کتاب اخلاق به زبان آدمیزاد
معرفی کتاب اخلاق به زبان آدمیزاد
کتاب اخلاق به زبان آدمیزاد نوشتهٔ کریستوفر پانزا و آدام پادست و ترجمهٔ عطیه سادات میرخانی است و نشر هیرمند آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعهٔ به زبان آدمیزاد است.
درباره کتاب اخلاق به زبان آدمیزاد
اخلاق یکی از جالبترین و درعینحال دشوارترین جنبههای زندگی انسان را برجسته میکند. خواه دانشجویی باشید که واحد درس اخلاق گرفتهاید و بهروشنسازی بعضی نظریههای اخلاقی نیاز دارید یا کسی باشید که میخواهد منطبق با آنچه درست است زندگی کند، کتاب اخلاق به زبان آدمیزاد برای شماست. کلاسهای فلسفهٔ اخلاق ممکن است بسیار کسلکننده باشند؛ اما این کتاب به شما چیزی را یاد میدهد که نیاز دارید بدانید و درعینحال لبخندی نیز بر لبانتان نقش ببندد.
کریستوفر پانزا و آدام پادست کتاب اخلاق به زبان آدمیزاد را اینگونه معرفی کردهاند:
بخش اول: واحد درسی اخلاق: فقط اصول ابتدایی لطفاً
اخلاق حوزهٔ وسیعی را دربرمیگیرد؛ بنابراین دربارهٔ آن میتوان سخنها راند! اما بهعلت وسعت این پهنه، لازم است پیش از آنکه قدم در این راه بگذارید ابتدا نگاهی به مسائل و پرسشهای ابتدایی بیندازید تا بعد به مسائل پیچیدهتر وارد شوید. در بخش اول این سکوی پرش را برایتان فراهم آوردهایم و به پرسش اساسی «اخلاق چیست؟» نگاهی انداختهایم، به بررسی برخی از لغات و تفاوت میان آنها پرداختهایم و علت اهمیت زیاد اخلاق را نیز مطرح کردهایم. سرانجام وارد بحث نسبیت شدهایم که بررسی میکند آیا اخلاق حقیقت دارد، توجیهشدنی است یا فقط سلیقهای
بخش دوم: پردهبرداری از ریشههای اخلاقی
بهسختی بتوان بر این حقیقت چشم بست که وقتی مردم به اخلاق فکر میکنند، میخواهند بدانند در چهارچوبی کلیتر جای میگیرد یا خیر. با در ذهن داشتن این پرسش، در این بخش فصلهایی را به تفکر دربارهٔ اخلاق و ارتباط آن با طبیعت بشری و ارتباط درست یا غلط آن با خداوند و علم اختصاص دادهایم. در انتها نیز بخش را با فصلی خاتمه میدهیم که به بحث در مورد سه چالش معروف بر سر موضوع اخلاق میپردازد.
بخش سوم: بررسی نظریات کلیدی اخلاق
این بخش جوهرهٔ اصلی این کتاب است. در این بخش هر یک از فصلها را به نظریهای اصلی در اخلاق اختصاص دادهایم. با آنچه فکر میکردیم «سه نظریهٔ مهم» باشد آغاز کردیم؛ یعنی اخلاق فضیلت، اخلاق کانتی و سودمندگرایی. بهطور معمول، یکی از این سه نظریه را مهمترین نظریهٔ علم اخلاق میدانند؛ اما بر سر این که کدامیک این عنوان را دریافت میکند توافقی حاصل نمیشود. پس از آن، به سه روش پرطرفدار دیگر میپردازیم: اخلاق در جایگاه قرارداد، اخلاق بهعنوان کاربرد قانون زرین (درست است، همان که در کودکی به ما آموختهاند!) و انتقاد فمینیستی مبنی بر اینکه اخلاق باید بیشتر حول محور روابط بچرخد.
بخش چهارم: کاربرد اخلاق در زندگی روزمره
خوب است که در نظریه عمیق شویم تا ببینیم چه میخواهد بگوید؛ اما بالاخره جایی کار عملی هم لازم میشود. در این بخش به تحقیقاتی میپردازیم که در زمینهٔ اخلاق کاربردی انجام گرفته است. فصلهای این بخش به موضوعات زیر اختصاص دارد: اخلاق زیستپزشکی، اخلاق زیستمحیطی، اخلاق کاری، حقوق بشر، اخلاق جنسی و اخلاق رفتار با حیوانات. اگر علاقهمندی شما کاربرد اخلاق است از همینجا شروع کنید.
