کتاب برای من هم جا بگیر
معرفی کتاب برای من هم جا بگیر
کتاب برای من هم جا بگیر نوشتهٔ سارا ویکس و گیتا واراداراجان و ترجمهٔ شوکا کریمی است. نشر پیدایش این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان برای نوجوانان نوشته شده است.
درباره کتاب برای من هم جا بگیر
کتاب برای من هم جا بگیر (Save me a seat) که حاوی یک رمان برای نوجوانان است، داستان دو پسر است؛ «جو» و «راوی». داستان از زبان دو راوی اولشخص که دقیقاً مثل شخصیتهای کتاب آمریکایی و هندی هستند، نقل میشود. جو و راوی هر دو در مدرسهٔ مشکلاتی دارند. راوی که تازه از هند به آمریکا آمده، در برقراری ارتباط با همکلاسیهایش دچار مشکل است؛ جو نیز اگر چه اهل آمریکا است، اختلال شنوایی دارد و امسال دوستان صمیمیاش از مدرسه رفتهاند و تنها است. این دو پسر هیچ نقطهٔ مشترکی ندارند، اما یک دشمن مشترک میتواند آنها را به هم پیوند بزند. یک دشمن مشترک و یک هدف مشترک پیدا میکنند. قلدر گندهٔ کلاس این دشمن مشترک است و کنترل زندگی دو پسر در طول یک هفتهٔ دیوانهوار در دست او است. رمان برای من هم جا بگیر در فهرست نامزدی برای جوایز بسیاری از جمله «دوروتی کانفیلد فیشر»، جایزهٔ کتاب کودک «ویلیام الن وایت» و جایزهٔ کتاب «بلوستم» قرار گرفته است.
خواندن کتاب برای من هم جا بگیر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ نوجوانان دوستدار رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب برای من هم جا بگیر
«مامان میپرسد: «میخوای برسونمت امروز؟» آماده شده و پیشبندش را هم بسته. آسمان برقی میزند و به دنبالش صدای رعد میآید.
از پنجره، آسمان سیاه را نگاه میکنم و میگویم: «البته. قبول میکنم.»
لیوانم را کج میکنم و آخرین قطرههای اسموتی موزتوتفرنگی را که برای صبحانهام درست کرده بود هورت میکشم. خبری از املت مکزیکی نبود، فقط اسموتی و دوتا کاسه غلات. مثل حالتهای عادی.
بابا میآید توی آشپزخانه. موقع اصلاح صورت، چانهاش را بریده و رویش یک تکه دستمالکاغذی چسبانده.
از مادرم میپرسد: «بهش گفتی؟»
نگران میپرسم: «چی رو؟»
مامان میگوید: «میخوام استعفا بدم.»
میگویم: «مجبور نیستی.» گرچه امیدوارم راست بگوید.
میگوید: «کار از کار گذشته. نامهٔ استعفا رو تحویل دادم. امروز آخرین روزمه.»
میپرسم: «مگه پولش رو لازم نداریم؟»
مامان میگوید: «یه کاری پیدا میکنم. راستش رو بخوای، خودم هم کشته مردهٔ این کار نیستم. وقتی به نیروی آشپزخونه پیشنهاد دادم که فهرست غذا رو یه تغییری بدیم تا سالمتر بشه، مثلاً کینوآ و توفو و اینجور چیزها اضافه کنیم، یه جوری نگاهم کردن انگار دیوونهم.»
میزنم زیر خنده. خوشحالم که توفو و کینوآ میخورم، ولی از خوردن چیکن فینگرز و همبرگر خوشحالتر هم هستم. اگر مادرم دیگر ناظر ناهار نباشد، ناهار میتواند دوباره بشود زنگ محبوبم در مدرسه. یوهو! برق دیگری در آسمان میدرخشد.
مامان میگوید: «فکر کنم بهتره بارونی بپوشیم.»
بابا یادم میاندازد: «بازی اول، امشب ساعت ۷. برنامه سر جاشه دیگه؟»
میگویم: «شوخیت گرفته؟ بیگ پاپی قراره ساکس رو به قهرمانی برسونه. فکر کردی همچین چیزی رو از دست میدم؟»
میروم بالا تا مسواک بزنم.
مادرم صدا میزند: «جویی! بدو. جادهها حتماً لیزن، نمیخوام دیرم بشه.»
کولهام را برمیدارم و میدوم طبقهٔ پایین.
مامان بارانیام را میگیرد طرفم و میپرسد: «آماده؟» مال خودش را تنش کرده.»
*
«دستور پخت فرَن ویکس برای پورهٔ سیب
لایهٔ زیری:
پنج عدد سیب: پوستکنده، هستهگیری شده، ورقهورقه
نصف پیمانه شکر
یک قاشق چایخوری دارچین
یکچهارم قاشق چایخوری جوز هندی
یک چهارم قاشق چایخوری پودر میخک
لایهٔ رویی:
یک قالب مارگارین یا کره، کمی آب شده
هشت قاشق غذاخوری شکر
هشت قاشق غذاخوری آرد همهمنظوره
-برای لایهٔ زیری: در کاسهای بزرگ، سیبها و شکر و ادویهها را مخلوط کنید. با قاشق آنقدر هم بزنید تا همهجای سیبها آغشته شود.
-برای لایهٔ رویی: در کاسهای دیگر، با انگشت کره و مواد خشک را ترکیب کنید. لایهٔ رویی باید ترد باشد. اگر مایه زیادی چسبناک است، به یک اندازه آرد و شکر اضافه کنید، هر بار یک قاشق غذاخوری، تا اینکه مخلوط به شکل گلوله گلولههای اندازهٔ نخود دربیاید.
-ظرفی مخصوص فر را کرهمالی کنید (ظرف پیرکس بزرگ عالی است) و سیبها را بچینید تویش. روی آن را به شکل یکدست از مواد لایهٔ رویی بمالید و همه را فشار دهید به پایین.
- بدون درپوش، در دمای ۳۵۰ درجهٔ فارنهایت به مدت یک ساعت یا تا وقتی لایهٔ رویی برشته و قهوهای شود در فر بگذارید.
-با یک اسکوپ بستنی وانیلی در کنارش، نوش جان کنید.»
حجم
۱۲۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۲۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه