگی و محیط زیستی منفی، نادیده باقی ماندهاند. در واقع؛ عدم توفّق مکتب توسعه در ساماندهی به اوضاع اجتماعی، زمینهساز شکلگیری مکتب فکری جدید و نوین- پساتوسعه- شد.
کتاب نظریه های توسعه، از نظر موضوعی به نوعی تداوم و تکمیل کننده مباحث دو جلد کتاب توسعه و مناقشات پارادایمی جدید (جلد اول) است که به قلم نویسندگان اثر حاضر توسط انتشارات کیهان به زیور چاپ آراسته شد و نیز جلد دوم کتاب مذکور نیز تحت عنوان توسعه و مناقشات پارادایمی جدید (جلد دوم) پیرامون مباحثی جدید چون واکاوی نظریات شارحان اصلی رویکرد پساتوسعه ازجمله متفکرانی چون ادوارد سعید، مجید رهنما، هومی بابا، اسپیواک و... که در جلد اول نیامده است، نگاشته شده و توسط انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران چاپ و منتشر گردید. هرچند این کتاب به نوعی تداوم مباحث دو جلد قبلی است ولی از یک طرف با توجه به اینکه دو جلد قبلی دارای مباحث کاملا تخصصی درحوزه پارادایمهای مختلف توسعه است که ممکن است خیلی فراگیرتر از نظریههای صرف توسعه باشد و از طرف دیگر نیاز به تالیف کتابی که بیشترمشتمل بر مباحث نوین و متاخر مرتبط با توسعه باشد و در قالب یک کتاب نیازهای دانشجویان و علاقهمندان به مباحث توسعه خصوصا به عنوان منبع درسی نظریههای توسعه و جامعه شناسی توسعه را برآورده سازد و مورد استفاده قرار گیرد، کتاب حاضر تدوین شده است.
کتاب حاضر در قالب هفت فصل مجزا تالیف و تدوین شده است. صورتبندی فصل اول بدین شکل صورت پذیرفته است که در ابتدا به سیر تکوین مفهوم توسعه پرداخته شده است و در ادامه مروری بر تاریخچه توسعه، ابعاد توسعه، تحولات پارادایمی در گذر زمان، نظریات توسعه، دیدگاههای نظری در خصوص توسعه پایدار و در نهایت انتقادات وارده بر توسعه مورد ارزیابی قرار گرفته است. در فصل دوم کتاب به مباحث مربوط به فوردیسم و همچنین پسافوردیسم پرداخته شده و سابقه فوردیسم در ایران ارزیابی شده است. در فصل سوم و در در بخش مقدمه ضمن ارائه تعریفی از ساختارگرایی از منظر جامعهشناسی، مفهوم و بحث ساختارگرایی از منظر سوسور، پارسونز و رولان بارت تشریح شده است. در فصلهای سوم و چهارم به مباحث ساختارگرایی، پساساختارگرایی و معرفی مکاتب توسعه پرداخته شده است. در فصل پنجم مباحث مربوط به استعمارگرایی و امپریالیسم بررسی شده است. فصل ششم، همانگونه که از عنوان آن پیداست، به اندیشمندان پسااستعماری از جمله سعید، بابا و اسپیواک و همچنین نقدهای وارد بر پسااستعمارگرایان به سیاستها و استراتژیهای مرسوم توسعه اختصاص داده شد درنهایت، بررسی فرایندگذار از توسعه به پساتوسعه، ریشههای پساساختاری و فوکویی نظریهٔ پساتوسعه، خاستگاه پساتوسعه، ظهور اندیشهٔ پساتوسعه، مفاهیم گوناگون در اندیشهٔ پساتوسعه، اصول و ویژگیهای پساتوسعه، متفکران پساتوسعه، نقد و بررسی نظریهٔ پساتوسعه، موضوع فصل هفتم کتاب حاضر است.
خواندن کتاب نظریه های توسعه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دانشجویان و پژوهشگران رشتهٔ جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نظریه های توسعه
«ابعاد توسعه
۱. توسعه اقتصادی؛ توسعه اقتصادی فرایندی است، که در طی آن، شالودههای اقتصادی و اجتماعی جامعه دگرگون میشود. بهطوری که حاصل چنین دگرگونی و تحوّلی در درجهٔ اول، کاهش نابرابریهای اقتصادی و تغییراتی در زمینههای تولید، توزیع و الگوهای مصرف جامعه خواهد بود. امروزه توسعه اقتصادی تنها در چارچوب تئوری خالص اقتصادی مورد توجه نیست؛ بلکه بنابه گفته "میردال"، رشد و توسعه اقتصادی یک مسأله اجتماعی- سیاسی و فرهنگی است.
البته بین رشد و توسعه اقتصادی، تفاوت وجود دارد. رشد اقتصادی صرفاً بیانکننده افزایش تولید یا درآمد سرانهٔ ملی در یک جامعه و بیشتر متّکی به ارقام کمّی است؛ امّا توسعه اقتصادی، فرایند پیچیدهتری است که به مفاهیمی چون تغییر و تحوّلات اقتصادی نزدیکتر است؛ تا مفهوم رشد اقتصادی.
۲. توسعه اجتماعی؛ این نوع توسعه با چگونگی و شیوه زندگی افراد یک جامعه پیوندی تنگاتنگ داشته و در ابعاد عینی، بیشتر ناظر بر بالابردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینههای فقرزدایی، تغذیه، بهداشت، مسکن، آموزش و چگونگی گذراندن اوقات فراغت میباشد.
۳. توسعه سیاسی؛ توسعه سیاسی فرایندی است که زمینه لازم را برای نهادی کردن تشکّل و مشارکت سیاسی فراهم میکند و حاصل آن افزایش توانمندی یک نظام سیاسی است.
۴. توسعه انسانی؛ توسعه انسانی روندی است که طی آن امکانات بشر افزایش مییابد. این نوع توسعه که مردم را در محور فرایند توسعه قرار میدهد و نه صرف ازدیاد ثروت و درآمد را، عناصری همچون برخورداری از حیثیّت و منزلت شخصی و حقوق انسانی تضمینشده و فرصت داشتن برای دستیابی به نقش خلّاق و سازنده را دربرمیگیرد. البته تأکید این نوع توسعه، بر روی شاخص طول عمر، سطح دانش و سطح معاش آبرومند میباشد.
۵. توسعهٔ فرهنگی؛ این مفهوم از اوایل دهه ۱۹۸۰ از طرف یونسکو در مباحث توسعه مطرح شده و از مفاهیمی است که نسبت به سایر بخشهای توسعه، چون توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از ابعاد و بار ارزشی بیشتری برخوردار است و تأکید بیشتری بر نیازهای غیرمادی افراد جامعه دارد. براساس این توسعه، تغییراتی در حوزههای ادراکی، شناختی، ارزشی و گرایشی انسانها پدید میآید، که قابلیت، باورها و شخصیت ویژهای را در آنها بهوجود میآورد که حاصل این قابلیتها و باورها، رفتارها و کنشهای مناسب توسعه میباشد (ملکی و دامین باغ، ۱۳۹۲).»
حجم
۸۱۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۱۸ صفحه
حجم
۸۱۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۱۸ صفحه