بخش پنجم: دهتاییها
تمامی کتابهای به زبان آدمیزاد بخش دهتاییها دارند؛ بنابراین ما هم شما را از این بخش محروم نمیکنیم. در این بخش فهرستی از ده نویسندهٔ پرطرفدارتر در زمینهٔ اخلاق آوردهایم و معروفترین آثار آنها در زمینهٔ اخلاق و ایدههای اصلی آنها را مطرح میکنیم. پس از آن به ده دوراهی اخلاقی جالب میپردازیم که احتمال دارد جامعه در آینده با آنها مواجه شود و بحثمان شامل علت مشکلساز بودن آنها در آتیهٔ پیش رو نیز میشود.
خواندن کتاب اخلاق به زبان آدمیزاد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
موضوع اخلاق برای دانشجویان و یا سایر افرادی که دانش کمی در این زمینه دارند و برای اولین بار است که با آن برخورد میکنند بسیار پیچیده و نومیدکننده است. نویسندگان برای فهم بهتر آن مباحث اخلاقی که شاید موضوع یادگیری و مطالعهتان باشند این کتاب را بهروش ویژهای طراحی کردهاند. آنها این موضوعات گاهی گیجکننده را به زبان ساده درآوردهاند. توضیحات این کتاب، خواه دانشجویی باشید که واحد اخلاق برداشته و نیاز به قدری توضیح دارد و خواه فقط به این حوزه علاقهمند باشید، در فهم بهتر مفاهیم اساسی به کمکتان میآید.
درباره نویسندگان
کریس پانزا در نیویورک بهدنیا آمد و بزرگ شد. پس از سالها تلاش ناموفق برای آموختن روش درست زیستن، در دانشگاه دولتی نیویورک در پرچس ثبت نام کرد؛ زیرا تصور میکرد که مدارک فلسفه و ادبیات میتوانند به او کمک کنند. سرنخهایی بهدستش آمد؛ اما پاسخ را نیافت. پس از اتمام دانشگاه، چند سالی کار کرد و هموغم خود را صرف موضوع ارزش کرد. سرنخهای بیشتری عایدش شد اما باز هم خبری از پاسخ نبود. دست آخر به دانشگاه کانهتیکات رفت و مدرک کارشناسیارشد و دکترای خود را در رشتهٔ فلسفه گرفت، به این امید که بالاخره یاد بگیرد چطور خوب و بااخلاق زندگی کند. باز هم مدرک تحصیلی و باز هم سرنخ، اما هیچکدام پاسخ قطعی نبود. چاره چه بود؟ خوب، شاید با تمام این مدرکها یاد نگیرید که دقیقاً چطور باید زندگی اخلاقی داشته باشید، اما دستکم میتوانید از راه تدریس، گذران زندگی کنید. پس همین کار را کرد و از سال ۲۰۰۲ در دانشگاه دروری در اسپرینگفیلد میزوری دانشیار فلسفه شد. دانشگاه در سال ۲۰۰۴ نشان استاد ممتاز را به کریس داد و شاید علتش، جذب دانشجویان زیادی بود که در تلاش بیپایان برای درک مفهوم خوب زندگیکردن به او میپیوستند. علاوه بر علاقه به تدریس اخلاق، کریس کلاسهایی هم در مورد اگزیستانسیالیسم (او یکی از نویسندگان کتاب اگزیستانسیالم به زبان آدمیزاد است)، کنفوسیوس، اختیار، متافیزیک و فلسفهٔ مدرن دارد. کریس با کریستی که روانشناس اجتماعی است ازدواج کرد و دو دختر کوچک زیبا دارد: یکی چهارساله به نام پارکر و دیگری تقریباً دوساله به نام پیج. کریس آرزو میکند روزی این اشتیاق به تحقیق دربارهٔ زندگی را به فرزندان خود نیز منتقل کند. این اشتیاق از دیرباز او را بر سر شوق آورده است و در نتیجهٔ آن، زندگیاش تبدیل به تجربهٔ بیوقفهٔ جالب و عجیبی شده است.
