کتاب عاشورا در مصاف با استیلا
معرفی کتاب عاشورا در مصاف با استیلا
کتاب «عاشورا در مصاف با استیلا» نوشتهٔ دکتر اکرم روشنفکر، استادیار دانشگاه گیلان است که در انتشارات خیمه چاپ شده است.
درباره کتاب عاشورا در مصاف با استیلا
تاریخ، روایتِ مستندِ حوادثی است که مردم گذراندهاند. اغلب، مطالعۀ حوادث تاریخی ملاحظاتی را به ذهن میرساند و باعث کنجکاوی در اسباب و علل رویدادها میشود. معمولاً رویدادهای تاریخی سیمای سرنوشتی ناگزیر را نمایان میسازد و اشخاص و جامعهها را از اختیار تبرئه میکند. از اینرو، مطالعۀ آن رویدادها در نگاه نخست، بیانگر اجباری است که دامنگیر فرد و جامعه شده است. ازسویدیگر، به نظر میرسد مفهوم «قضا» ضریب تأثیر تلقی اجبار بشر را افزایش میدهد و وجود قانون، ضرورت علّیِ آن طرز تلقی را در نظر بسیاری موجّه میکند؛ ولی باید دانست با آنکه نظام هستی برپایۀ ضرورت علّی است، انسان در افعال و آثار، خودمختار و آزاد است و آزادیِ او با ضرورت نظام هستی منافاتی ندارد.
در تناسب معنای یادشده با مفهوم «قضا» میتوان سخن به درازا کشاند؛ اما صرفنظر از آن، باید دانست که رویداد سال ۶۱ق. که براساس مستندات تاریخ، به رویارویی در عاشورا انجامید، تفسیر روشنی از جبر و اختیار آدمی به دست میدهد. نبرد عاشورا نهتنها از جنگی خونین، حماسهای باشکوه ظاهر ساخت که انسان را از تیرگیِ جبر به روشنای اختیار راه نمود؛ بلکه در تقدیر یاران امامحسین (ع) دست بُرد تا ظرفیت انسانی چنان فزون یابد که خامۀ قضای الهی به دستان مبارک سیدالشهدا (ع) و یاران حضرتش حکم فرماید. بیگمان، تاریخ عاشورا گنجینۀ سرشار انسانیت است که میتوان با استفاده از حکمت اسلامی و بهمدد علومانسانی و با یاریِ انسانشناسی، راهی به کنز پنهان آن گشود. ازاینرو، پژوهش حاضر با بضاعتی ناچیز فراهم آمد تا کام خِرد را با شوق دانایی تشنهتر سازد؛ هرچند که فراهمساختن این اندک نیز بهیاریِ استادان تاریخ و سیرۀ اهلبیت (ع) میسّر شد.
کتاب عاشورا در مصاف با استیلا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به افرادی که مایل هستند دربارهٔ حماسهٔ کربلا اطلاعات بیشتری کسب کنند پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب عاشورا در مصاف با استیلا
«بههمین دلیل، امامراحل فرمود: «ایمان عبارت از این باور است. علم به پیغمبر این فایده را ندارد. این فایده را ایمان بالله دارد. برهان اقامهکردن بر وجود خدای تبارک و تعالی کافی نیست؛ بلکه[ باید ]ایمان بیاورد؛ یعنی قلب باورش بیاید...» (خمینی، ۱۴۰۰: ۳۳) . البته جامعۀ اسلامی هیچگاه به این پایۀ علمی نرسید؛ زیرا انتصاب اول در سقیفه، توهم تساوی دیگران را با انسان کامل بهوجود آورد و پس از سپریشدن دوران خلیفۀ دوم، شورایی وارث انتصاب شد و توهم تساوی دیگران با حضرت امیر (ع) تکرار شد. خود حضرت دراینباره فرمودهاند: «او امر خلافت را در جماعتی قرار داد و مرا یکی از ایشان پنداشت» (فیضالاسلام: خطبۀ ۳) . درصورتیکه اصلاً مقایسه در موضعی خطا بود. گفتنی است مقایسه کاری منطقی است؛ اما گاهی مقایسهکننده از منطق سر باز میزند. این عمل بهسبب خطایی است که در شکلگیری تصور رخ میدهد. باید دانست ذهن انسان اغلب، صورت اشیا را بازسازی میکند و به تصور اشیا دست مییابد. تلقی تصور واقعی زمانی حاصل میشود که حدود شیءِ متصور با شیءِ واقعی انطباق یابد و تصدیق حاصل شود. تصدیقها کارکرد خود را دارند؛ اما بسا ذهن انسان حدود شیئی را به شیء دیگر میدهد. دراینصورت، «توهم» عاید انسان میشود (خوانساری، ۲/۱۳۸۶: ۳۷۰) . البته توهم اشیا با توهم قضایا تفاوتی آشکار دارد؛ زیرا در توهم قضایا، هر موضوعی بر هر محمولی بار میشود و نتیجۀ مدنظر بهدست میآید. به نظر میرسد برای همین، حضرت امیر (ع) فرمودهاند: «هیچیک از افراد این امت با خاندان رسولالله (ص) طرف مقایسه نیستند؛ زیرا آنان پایۀ دین و تکیهگاه یقیناند. ویژگیهای حقوق ولایی از آن ایشان است و جانشینی رسولالله (ص) و وراثت حضرت میان آنان است...» (فیضالاسلام: خطبۀ ۲)»
حجم
۱۰۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۳۵ صفحه
حجم
۱۰۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۳۵ صفحه
نظرات کاربران
بیخود و واقعا چرت . حیف وقتم