آدام پادِست در میزوری بهدنیا آمد و بزرگ شد. پس از آنکه کارگردانان، دیگر به او نقشی در تئاتر ندادند، چارهای نداشت جز آنکه قدم به آشفتهبازار خطرناک روشنفکری بگذارد که در دانشگاه دولتی ترومن واقع در کرکسویلِ میزوری رونق داشت. در تلاش برای انجام سختترین کاری که میدانست میتواند خوب انجام دهد (و چون نمیتوانست خوب از پس فیزیک و موسیقی برآید)، فلسفه را یافت. با ادامهٔ تحصیل در دانشگاه کانهتیکات، مدرک کارشناسیارشد و دکترای خود را در فلسفه گرفت و در آنجا بود که دریافت اخلاق نهتنها فقط نظر شخصی افراد نیست، بلکه تفکربرانگیز و بسیار جالب است.
درحالحاضر در دانشگاه علم و صعنت میزوری واقع در رولای میزوری دانشیار است. در آنجا وقتی که همکاران مهندسش را بر سر ارزش تفکر اخلاقی آزار نمیدهد، به تدریس تقریباً هر نوع اخلاق، فلسفهٔ سیاسی و معنای زندگی مشغول است. زمینهٔ مورد علاقهٔ او در تحقیق، اخلاق حرفهای و عملی، رابطهٔ میان اخلاق و هویت فردی و شنوندگان بهظاهر بسیار صبوری است که برایشان دربارهٔ رابطهٔ اختیار و درستکاری در اخلاق کانتی حرف میزند. وقتی مشغول کار نباشد، از مسافرت، پیادهروی، دوچرخهسواری، خوراندن آزمایشهای آشپزی خود به دوستان و موسیقی مستقل کانادا لذت میبرد. برایش آرزوی موفقیت میکنیم.
بخشی از کتاب اخلاق به زبان آدمیزاد
«مفیدترین لغات اخلاق: لازم است، ممنوع است، مجاز است
حتی زمانی که میدانید اخلاق چیست، باید بتوانید موضع خود را توضیح دهید. البته که میتوانید از کلماتی مانند «درست»، «غلط»، «پلید»، «بد» و «خوب» استفاده کنید؛ اما هیچکدام از اینها دقیق نیست. در مسائل اخلاقی بهتر است تا جایی که ممکن است دقیق باشید؛ زیرا حل این مسائل حتی بدون کلمات گیجکننده هم دشوار است.
بهترین واژگان برای دستهبندی هر موضع، عمل یا ویژگی اخلاقی این است که آن را در یکی از این سه دسته قرار دهید: «از نظر اخلاقی لازم است»، «از نظر اخلاقی مجاز است» و «از نظر اخلاقی ممنوع است». این سه دستهبندی خلأ بهجامانده از تمایز سادهٔ خوب/ بد، درست/ غلط و غیره را پر میکنند. در نظر داشته باشید از آنجایی که اخلاق و درستکاری در واقع یکی هستند، میتوان گفت که چیزی از لحاظ «پایبندی به درستکاری» لازم، مجاز و ممنوع است. برای اطلاعات بیشتر به بخش پیشین با عنوان «اجتناب از دام جداکردن اخلاق از درستکاری» مراجعه کنید.
مسئلهٔ اخلاقی اعدام قاتلان را در نظر بگیرید. موضع افراد متفاوت است؛ اما معمولاً یا معتقدند که این کار درست است یا غلط. آنهایی که اعتقاد دارند این کار اشتباه است بسیار راحت از نظر خود دفاع میکنند. این افراد بر این باورند که اعدام باید ممنوع شود؛ اما جماعتی که اعتقاد دارند اعدام کار درستی است باید برای توضیح نظر خود بیشتر تلاش کنند. «درست» را میتوان دو جور تعبیر کرد که باید از یکدیگر جدا شوند:
- اینکه در جامعه بهلحاظ اخلاقی «لازم» است تمامی قاتلان را بکشیم. این دیدگاه بهطرز عجیبی مطلقگرایانه است.
- اینکه اگر شرایط بهاندازهٔ کافی فجیع باشد، جامعه از لحاظ اخلاقی اجازه دارد تا برخی از قاتلان را با اعدام به سزای اعمالشان برساند. موضع بیشتر طرفداران اعدام این است.
اگر فقط از کلمهٔ «درست» استفاده کنیم، ممکن است فرد متوجه تفاوت میان این مواضع متضاد نشود.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه